کیمیا اسدی

خانواده,سرگرمی,ازدواج

کیمیا اسدی

خانواده,سرگرمی,ازدواج

خانواده,سرگرمی,ازدواج

۷ مطلب در شهریور ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

دلایل انتخاب همسر چیست؟ ازدواج یکی از مهم‌ترین تصمیمات زندگی هر فرد است. انتخاب همسر مناسب می‌تواند زمینه‌ساز یک زندگی مشترک موفق و پر از شادی و آرامش باشد. اما انتخاب همسر مناسب کار آسانی نیست و نیاز به بررسی و تفکر دقیق دارد.

دلایل انتخاب همسر چیست؟

در اینجا به برخی از دلایل انتخاب همسر اشاره می‌کنیم:

  • عشق: عشق یکی از مهم‌ترین دلایل انتخاب همسر است. عشق می‌تواند پیوند محکمی بین دو نفر ایجاد کند و زمینه‌ساز یک زندگی مشترک شاد و پر از صمیمیت باشد.
  • همانندی: همانندی در زمینه‌های مختلف، مانند ارزش‌ها، باورها، علایق و اهداف، می‌تواند به سازگاری بیشتر زوجین کمک کند.
  • مشابهت در سطح اجتماعی و فرهنگی: مشابهت در سطح اجتماعی و فرهنگی می‌تواند باعث کاهش اختلافات و مشکلات در زندگی مشترک شود.
  • قابلیت‌های فردی: قابلت‌های فردی مانند سلامت جسمی و روانی، استقلال، مسئولیت‌پذیری و توانایی حل مسئله نیز از عوامل مهم در انتخاب همسر هستند.

علاوه بر این عوامل، برخی از افراد ممکن است دلایل دیگری مانند زیبایی ظاهری، ثروت و موقعیت اجتماعی را نیز در انتخاب همسر خود در نظر بگیرند.

عشق چیست؟

عشق یک مفهوم پیچیده است که در طول تاریخ توسط فیلسوفان، روانشناسان و نویسندگان بسیاری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. تعریف واحد و جامعی از عشق وجود ندارد، اما برخی از ویژگی‌های کلیدی عشق عبارت‌اند از:

  • احساس تعلق و دلبستگی به یک شخص خاص: عشق باعث می‌شود که فرد احساس کند با یک شخص خاص پیوند عمیقی دارد و برای او اهمیت ویژه‌ای قائل است.
  • احساس علاقه و اشتیاق به یک شخص خاص: عشق باعث می‌شود که فرد نسبت به یک شخص خاص احساس علاقه و اشتیاق کند و تمایل داشته باشد با او زمان بگذراند و از بودن با او لذت ببرد.
  • احساس مراقبت و حمایت از یک شخص خاص: عشق باعث می‌شود که فرد نسبت به یک شخص خاص احساس مراقبت و حمایت داشته باشد و بخواهد در مواقع سختی از او حمایت کند.
  • احساس احترام به یک شخص خاص: عشق باعث می‌شود که فرد نسبت به یک شخص خاص احساس احترام داشته باشد و ارزش‌ها و باورهای او را بپذیرد.

انواع عشق

عشق می‌تواند در اشکال مختلف ظاهر شود، مانند عشق عاشقانه، عشق خانوادگی، عشق دوستانه و عشق به خود. عشق عاشقانه نوعی عشق است که بین دو نفر احساس می‌شود و اغلب با احساسات قوی مانند علاقه، اشتیاق و مراقبت همراه است. عشق خانوادگی نوعی عشق است که بین اعضای خانواده احساس می‌شود و اغلب با احساسات صمیمیت، حمایت و احترام همراه است. عشق دوستانه نوعی عشق است که بین دوستان احساس می‌شود و اغلب با احساسات صداقت، اعتماد و همراهی همراه است. عشق به خود نوعی عشق است که فرد نسبت به خود احساس می‌کند و اغلب با احساسات پذیرش، عزت نفس و ارزشمندی همراه است.

عشق یک احساس قدرتمند

عشق یک احساس قدرتمند است که می‌تواند زندگی افراد را به طور مثبت یا منفی تغییر دهد. عشق می‌تواند به افراد کمک کند تا احساس شادی، رضایت و آرامش داشته باشند. همچنین می‌تواند به افراد کمک کند تا در مواقع سختی از نظر عاطفی حمایت شوند. با این حال، عشق می‌تواند باعث احساس درد، رنج و ناامیدی نیز شود. شکست عشقی می‌تواند تجربه‌ای بسیار دردناک باشد که می‌تواند بر سلامت روان افراد تأثیر منفی بگذارد.

عشق یک احساس پیچیده و چندوجهی است که هنوز به طور کامل درک نشده است.

منبع : دلایل انتخاب همسر و ازدواج مناسب

 

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

حمایت از کودکان در طول تغییرات دوره های آموزشی می تواند به سلامتی و عزت نفس آنها کمک کند.

طبق مطالعات جدید محققان در دانشگاه فنلاند، وقتی پدر و مادر ها از استقلال فرزندانشان در گذارهای آموزشی حمایت می کنند، باعث ایجاد سلامت و عزت نفس بیشتری می شوند و احتمال افسردگی را کاهش می دهند.

