کیمیا اسدی

خانواده,سرگرمی,ازدواج

کیمیا اسدی

خانواده,سرگرمی,ازدواج

خانواده,سرگرمی,ازدواج

۱۹ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تاثیرات لبخند زدن

تاثیرات لبخند زدن، فواید شگفت انگیز لبخند زدن

مطمئننا شما هم متوجه شده اید که زمانی که لبخند می زنید چهره شاداب تر و زیباتری دارید، اکثر آدم ها جذب افرادی می شوند که خوشرو و لبخند به لب هستند و با آن ها ارتباط بیشتری می گیرند، لبخند زدن یکی از مهم ترین اصول بر برقراری روابط اجتماعی موثر با دیگران می باشد، لبخند زدن باعث می شود تا آستانه تحمل و صبر شما افزایش یابد و از فشارهای روانی کاسته شود. با آگاهی از این مسائل می توانید اضطراب و استرس خود را کاهش دهید و به خوبی آن را مدیریت کنید.

لبخند زدن فواید و تاثیرات بسیاری دارد که در ادامه این مقاله به مهم ترین آن ها اشاره می کنیم.

تاثیرات لبخند زدن بر مغز

امروزه مشکلات بسیاری وجود دارد که باعث می شوند در بیشتر اوقات افراد لبخند زدن را فراموش کنند، به طور میانگین بزرگسالان روزانه ۲۰ مرتبه لبخند می زنند در حالی که کودکان چهارصد مرتبه در روز این کار را انجام می دهند.

لبخند زدن باعث می شود تا پیام رسان عصبی در مغز فعال شود و هورمون های اندروفین، سروتونین، دوپامین در مغز ترشح شود و شادی و نشاط را در فرد به وجود آورد.

این هورمون ها به صورت مسکن طبیعی برای مغز عمل می کنند، هورمون های شادی آور باعث آرام شدن بدن می شوند و همچنین افسردگی و خطر ابتلا به بیماری های روانی را کاهش می دهند، اگر تمایل دارید این هورمون ها در بدن شما افزایش یابد باید طریقه شاد بودن و شاد زندگی کردن را فرا بگیرید.

ایجاد حس خوشبختی

زمانی که فرد لبخند می زند برای لحظه ای احساس خوشبختی و شادی می کند در واقع خوشبختی و حس خوب باعث می شود شخص لبخند بزند و در این صورت چرخه مثبت در زندگی او ایجاد می شود، اگر در زمان ناراحتی و اندوه حتی به طور مصنوعی لبخند بزنید بر روی حس و حال شما تاثیر مثبت خواهد گذاشت.

تاثیرات لبخند زدن، جذب کردن دیگران به سمت خود

لبخند زدن باعث می شود تا فردی مهربان و خوش برخورد به نظر برسید ودیگران را به سمت خودتان جذب کنید، زیرا بیشتر انسان ها به سمت کسانی جذب می شوند که همیشه لبخند به لب دارند، لبخند زدن باعث می شود تا انرژی مثبت به افراد انتقال یابد، یکی از مهم ترین اصول مهارت های ارتباط بین فردی می باشد.

برای این که دیگران به سمت خود جذب کنید، باید مهارت های ارتباطی را به خوبی بیاموزید تا ارتباط خوبی با دیگران داشته باشید.

 
 

تاثیرات لبخند زدن،تنظیم ضربان قلب و درمان استرس

لبخند زدن در دراز مدت باعث می شود تا ضربان قلب در حالت طبیعی نگه داشته شود و استرس فرد درمان شود، حتی لبخند زدن از روی اجبار باعث می شود تا فشار خون و ضربان قلب به طور چشم گیری تنظیم شود، علاوه بر این، برای کاهش استرس راه های زیادی وجود دارد که می توان آن ها را انجام داد.

تاثیرات لبخند زدن، تقویت سیستم ایمنی

با لبخند زدن می توانید بسیاری از بیماری ها را از خود دور نمایید، بیماری هایی مانند سرطان آرتروز و دیابت و بیماری های که به سیستم ایمنی ارتباط دارد با لبخند زدن در دراز مدت کاهش می یابد و سیستم ایمنی بدن تقویت می شود.