این یافته ها به همه ی گذار های آموزشی بالاترِ دانش آموزان مربوط می شود: از دبستان تا دوره ی راهنمایی، از راهنمایی تا دبیرستان و از دبیرستان تا دانشگاه. تاثیرات مثبت آن با افزایش سن کودک افزایش می یابد.

پدر و مادر ها می توانند با دادن انتخاب های بیشتر مطابق اهداف آموزشی آنها، فراهم کردن انعطاف پذیری در محیط ساختار یافته و با مهیا کردن محیط آنها  برای موفقیت، استقلال کودک را برانگیزانند. همچون تشویق کردن کودکان برای خوانا، آراسته و مرتب نوشتن تکالیفشان.

مطالب مرتبط را در همین سایت بخوانید:

راهنمای مادران در افزایش استقلال کودک

استقلال طلبی در نوجوانان

محققان تاکیید کردند که حمایت از استقلال، که پدر و مادر ها آن را فراهم می کنند، در طول هر سه ی این گذار ها از افسردگی جلوگیری می کند و عزت نفس نوجوانان را در دو مرحله ی گذارِ آخر (دبیرستان) افزایش می دهد.

یافته ی مهم این است که تاثیرات مثبتِ حمایت از استقلال، همچنان که کودک بزرگتر می شود افزایش خواهند یافت.دکتر کاتارینا سالملا آرو گفت: «در گذشته تصور می شد که پدر و مادر ها فقط در دوران کودکی نقش مهمی دارند، اما این تحقیق اهمیت آنها را در طول نوجوانی و حتی بزرگسالی بیان می کند.»

برای مدت زیادی، اهمیت خود تنظیمی فقط در ارتباط با سلامت و موفقیت در زندگی مورد تاکیید قرار می گرفت. با این وجود، یافته های جدید حاکی از این است که پدر و مادر ها و کودکان همچنان تاثیر قوی، متقابل و منظمی بر سلامت یکدیگر دارند.

برای مثال فرزند پروری بر سلامت فرزندان تاثیر می گذارد، و سلامت فرزندان همچنین بر پدر و مادر تاثیر می گذارد. در حقیقت نسبت به نگرش قبل، فرزندان نقش موثرتری در تاثیر حمایت والدین برای استقلالشان ایفا می کنند: زمانی که فرزندان کمتر خوب عمل می کنند، پدر و مادر ها مایلند مداخله بیجا کنند و کنترل را بدست گیرند، درواقع از استقلال فرزندانشان کمتر حمایت می کنند.

 

منبع : حمایت از کودکان و تقویت استقلال آنها

 

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

 

تبریک می گوییم اگر فردی را دوست دارید و دوست داشته باشید.

چقدر خوب است که کسی شما را بسیار دوست دارد که می خواهید زندگی خود را با او قسمت کنید.

با این حال، گاهی اوقات ممکن است ساده تر از آن باشد که شما فکر می کنید و خوبی و دوستی تبدیل به یک نگرانی ارتباطی شود.

خوشبختانه راه های زیادی برای دوست داشتن همسر شما وجود دارد و ابراز علاقه خود را به کمک آنها برای حفظ عشق خود روشن کرده و ارزشمند بودن همسر خود را نشان می دهید.

با بیست و پنج راه برای ابراز علاقه خود به همسرتان، با آنها ارتباط برقرار کنید. برای دانستن دقیق این موارد می توانید به مرکز مشاوره خانواده مراجعه کنید.

  1. یک فرد کلیشه ای نباشید

هیچ کاری انجام ندهید که هر کسی می کند و ادعا می کند که عاشقانه است.

این ممکن است عجیب و غریب باشد، به خصوص در مواردی که دوستش دارید، اما به ما اعتماد کنید.

اگر یک گل خریداری می کنید، شکلات و شام گران بها با روحیه تان سازگار نیست، شما مجبور نیستید این کار را بکنید.

خبر مهم تر این است که همه دختران همیشه از این برنامه ها لذت خواهند برد.

همه مثل هم نیستند وقت خود را صرف کنید، فکر کنید و سعی کنید ابراز علاقه خود را به همسر خود طوری نشان دهید که هر دو واقعا از آن لذت ببرید.

به عنوان مثال، همسر شما ممکن است بیشتر از داشتن یک هدیه از رفتن به طبیعت لذت ببرد.

  1. گاهی اوقات به جای او در حال انجام مسئولیت های سختش باشیم

این ممکن است برای شما عجیب و غریب باشد، اما در کار سخت مداخله با همسرتان ممکن است برای او بسیار جذاب باشد.

به عنوان مثال، در برخی از شب ها شما می توانید ظرف ها را بشویید و اجازه دهید او از این کار تکراری و خسته کننده خلاص شود.

  1. غذای مورد علاقه همسر خود را آماده کنید

غذا موثرتر از آنچه مردم فکر می کنند می باشد.

بله، این فقط همین است که همه ما باید برای زنده ماندن غذا بخوریم.

اما هدف این بخش، صرفا خود غذا نیست.

پس چرا شما فکر می کنید که در تمام جشن ها و اپیزودهای یک عامل غذایی مهم وجود دارد؟

بعد از یک روز طولانی هیچ چیز بهتر از خروج از کار نیست و دیدن همسرتان نه تنها برای شام خوب است، بلکه شام ​​مورد علاقه او مهم است.

می بینید؟ گاهی اوقات بیان علاقه به همسر خیلی پیچیده نیست.

 

منبع : جملات احساسی برای نشان دادن علاقه به همسر

 
  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

 

آیا کودکان دبستانی به اندازه نوجوانان محرومیت از خواب دارند؟

در این صورت، آیا آنها باز هم باید زودتر شروع به تحصیل کنند؟

توصیه های موجود در مورد میزان خواب کودکان سنین مختلف باید براساس اتفاق نظر حکم های متخصصان باشد. گروهبندی های سنی اساساً مطلق هستند و برای هر گروه سنی دامنه های سنی پیشنهاد می شود که حاکی از تفاوت های فردی در نیاز به خواب است. غیر از دانستن آنکه کودکان سنین بالاتر به طور متوسط ساعات خواب کمتری در مقایسه با خردسالان دارند، فقط تقریب های حدودی معطوف به نیاز به خواب شده است. من به تازگی نتایجی از مطالعات فراتحلیلی را خلاصه وار تلخیص کردم، یافته های این مطالعه که از ابزارهای سنجش عینی استفاده کرده بود نشان داد که میانگین محرومیت از خواب برای تمام رده های سنی نشان از سیر نزولی کمتر از اتمام بازه های سنی توصیه شده داشت (گلند و همکاران،۲۰۱۸).

برای مطالعه بیشتر:

تنظیم خواب نیمروز کودکان

چگونگی برخورد با رفتارهای کودک در هنگام خواب

در مطالعه ای جدید گروبر و همکارانش(۲۰۱۸) ذکر کردند که توصیه های خواب توسط مؤسسه ملی خواب(NSF) برای کودکان دبستانی و متوسطه یک طور است؛ ۹تا۱۱ساعت. اما وقتی آنها خواب کودکان سنین ۶تا۱۱سال را به طور عینی در هفت شبانه روز پی در پی هفتگی در طی سال تحصیلی اندازه گرفتند دریافتند که کودکان سنین بالاتر درطیف سنی مذکور محرومیت از خواب کمتری داشتند. برای مثال؛ تنها۳/۵۱درصد از کودکان سنین ۱۰و۱۱سال نه تا ده ساعت را در تختخواب سپری کردند.  سنجش های اکتی گرافیک “خواب واقعی” نشان داد حتی کودکان سنین پایین تر در هر طیف سنی ساعات خواب توصیه شده را می خوابند.

حال این سؤال باقی می ماند: کودکان بزرگتر خوابی کمتر از توصیه های صاحبنظران دارند یا اینکه خیل عظیمی از کودکان دبستانی به اندازه کافی نمی خوابند؟ واقعاً هیچ جواب قطعی برای این سؤال وجود ندارد اما نظر من روی تفسیر بعدی است. من شیفته نظر ایرادشده زیر توسط گروبر و همکارانش شدم:

“جمعاً یافته ها نشان می دهد که تغییرات از قبل مفروض ایجاد شده در نوجوانی با شروع دوران بلوغ در عوض می تواند در کوچکترها یعنی کودکان مدرسه رو نیز دیده شود. خواب کودکان پایه سوم و چهارم در مقایسه با همتایان کوچکتر خود دچار تأخیر زودهنگام و تغییرات فشرده تری است و این وضع در بین کودکان پایه های پنجم و ششم حد افراطی تری به خود می گیرد “. از زمان مطالعات ره گشای دکتر ماری کراسکادون در دهه ۱۹۸۰ که واقعاً به صورت یک قاعده کلی و علمی برای خواب درآمده است از این جهت که نوجوانان رسیده به سن بلوغ فاز تأخیری و دشواری در به خواب رفتن را تجربه می کنند. به دلیل آنکه مدارس متوسطه صبح خیلی زود شروع می شوند، فرض بر این است که نوجوانان دچار محرومیت از خواب مزمن شوند.

 

منبع : مسئله کلاس های صبح زود در کودکان دبستانی

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

علائم عمومی افسردگی در نوجوانان دختر و پسر بسیار زیاد می باشد.

در ادامه مباحث ابتدا با تغییرات و نشانه های عمده افسردگی در نوجوانان و جوانان شروع می کنیم.

  • تغییر در عادات غذا خوردن و برنامه خواب (خوردن و خواب بسیار زیاد یا بسیار کم)
  • تغییرات قابل توجه در وزن (افزایش یا کاهش)
  • عدم تمایل به حضور در مدرسه یا کاهش عملکرد مدرسه
  • حذف، ترک دوستان یا اعضای خانواده
  • اضطراب، تنش ناگهانی
  • بی اعتقادی یا اضطراب عمومی
  • واکنش شدید به انتقاد، حتی انتقاد سازنده
  • عزت نفس یا گناه
  • مشکلات غیر معمول با مقامات قدرت
  • بی اعتنایی و امتناع از شرکت در سرگرمی و کار گروهی که قبلا مورد علاقه آنها بوده است.
  • کم تمرکز، فراموشی
  • احساس آزاد و گناهکار بودن.
  • شکایات موفقیت آمیز بیماری در سلامت کامل بدن
  • عدم انگیزه و اشتیاق برای زندگی روزمره
  • استفاده از مواد مخدر و الکل
  • فکر کردن درباره خودکشی یا بیان آن

علائم افسردگی در نوجوانان دختر و پسر و راه تشخیص آن

علل افسردگی نوجوانان

دلایل بسیاری برای افسردگی در نوجوانان وجود دارد.