بر اساس نظر محققان لبخند زدن باعث می شود تا سیستم ایمنی بدن تقویت شود، زمانی که فرد احساس خوشحالی و شادابی می کند، میزان تولید هورمون کورتیزول کاهش می یابد، زیرا این هورمون باعث تقویت سیستم ایمنی بدن می شود.

 

تاثیرات لبخند زدن، افزایش طول عمر

یکی دیگر از اثراتی که لبخند زدن بر بدن می گذارد افزایش طول عمر است، به طول کلی لبخند زدن و شاد بودن باعث افزایش طول عمر می شود و از بسیاری از بیماری ها جلوگیری می کند.

بر اساس نظر محققان افرادی که احساس شادی و خوشبختی می کنند عمر طولانی تری نسبت به بقیه دارند و افرادی که دید و نظر مثبتی نسبت به زندگی و اطرافیان دارند عمر طولانی تری خواهند داشت.

منبع : تاثیرات لبخند زدن

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

بیش تر اوقات به اطرافیان و نامزد خود فشار می آوریم تا آنگونه باشند که ما دوست داریم و هنگامی که نمی توانند مانند معیارهای ذهنی ما شوند آن ها را سرزنش می کنیم و مقصر می دانیم. این کار درست نیست بیایید از قانون جذب کمک بگیریم این قانون بیان می کند که «هر چیزی مشابه خود را جذب می کند.»

پس بهتر است به جای اینکه از دیگران انتظار بیش از اندازه داشته باشیم خودمان همانی شویم که از دیگران انتظار داریم به این شکل می توانیم فردی که می خواهیم را پیدا کنیم.

به جای قضاوت دیگران خودتان را مسئول آن بدانید و آن را بپذیرید، در این صورت می توانید آگاهانه بهترین و مناسب ترین همسر را برای خود پیدا کنید. شاید تصور کنید که این کار دشوار می باشد اما در حقیقت آسان تر از چیزی است که تصور می کنید. قدرت در دست شماست و شما می توانید رویاهایتان را به طرف خود جذب کنید.

چگونه می توان این کار را انجام داد؟ به خودتان به عنوان یک نامزد نگاه کنید. رفتار شما در زندگی یا در زندگی عشقی شما چه تاثیری خواهد داشت؟ به جای این که نامزدتان را مسئول همه چیز بدانید به خودتان توجه کنید و با اطمینان و اعتماد به نفس بکوشید آنچه را که می خواهید به دست آورید. با این کار از نظر دیگران جذاب تر و قدرتمند تر به نظر می رسید.

توجه و تمرکز این فصل به بهتر شناختن خودتان و نقش آن در جذب فردی است که می خواهید. شاید تصور کنید که همه پسرهای خوب ازدواج کرده اند یا اینکه مرد خوب دیگر پیدا نمی شود. اما این تفکرات را کنار بگذارید.

اگر چنین افکاری را به ذهن خود راه دهید نتیجه درستی را دریافت نخواهید کرد. سعی کنید از انجام تمریناتی که در ادامه گفته شده است لذت ببرید و اجازه دهید که رویاهای بزرگی داشته باشید. بکوشید از مجرد بودن خود لذت ببرید و از آن برای شناخت بهتر و کامل تر خود و همسرتان استفاده کنید.

اعتماد به نفس

خودتان را چگونه می بینید و از نگاه خود شخصیتتان در چه معیاری قرار دارد؟ برداشت شما از خودتان نقش زیادی در ارتباط تان با دیگران دارد. اگر خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان احترام بگذارید می توانید فردی که می خواهید را به خودتان جذب کنید.

از همین حالا سعی کنید نگاه جدیدی به خودتان داشته باشید، وجود خودتان را جشن بگیرید، خودتان را محترم بدانید و به خودتان عشق بورزید، این زمان است که متوجه می شوید چه انسان خوبی هستید و چه میزان لایق احترام می باشید و هربار که به دیدن نامزدتان می روید احساس می کنید که با ارزش هستید و این احساس را به او نیز منتقل می کنید.