رایج ترین دلایل این امر عبارتند از:

  • یک فاجعه بزرگ در زندگی، مانند مرگ یک عضو خانواده نزدیک، جدایی والدین، رابطه با دوست جنس مخالف، حرکت به مدرسه یا محله جدید .
  • نادیده گرفتن نیازهای احساسی و فیزیکی، جدا شدن از یک حمایت مهم در زندگی، بدرفتاری با دیگران، کاهش عزت نفس.
  • بسیاری از تغییرات که در یک زمان بسیار کوتاه اتفاق می افتد می تواند موجب افسردگی شود.
  • برای برخی از نوجوانان، حتی یک تغییر بزرگ در یک مرحله از زندگی می تواند به افسردگی منجر شود.
  • استرس روانشناختی، به ویژه هنگامی که نوجوان حمایت کمی از والدین، سایر اعضای خانواده یا دوستان خود دریافت می کند.
  • حوادث ناگوار قبلی یا تجربیاتی مانند سوء استفاده جنسی، سوء استفاده عمومی و سایر تجربیات وحشتناکی که در دوران کودکی اتفاق افتاده است و دوباره در نوجوانی به یاد می آیند.
  • بسیاری از کودکان می توانند چنین وقایع را به موقع درک کنند، اما آنها را در ذهن نگه دارند.
  • همانطور که همه چیز رشد می کند، این اتفاقات و تجربیات واضح تر و معانی جدیدی می گیرند.
  • تغییرات در بلوغ باعث احساس افسردگی زیر بالینی می شود.
  • استفاده از مواد مخدر یا مواد دیگری مانند این می تواند تغییرات در فرآیندهای شیمیایی مغز را ایجاد کند که در بسیاری از موارد باعث افسردگی می شود.
  • برخی معتقدند که بعضی از مشکلات پزشکی مانند کم کاری تیروئید، بر عملکرد هورمون ها و تعادل روحیه افراد تأثیر می گذارد.
  • علائم فیزیکی مزمن نیز می تواند موجب افسردگی شود.
  • در بسیاری از موارد افسردگی ناشی از مشکلات پزشکی پس از درمان از بین می رود.
  • افسردگی یک اختلال ژنتیکی است و نوجوانانی که اعضای خانواده آنها افسرده هستند، در معرض خطر بیشتر بیماری هستند.
اختلال افسردگی

تمامی مقالات معتبر و جدید در مورد افسردگی و راه تشخیص و درمان

 

آمار و داده های موجود

افسردگی شایع ترین اختلال یا بیماری روانی در میان نوجوانان و بزرگسالان است.

آمار زیر نشان می دهد که با توجه به این مسئله مهم و ضروری است.

حدود بیست درصد افراد افسردگی را به عنوان نوجوانان تجربه می کنند.

در ده الی پانزده درصد از نوجوانان، علائم افسردگی مداوم هستند.

حدود پنج درصد از نوجوانان به طور دائمی از افسردگی شدید رنج می برند.

حدود هشت و سه درصد از نوجوانان افسردگی را حداقل یک سال تجربه می کنند.

بسیاری از نوجوانان بیش از یک بار افسرده می شوند.

بیست تا چهل درصد از آنها افسردگی بیش از یک بار در دو سال متوالی در حال گسترش هستند و هفتاد درصد آنها بیش از یک بار قبل از رسیدن به بزرگسالی افسرده می شوند.

افسردگی در نوجوانان معمولا هشت ماه طول می کشد.

کج خلقی و افسردگی، خفیف تا افسردگی طولانی مدت، تاثیر می گذارد دو درصد از نوجوانان، و کم و بیش به همان تعداد از نوجوانان از اختلال دو قطبی در دوران نوجوانی رنج می برند.

در نهایت پانزده درصد نوجوانان افسرده اختلال دو قطبی را ایجاد می کنند.

یک درصد از نوجوانان نیز از افسردگی فصلی رنج می برند، که معمولا در مناطق سرد زمستان رخ می دهد.

سی درصد از نوجوانانی که افسردگی دارند، مشکلی با مصرف مواد دارند.

کمتر از سی و سه درصد نوجوانان مبتلا به افسردگی درمان می شوند.

 

منبع : علائم افسردگی در نوجوانان دختر و پسر و راه تشخیص آن

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰
 

۱۰۰ داستان آموزنده جدید کودکانه برای شما آماده کردیم امیدواریم مفید باشد. این داستان ها همگی جدید هستند و همیشه به این داستان ها اضافه می کنیم. سایت کودک و نوجوان را در گوشی خود ذخیره کنید.

فهرست مطالب

 

داستان های آموزنده

داستان دوست داشتن حیوانات

یکی بود، یکی نبود، یه روز یه پسر کوچولو به اسم علی بود که خیلی کنجکاو بود. علی همیشه دوست داشت چیزهای جدید یاد بگیره و می‌خواست همه چیز رو بدونه. یه روز، علی داشت توی خونه بازی می‌کرد که یه کتاب دید که رویش نوشته بود “دنیای حیوانات”. علی خیلی کنجکاو شد که داخل کتاب رو ببینه، پس کتاب رو باز کرد و شروع به خوندن کرد.

علی چیزهای خیلی جالبی در مورد حیوانات یاد گرفت. یاد گرفت که حیوانات شکل و اندازه‌های مختلفی دارند، در جاهای مختلفی زندگی می‌کنند و غذاهای مختلفی می‌خورند. علی خیلی از کتاب لذت برد و تصمیم گرفت که بیشتر در مورد حیوانات مطالعه کنه.

روز بعد، علی به کتابخانه رفت و چند تا کتاب دیگه در مورد حیوانات گرفت. علی با دقت کتاب‌ها رو خوند و یاد گرفت که حیوانات خیلی چیزهای جالبی برای گفتن دارند. علی خیلی از اینکه می‌تونست در مورد حیوانات بیشتر بدونه خوشحال بود.

یک روز، علی با پدرش به پارک رفت. علی در پارک یه گربه، یه سگ، یه پرنده و یه ماهی دید. علی خیلی از دیدن حیوانات واقعی خوشحال شد. علی با حیوانات پارک بازی کرد و کلی خوش گذشت.

علی از اون روز به بعد، همیشه به حیوانات علاقه داشت و دوست داشت بیشتر در موردشون بدونه. علی به بقیه بچه‌ها هم در مورد حیوانات می‌گفت و بهشون کمک می‌کرد که بیشتر در موردشون بدونن.

اینم یه داستان آموزنده برای کودکان. امیدوارم خوشتون اومده باشه.

این داستان به کودکان یاد میده که کنجکاوی خیلی خوبه و باعث میشه که بیشتر در مورد دنیای اطرافشون بدونن. همچنین این داستان به کودکان یاد میده که حیوانات موجودات جالبی هستن که باید ازشون محافظت کنیم.

 

داستان آموزنده راستگویی

در یک سرزمین دور، یک دختر کوچولو به نام سارا زندگی می‌کرد. سارا خیلی راستگو بود. راستگویی در این سرزمین خیلی مهم بود. مردم به راستگوها اعتماد می‌کردند و به آنها احترام می‌گذاشتند.

یک روز، سارا داشت توی جنگل قدم می‌زد که یک گرگ رو دید. گرگ داشت به یک بچه گوسفند حمله می‌کرد. سارا خیلی ترسیده بود، اما می‌دونست که باید کاری کنه. سارا شروع کرد به جیغ کشیدن و کمک خواستن.

یک شکارچی که داشت از نزدیکی رد می‌شد، صدای جیغ سارا رو شنید. شکارچی اومد و گرگ رو از بچه گوسفند دور کرد. بچه گوسفند خیلی از سارا تشکر کرد.

شکارچی از سارا پرسید که چطوری از گرگ خبردار شدی. سارا به شکارچی گفت که گرگ رو دید، اما نترسیده بود که اگر راستش رو بگه، شکارچی بهش نخندد. شکارچی خیلی از راستگویی سارا تعجب کرد و بهش گفت که خیلی دختر شجاعی هستی.

سارا از شکارچی تشکر کرد و به راهش ادامه داد. سارا خیلی خوشحال بود که تونسته بود به بچه گوسفند کمک کنه. سارا می‌دونست که راستگویی همیشه ارزشمنده، حتی اگر خطرناک باشه.

در این نسخه اصلاح شده، سارا به خاطر ترسش از شکارچی دروغ می‌گه. این کارش باعث می‌شه که شکارچی بهش شک کنه و به بچه گوسفند کمک نکنه. اما سارا در نهایت تصمیم می‌گیره که راستش رو بگه. این کارش باعث می‌شه که شکارچی بهش احترام بگذاره و به بچه گوسفند کمک کنه.

معجزه مشارکت در کارها (باب اسفنجی و پاتریک)

در یک شهر زیردریایی زیبا به نام بیکینی باتم، پسری به نام باب اسفنجی زندگی می‌کرد. باب اسفنجی یک اسفنج دریایی مهربان و شاد بود که دوست داشت با دوستانش بازی کند.

بیکینی باتم یک شهر پر از رنگ و زیبایی بود. خانه‌ها و مغازه‌ها از جنس مرجان و صدف ساخته شده بودند. درختان و گیاهان شهر همیشه سرسبز و پربار بودند.

روزها به همین منوال سپری می‌شد تا اینکه یک روز، یک طوفان بزرگ به بیکینی باتم رسید. طوفان آنقدر شدید بود که همه خانه‌ها و مغازه‌ها را تخریب کرد.

باد شدید، درختان و گیاهان شهر را از ریشه کند و به دریا انداخت. باران شدید، خیابان‌های شهر را پر از گل و لای کرد.

باب اسفنجی و دوستانش، که شامل پاتریک ستاره دریایی، اختاپوس هشت پا و سندی فاکس بودند، از دیدن این صحنه بسیار ناراحت شدند. آنها تصمیم گرفتند که به هم کمک کنند تا شهر را بازسازی کنند.

باب اسفنجی و پاتریک به کمک اختاپوس رفتند تا درختان و گیاهان شهر را دوباره بکارند. آنها با هم، خاک را نرم کردند و درختان و گیاهان را در زمین کاشتند.

سندی هم به کمک حیوانات شهر رفت تا آنها را از گرسنگی نجات دهد. او با خود غذا و آب آورد و به حیوانات داد.

با کمک هم، آنها توانستند شهر را به حالت قبلی خود بازگردانند. همه مردم شهر از آنها تشکر کردند و گفتند که آنها بهترین دوستان هستند.