چه چیزی باعث می شود که شما فردی ایده آل برای فرد دیگری باشید؟

همان طور که گفته شد تصوری که شما از خودتان دارید نوع رفتار دیگران را مشخص می کند، به طور مثال شخصی که برای خود احترام زیادی قائل باشد هرگز در رابطه ای مسموم باقی نمی ماند و خود را نجات می دهد زیرا برای احساس و عاطفه خود ارزش قائل است.

بیایید با انجام یک تمرین از افکار خود آگاه شوید

بر روی کاغذی نکات مثبت خود را بنویسید، چه چیزهایی از شما یک همسر ایده آل می سازد؟

به طور مثال بنویسید، «من به خوبی به صحبت های دیگران گوش می دهم» یا « من می توانم در جمع به خوبی صحبت کنم و افکار خودم را بیان کنم.» به همین شکل 5 نکته مثبت خود را بنویسید. پیش از این که به دیدار شخصی بروید این پنج نکته را مرور کنید این کار باعث می شود تا اعتماد به نفس شما به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند و همین اعتماد به نفس باعث می شود تا در نظر او جذاب تر باشید.

جذب فرد مورد نظر در زندگی

موفقیت های شما

چه چیزی از شما یک چهره درخشان می سازد؟

اگر شما به خودتان عشق نورزید نمی توانید از افراد دیگر انتظار داشته باشید که شما را دوست داشته باشند. شما صفت هایی دارید که دوست دارید آن ها را تغییر دهید و همسرتان نیز حتما صفاتی دارد که باید تغییر کند اما این بدین معنی نیست که شما یا همسرتان جذاب نیستید. بسیاری از افرادی که برای مشاوره مراجعه می کنند بیان می کنند که چون نتوانسته اند وزن خود را به اندازه کافی کم کنند یا نتوانسته اند عیب خود را برطرف کنند از خودشان متنفر هستند و از جملات عصبی و منفی استفاده می کنند و به همین دلیل نتوانسته اند به دیدار دیگران بروند. زیرا باور دارند که به آن شکل کسی آن ها را دوست نخواهد داشت. در حالی که متوجه نمی شوند این مشکلات بخشی از شخصیت آن ها است.

بیایید با یک مثال این موضوع را مشخص کنیم، مراجعی داشتم که درگیر مشکلات افسردگی بود و تصور می کرد که با این ویژگی هیچ وقت نمی تواند ازدواج کند و مادر شود. اما در طول جلسات درمان پذیرفت که افسردگی بخشی از او است و توانست یک ازدواج سالم و موفق داشته باشد و سال ها بعد ازدواج کند و بالاخره در انتها توانست به کمک همسرش بر افسردگی خود غلبه کند.

تنها چیزی که برای او تغییر کرد نگرش او نسبت به خودش و پذیرش همه جانبه خودش بود. با این پذیرش تغییرات زیادی برای او پدید آمد. تمرین زیر به شما کمک می کند تا بتوانید خودتان را همان گونه که هستید بپذیرید.

تمرین برای خروج افکار منفی

افکار منفی درون تان روابط شما را تحت تاثیر قرار می دهد. شما تنها زمانی می توانید به همسرتان اجازه دهید شما را دوست داشته باشد که خودتان را دوست داشته باشید. به خاطر داشته باشید که هیچ کس کامل نیست و همه ما نقص ها و ایراداتی داریم.

بهترین رابطه آنی است که هر دو طرف یکدیگر با باوجود تمامضعف ها و قدرت ها به همان شکلی که هست بپذیرند.

تمرین زیر را انجام دهید. در ابتدا از خودتان بپرسید که چه چیزهایی را راجع به خودتان دوست ندارید و علت آن ها چیست؟ فهرستی از آن ها یادداشت کنید:

  • من اضافه وزن زیادی دارم و به این دلیل نمی توانم جذاب باشم و کسی را به خودم جذب کنم
  • من خجالتی هستم و به همین علت نمی توانم زیاد با دیگران گرم بگیرم
  • از سیاست چیزی نمی دانم و احساس می کنم که احمق هستم.
  • دست پخت من بسیار بد است و به همین دلیل نمی توانم نامزد خود را راضی نگه دارم.
  • به اندازه کافی مرتب نیستم و وظیفه شناسی را به شکل درست بلد نیستم.