باب اسفنجی و دوستانش فهمیدند که مشارکت چقدر مهم است. آنها یاد گرفتند که با کمک هم می‌توانند هر کاری را انجام دهند.

امیدوارم این داستان مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

داستان کمک به والدین

یکی بود، یکی نبود، یه روز یه دختر کوچولو به اسم سارا بود که خیلی دوست داشت به والدینش کمک کنه. سارا همیشه سعی می‌کرد که کارایی که از دستش برمیاد رو انجام بده.

یه روز، سارا داشت با پدرش توی باغچه کار می‌کرد. پدر سارا داشت گل‌ها رو آب می‌داد. سارا از پدرش پرسید که می‌تونه بهش کمک کنه. پدر سارا گفت که البته که می‌تونه.

سارا با خوشحالی شروع کرد به آب دادن به گل‌ها. سارا خیلی با دقت آب می‌داد تا گل‌ها خراب نشن. پدر سارا خیلی از سارا تشکر کرد.

بعد از اینکه کارشون تموم شد، سارا گفت که می‌خواد یه غذای خوشمزه درست کنه. مادر سارا خیلی خوشحال شد. مادر سارا به سارا گفت که می‌تونه بهش کمک کنه.

سارا و مادرش با هم دست به کار شدن و یه غذای خوشمزه درست کردن. سارا خیلی خوب کمک کرد و غذا خیلی خوشمزه شد. پدر و مادر سارا خیلی از غذای سارا خوششون اومد.

سارا خیلی خوشحال بود که تونسته به والدینش کمک کنه. سارا می‌دونست که کمک به والدین خیلی مهمه و باعث خوشحالیشون می‌شه.

اینم یه داستان کودکان در مورد کمک به والدین. امیدوارم خوشتون اومده باشه.

این داستان به کودکان یاد می‌ده که کمک به والدین خیلی مهمه و باعث خوشحالیشون می‌شه. همچنین این داستان به کودکان یاد می‌ده که باید از توانایی‌هاشون برای کمک به دیگران استفاده کنن.

داستان آموزنده درس خودن

یکی بود، یکی نبود، یه روز یه پسر کوچولو به اسم علی بود که خیلی درسخوان بود. علی همیشه دوست داشت درس بخونه و نمرات خوبی بگیره.

علی هر روز بعد از مدرسه، درسش رو می‌خونده. علی درس‌هاش رو خیلی خوب می‌فهمید و به سوالات معلمش خیلی خوب جواب می‌داد.

علی از درس خوندن لذت می‌برد و به آینده‌اش امیدوار بود. علی می‌دونست که درس خوندن باعث می‌شه که بتونه در آینده شغل خوبی پیدا کنه و به موفقیت برسه.

علی در کلاس درس همیشه با دقت گوش می‌داد و سوالات معلمش رو می‌پرسید. علی همیشه تکالیف مدرسه‌اش رو با دقت انجام می‌داد.

علی در درس‌های ریاضی، علوم، فارسی و زبان انگلیسی خیلی خوب بود. علی همیشه در امتحانات مدرسه نمرات خوبی می‌گرفت.

علی دوست داشت که یک دانشمند یا مهندس بشه. علی می‌خواست که به مردم کمک کنه و دنیا رو به جای بهتری تبدیل کنه.

علی می‌دونست که برای رسیدن به اهدافش باید خیلی تلاش کنه. علی هر روز بیشتر از قبل درس می‌خوند و تمرین می‌کرد.

یک روز، علی در مسابقه علمی مدرسه شرکت کرد. علی در این مسابقه یک اختراع جدید رو ارائه داد. اختراع علی خیلی جالب بود و همه از اون تعجب کردند.

علی در مسابقه علمی مدرسه اول شد. معلمان و دانش‌آموزان مدرسه خیلی از علی تعریف کردند.

علی خیلی خوشحال بود که در مسابقه علمی مدرسه اول شده بود. علی می‌دونست که این موفقیت، نتیجه تلاش و پشتکارش بوده است.

علی از اون روز به بعد، بیشتر از قبل درس می‌خوند و تمرین می‌کرد. علی می‌خواست که در آینده به یک دانشمند یا مهندس بزرگ تبدیل بشه و به مردم کمک کنه.

اینم یه داستان کودکانه طولانی تر در مورد درس خوندن. امیدوارم خوشتون اومده باشه.

این داستان به کودکان یاد می‌ده که درس خوندن مهمه و باعث می‌شه که به موفقیت برسند. همچنین این داستان به کودکان یاد می‌ده که باید برای رسیدن به موفقیت تلاش کنند.

در این داستان، علی با تلاش و پشتکارش به موفقیت رسید. او به کودکان یاد می‌ده که اگر بخواهند، می‌تونند به هر چیزی که می‌خوان برسن.

داستان کودکانه در مورد غلبه بر ترس از تاریکی:

یکی بود، یکی نبود، یه روز یه دختر کوچولو به اسم سارا بود که خیلی از تاریکی می‌ترسید. سارا همیشه از اینکه شب بخوابه می‌ترسید.

سارا فکر می‌کرد که هیولاهایی در تاریکی زندگی می‌کنند که می‌خوان اون رو بخورند. سارا هر شب قبل از خواب، زیر پتو قایم می‌شد و از تاریکی می‌ترسید.

یک روز، سارا با یه دوست جدید آشنا شد که اسمش علی بود. علی خیلی شجاع بود و از تاریکی نمی‌ترسید.

علی به سارا گفت که نباید از تاریکی بترسه. علی به سارا گفت که تاریکی فقط یه چیز خالی است و هیولایی در اون زندگی نمی‌کند.

سارا حرف‌های علی رو باور کرد و تصمیم گرفت که سعی کنه بر ترسش از تاریکی غلبه کنه.

یک شب، سارا تصمیم گرفت که بدون ترس بخوابه. سارا زیر پتو قایم نشد و به تاریکی خیره شد.

سارا اولش خیلی ترسیده بود، اما بعد از چند دقیقه، دید که هیچ هیولایی وجود نداره. سارا متوجه شد که تاریکی چیزی نیست که ازش بترسه.

سارا از اون روز به بعد، دیگه از تاریکی نمی‌ترسید. سارا می‌دونست که تاریکی فقط یه چیز خالی است و هیولایی در اون زندگی نمی‌کند.

سارا با غلبه بر ترسش از تاریکی، یه دختر شجاع تر شد. سارا می‌تونست از هر چیزی که ازش می‌ترسید، بترسه و اون رو شکست بده.

اما یک روز، اتفاقی افتاد که سارا رو مجبور کرد که دوباره با ترسش از تاریکی روبرو بشه.

سارا و خانواده‌ش برای تعطیلات به یه جنگل رفتند. سارا خیلی خوشحال بود که قرار بود در طبیعت زندگی کنه.

یک شب، سارا و خانواده‌ش دور آتش نشسته بودند و داستان می‌شنیدند. یه دفعه، باد شروع به وزش کرد و صدای غرش درختان بلند شد.

سارا خیلی ترسیده بود. اون فکر می‌کرد که یه هیولا اومده تا اون رو بگیره. سارا زیر پتو قایم شد و از ترس گریه کرد.

علی، که کنار سارا نشسته بود، دست سارا رو گرفت و گفت: «نترس، سارا. هیچ هیولایی وجود نداره.»

سارا به علی نگاه کرد و گفت: «ولی من خیلی می‌ترسم.»

علی گفت: «می‌دونم، اما باید نترسی. باید یاد بگیری که با ترست روبرو بشی.»

سارا تصمیم گرفت که حرف علی رو گوش بده. اون از زیر پتو بیرون اومد و به تاریکی خیره شد.

سارا اولش خیلی ترسیده بود، اما بعد از چند دقیقه، دید که هیچ هیولایی وجود نداره. سارا متوجه شد که تاریکی چیزی نیست که ازش بترسه.

سارا با غلبه بر ترسش از تاریکی در جنگل، یه دختر شجاع تر و قوی تر شد. اون می‌دونست که می‌تونه از هر چیزی که ازش می‌ترسد، بترسه و اون رو شکست بده.

اینم یه داستان کودکانه تخیلی در مورد غلبه بر ترس از تاریکی. امیدوارم خوشتون اومده باشه.

این داستان به کودکان یاد می‌ده که ترس چیز بدی نیست و همه می‌تونن از تاریکی بترسن. همچنین این داستان به کودکان یاد می‌ده که می‌تونن با تلاش و پشتکار بر ترس‌هاشون غلبه کنن.

در این داستان، سارا با تلاش و پشتکارش بر ترسش از تاریکی غلبه کرد. او به کودکان یاد می‌ده که اگر بخواهند، می‌توانند به هر چیزی که می‌خوان برسن.

در این نسخه تخیلی، سارا با ترسش از تاریکی در یک موقعیت خطرناک روبرو شد. او با غلبه بر ترسش، به دختری قوی تر و شجاع تر تبدیل شد. این داستان به کودکان یاد می‌دهد که می‌توانند از هر چیزی که ازش می‌ترسند، بترسند و اون رو شکست بده.

با دوستی و اتحاد جلوی قلدرا رو بگیریم

در یک شهر کوچک، دختری به نام سارا زندگی می‌کرد. سارا دختری مهربان و خوش‌قلب بود، اما کمی خجالتی بود. او دوستی نداشت و همیشه تنها بازی می‌کرد.

یک روز، سارا در حال بازی در کوچه بود که ناگهان دید که یک موجود عجیب و غریب در مقابلش ظاهر شد. موجود عجیب و غریب شبیه یک گربه بزرگ بود، اما موهای بلندی داشت که روی زمین می‌کشیدند.

سارا خیلی ترسیده بود و نمی‌دانست چه کاری باید بکند. موجود عجیب و غریب به سارا نگاه کرد و گفت: «سلام، من کیتی هستم.»

سارا با تعجب گفت: «کیتی؟! شما کی هستید؟»

کیتی گفت: «من یک گربه جادویی هستم. من از دنیای دیگری آمده‌ام.»

سارا باورش نمی‌شد که یک گربه جادویی با او صحبت می‌کند. او گفت: «واقعاً؟!»

کیتی گفت: «بله، واقعاً.»

سارا و کیتی با هم دوست شدند. آنها با هم بازی می‌کردند و خوش می‌گذراندند. کیتی به سارا کمک کرد تا با اعتماد به نفس بیشتری با دیگران صحبت کند و دوست پیدا کند.

یک روز، سارا و کیتی در حال بازی در پارک بودند که ناگهان یک گروه از بچه‌های زورگو به آنها حمله کردند. بچه‌های زورگو می‌خواستند از سارا و کیتی پول بگیرند.