اکنون به خودتان پاسخ دهید که دلیل این احساسات شما چیست. و پاسخ های خود را یادداشت کنید اگر خاطره ای در این مورد دارید یا فردی باعث این احساس شده است دلیل آن را یادداشت کنید.

حال به پاسخ های خود نگاه کنید. کدام یک را می خواهید تغییر دهید و کدام را می پذیرید اگر می خواهید آن را تغییر دهید کنار آن روشی که می خواهید پیش بگیرید را بنویسید و اگر تغییر نمی دهید کنار آن مثبت بگذارید.

اگر می خواهید تغییر دهید موردی مانند متن زیر کنار آن بنویسید.

من بیش از اندازه کنترل گر هستم و زندگی اطرافیان خود را کنترل می کنم. تغییر: احساس می کنم ین ویژگی بدی است باید با دیگران مهربان تر باشم و اجازه دهم که زندگی خود را داشته باشند و آن ها را همان گونه که هستند بپذیرم.

تمرین برای پذیرش نامزدتان

این تمرین به شما کمک می کند نگاه دقیق تری داشته و پذیرش بیش تری برای نقاط ضعف و قدرت خود و نامزدتان داشته باشیدبعد از این که نامزد خودتان را ملاقات کنید به سوالات زیر پاسخ دهید:

  1. نقاط مثبت نامزد شما چیست؟
  2. چه چیز خوبی از ملاقات با او نسیب شما شده است؟
  3. از نامزدتان چه یاد گرفته اید؟
  4. از خودتان چه چیزی آموخته اید؟
  5. چه احساسی نسبت به نامزدتان دارید؟
  6. آیا توانسته اید نکات مثبتی میان خود و او پیدا کنید؟

احترام به خود

همواره مشاهده می کنیم که زنان زیادی هستند که به خودشان احترام نمی گذارند یا خودشان را شایسته احترام نمی دانند. تنها با داشتن همسر یا نامزد است که آن ها می توانند مشکلات درونی خود را پوشش دهند و کسی را پیدا کنند که به جای خودشان آن ها را دوست داشته باشد.

شکی نیست که وجود کسی که شما را دوست داشته باشد بسیار آرامش بخش و زیبا است اما این موضوع احساسی که شما به خودتان دارید را نمی تواند تغییر دهد. احترام به خودتان یعنی همیشه خود را در اولویت می بینید و با عشق و مهربانی با خودتان رفتار می کنید.

اگر رفتار شما با خودتان اینگونه باشد نامزد یا همسرتان هم راهی بجز این که شما را دوست داشته باشد ندارد و با مهربانی و احترام با شما رفتار می کند.

منبع : قانون جذب عشق | جذب فرد مورد نظر در زندگی

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

طولانی شدن رابطه جنسی

طولانی شدن رابطه جنسی، تکنیک های طولانی کردن رابطه جنسی

روش های طولانی شدن رابطه جنسی کدام اند؟ رابطه جنسی یک امر مهم در زندگی مشترک و زناشویی می باشد و تاثیر زیادی بر روی رابطه میان زوجین و زندگی زناشویی آن ها دارد و تمام ابعاد زندگی زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد در رابطه جنسی کمیت بسیار مهم می باشد و رابطه نباید تنها در حد رفع نیاز باشد، یک رابطه جنسی ایده آل در حد نیم ساعت تا یک ساعت زمان نیاز دارد.

برای افزایش مدت زمان رابطه جنسی روش های متعددی وجود دارد که بسیاری از آن ها به اشتباه رایج شده اند و باعث کم شدن لذت جنسی می شوند، با به کارگیری روش ها و تکنیک های صحیح و مناسب و با کمک گرفتن از فرد متخصص می توانید مدت زمان رابطه جنسی را به صورت طبیعی افزایش دهید.

در این مقاله به بررسی کامل طولانی شدن رابطه جنسی می پردازیم.