سارا خیلی ترسیده بود، اما کیتی از او محافظت کرد. کیتی به بچه‌های زورگو گفت: «شما حق ندارید از این دختر کوچک پول بگیرید.»

بچه‌های زورگو از کیتی ترسیده بودند و فرار کردند. سارا خیلی از کیتی تشکر کرد و گفت: «تو یک قهرمان واقعی هستی.»

سارا و کیتی همیشه در کنار هم بودند و با هم از هر خطری یکدیگر را محافظت می‌کردند. آنها بهترین دوستان دنیا بودند.

در مورد احترام به بزرگتر ها

یکی بود، یکی نبود، یه روز یه پسر کوچولو به اسم علی بود که خیلی مودب و با ادب بود. علی همیشه به بزرگترها احترام می‌گذاشت و ازشون حرف شنوی داشت.

یک روز، علی با پدرش به یه پارک قشنگ و سرسبز رفتند. علی داشت توی پارک بازی می‌کرد که یه پیرمرد رو دید که روی یه نیمکت چوبی نشسته بود. پیرمرد موهای سفید و بلندی داشت و عینک دودی به چشم داشت.

نسیم آرامی در پارک می‌وزید و برگ‌های درختان را به رقص درآورده بود. پرندگان روی شاخه‌های درختان آواز می‌خواندند و صدای خنده کودکان در پارک طنین‌انداز بود.

علی از روی نیمکتش بلند شد و رفت پیش پیرمرد.

علی گفت: «سلام، آقا. حالتون خوبه؟»

پیرمرد لبخندی همچون گلهای بهشتی به کودک هدیه داد و گفت: «خوبم، ممنون.»

علی پرسید: «آقا، می‌خواید کمکتون کنم؟»

پیرمرد گفت: «نه، ممنون. من فقط یه کم خسته شدم.»

علی گفت: «پس من می‌رم یه کم بابا رو تنها بذارم و دوباره میام.»

علی رفت پیش بابا و گفت: «بابا، من می‌رم یه کم با پیرمردی که روی نیمکت نشسته صحبت کنم.»

بابا گفت: «خوبه، پسرم. احترام به بزرگترها خیلی مهمه.»

علی رفت پیش پیرمرد و شروع کرد به صحبت کردن باهاش. علی از پیرمرد سوال‌های زیادی پرسید و پیرمرد هم با حوصله جواب سوال‌های علی رو می‌داد.

علی از صحبت کردن با پیرمرد خیلی لذت می‌برد. او از پیرمرد در مورد زندگی‌اش، گذشته‌اش و تجربیاتش پرسید. پیرمرد هم با حوصله تمام سوال‌های علی رو جواب داد.

بعد از یه مدت، علی گفت: «آقا، باید برم.»

پیرمرد گفت: «خیلی ممنون از اینکه با من صحبت کردی. خیلی خوش گذشت.»

علی گفت: «خواهش می‌کنم، آقا. منم خیلی خوش گذشت.»

علی رفت پیش بابا و گفت: «بابا، خیلی خوش گذشت. پیرمرد خیلی خوبی بود.»

بابا گفت: «خوشحالم که خوشت اومد، پسرم.»

علی و بابا از پارک رفتن لذت بردند و علی هم به خاطر احترام گذاشتن به پیرمرد، احساس خوبی داشت.

 

 

 

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

 

شاید شما هم جزء ان دسته از افراد هستید که قصد دارید تا برای حل مشکلات تان به مشاور یا روانشناس مراجعه کنید و برای انتخاب مرکز مشاوره مناسب با مشکل مواجه هستید.

ممکن است افکار و نگرانی هایی از این قبیل داشته باشید که ” از کجا بدانم متخصص است؟ اگر قضاوتم کرد چه؟ مشکلم را بارها و بارها گفته ام. اگر باز هم به نتیجه نرسیدم چه؟ آیا حرف هایم محرمانه باقی می ماند؟ و..”

به هنگام مراجعه به مشاور و یا مرکز مشاوره روبه رو شدن با چنین افکاری کاملا طبیعی است.

آنچه مهم است این است که بتوانید با افکارتان به درستی روبه رو شوید و با دانستن ویژگی های یک مشاور خوب، از صحت انتخاب تان مطمین شوید.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین و اساسی ترین ویژگی های یک مرکز مشاوره خوب آشنا کنیم.

رزرو یا تعیین وقت مشاوره
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
۰۹۰۳-۵۶۷۳۰۵۰ تماس ضروری
 
 

افتخارات بهترین مراکز مشاوره

 
 

بهترین مشاور و ویژگی های آن

تا به حال به این فکر کرده اید که مشاور خوب چه ویژگی هایی دارد؟

آیا اینکه به هنگام مراجعه به فردی احساس می کنید به اندازه ی کافی خودتان هستید، آرامش دارید و می توانید در مورد مشکلات تان صحبت کنید اما در مواجهه با یک مشاور دیگر چنین حالاتی را ندارید اتفاقی است؟

به عبارت دیگر لازم است یک مشاور چه ویژگی هایی داشته باشد تا شما بتوانید به او به عنوان فردی ناآشنا اطمینان کنید و شخصی ترین مسایل تان را عنوان کنید.

 

منبع : بهترین مرکز مشاوره کجاست؟

 
  • kiimiya asadi