طولانی شدن رابطه جنسی و اهمیت آن

رابطه جنسی یک امر بسیار لذت بخش می باشد که به طور مستقیم بر سلامت روح و روان و جسم فرد تاثیر می گذارد، هر چه قدر کیفیت رابطه جنسی بالاتر برود نشاط و کیفیت رابطه عاطفی افزایش خواهد یافت، رابطه جنسی نباید کوتاه مدت و در حد رفع نیاز باشد زیرا لذت ناشی از آن تاثیرات بسیاری بر روحیه زوجین و کیفیت زندگی مشترک می گذارد.

برای طولانی شدن رابطه جنسی روش های متعددی وجود دارد که می توان از آن روش ها استفاده کرد در بعضی مواقع احتمال دارد شما احساس کنید که حوصله رابطه طولانی مدت را ندارید اما بعد از پیش نوازی و تحریک شدن میل جنسی در شما افزایش یابد.

یک رابطه جنسی با کیفیت به حداقل نیم ساعت زمان نیاز دارد در بعضی مواقع مشکل زود انزالی در مردان ممکن است باعث کوتاه مدت شدن رابطه جنسی شود.

طولانی شدن رابطه جنسی، روش های غلط

برای افزایش مدت زمان رابطه جنسی روش های زیادی وجود دارد که بسیاری از آن ها اشتباه می باشند، استفاده از این روش ها باعث می شود که با گذشت زمان لذت جنسی در افراد کاهش یافته و رابطه جنسی بدون آن امکان پذیر نباشد.

از انواع روش های اشتباه می توان به دارو های خوراکی و موضعی دیر انزالی، کاندوم ها و اسپری های تاخیری و محصولات مشابه آن ها اشاره کرد این روش ها زمان رابطه جنسی را افزایش می دهد اما وابستگی ایجاد کرده به طوری که فرد بعد از مدتی بدون آن ها نمی تواند رابطه جنسی برقرار کند و این روش ها لذت رابطه جنسی را کاهش می دهند.

راه های طولانی شدن رابطه جنسی

روش های زیر به شما کمک می کند تا به صورت طبیعی رابطه طبیعی طولانی مدت و لذت بخش تری داشته باشید، این روش ها عبارت اند از:

  1. طولانی شدن رابطه جنسی، پیش نوازی و معاشقه

توصیه می شود که برای شروع رابطه جنسی خود عجله نداشته باشید و رابطه جنسی را در زمانی انجام دهید که وقت کافی داشته باشید و در انجام رابطه جنسی آرامش داشته و با صبر و حوصله به نوازش و معاشقه شریک جنسی خود بپردازید.

پیش نوازی و عشق بازی  و نوازش کردن باعث می شود تا دو طرف از نظر رابطه جنسی تحریک شوند و کیفیت رابطه جنسی افزایش یابد، برای شروع رابطه جنسی این طور فکرکنید که قصد برقراری رابطه جنسی را ندارید و تنها می خواهید عشق بازی کنید در این صورت فرصت بیشتری خواهید داشت تا تحریک شوید و می توانید طولانی مدت از برقراری رابطه جنسی لذت ببرید.

  1. طولانی شدن رابطه جنسی، مکانی آرام و بدن استرس

به این نکته توجه کنید که یک رابطه لذت بخش و با کیفیت به مکانی آرام و مناسب نیاز دارد و باید مطمئن باشید که مکان مورد نظر یک حریم خصوصی برای شما می باشد و شما احساس امنیت می کنید در غیر این صورت از رابطه نمی توانید لذت ببرید و بیشتر به فکر انزال زودرس خواهید بود.

در صورتی که در آن مکان امنیت نداشته باشید مغز احساس نا امنی می کند و باعث می شود تا انزال و ارضای جنسی زودتر انجام شود تا هر چه زودتر بتوانید از آن مکان خارج شوید، پس به مکان رابطه جنسی خود توجه داشته باشید زیرا یک اصل مهم در کیفیت و طول مدت رابطه می باشد.

  1. طولانی شدن رابطه جنسی، تمرینات کگل

تمرینات کگل باعث می شود تا عضلات لگن تقویت شود و فرد کنترل بیشتری بر روی انزال خود داشته باشد و به عبارتی تمرینات کگل زمانی مفید می باشد که ارضا شدن نزدیک باشد و فرد قصد دارد آن را به تعویق بیندازد.

زمانی که عضلات لگن قدرت و سلامت کافی داشت در این صورت مدت زمان معاشقه و رابطه جنسی افزایش می یابد و باعث بهبود کیفیت رابطه جنسی می شود به همین دلیل آشنا شدن با تمرینات کگل می تواند مفید باشد.

  1. تکنیک فشردن

تکنیک فشردن به این صورت می باشد که مرد در حین رابطه جنسی و زمانی که احساس می کند انزال نزدیک است آلت جنسی خود را خارج می کند و سر آن را فشار می دهد، این عمل باعث می شود تا احساس توقف در او به وجود آید و فرد ارضا شدن خود را به تعویق بیندازد و زمانی که احساس ارضا شدن از بین رفت دوباره دخول را انجام داده و رابطه جنسی را ادامه می دهد.

این تکنیک را تا زمانی که هر دو به اوج لذت جنسی برسند می توان ادامه داد تا هر دو آمادگی لازم برای ارضا را داشته باشند.

  1. تکنیک شروع و توقف

قانونی وجود ندارد که بگوید رابطه جنسی باید بدون توقف ادامه داشته باشد و به همین دلیل می توان از تکنیک شروع و توقف استفاده کرد، این تکنیک به این صورت است که فرد بعد از تحریک شدن و زمانی که احساس می کند ارضا شدن نزدیک می باشد، رابطه جنسی را متوقف می کند و پس از مدتی رابطه جنسی و تحریک را دوباره آغاز می کند، این فرایند باعث می شود تا طول مدت رابطه جنسی افزایش یابد و ارضا شدن به تعویق بیفتد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید روش های استارت استاپ و تکنیک مسترز و جانسون را مورد مطالعه قرار دهید که برای درمان زود انزالی و افزایش طول رابطه جنسی مفید می باشد.

  1. تغییر پوزیشن

بهتر است در زمان رابطه جنسی چندین بار مکث کرده و پوزیشن های رابطه خود را تغییر دهید این کار باعث می شود تا جذابیت رابطه جنسی شما افزایش یابد و باعث طولانی شدن و افزایش کیفیت رابطه جنسی شما شود، هم چنین توجه داشته باشید که برای افزایش کیفیت رواط زناشویی خود به آموزش صحیح برقراری رابطه جنسی نیاز دارید در این زمینه باید حیا و خجالت را کنار بگذارید و برای بهبود رابطه زناشویی اقدامات لازم را انجام دهید.

منبع : طولانی شدن رابطه جنسی

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

در هنگام تصمیم گیری برای ازدواج، ملاک های مختلفی برای سنجش میزان سنخیت و هماهنگی زن و مرد وجود دارد که یکی از این ملاک ها، سن افراد است. تفاوت سنی برخی از افراد بسیار زیادی یا بسیار کم می باشد اگر نگرانی در مورد تفاوت سنی خود و همسرتان دارید این مطلب را از دست ندهید.

در اکثر مطالبی که در مورد سن مناسب برای ازدواج نوشته شده است، بهترین فاصله سنی را بین 3 تا 7 سال، که در آن پسر از دختر بزرگتر باشد، ذکر کرده اند و دلیل آن هم که تاکید بر بزرگ تر بودن پسر از دختر است، این می باشد که دختران معمولا زودتر از پسرها به بلوغ روانی و ثبات شخصیتی می رسند و اگر بخواهیم به زبان ساده تر بگوییم، دختران زودتر از پسران بزرگ می شوند و رفتار دختر خانمی با سن 20 سال معمولا پخته تر از رفتار پسری با همان سن می باشد، به همین دلیل حالت مطلوب این است که یک فاصله سنی مناسب این شکاف را اصلاح کند.

اما گاهی این فاصله سنی مطلوب، که نیاز است بین دختر و پسر وجود داشته باشد، خیلی زیاد می شود و از حالت نرمال و عادی خود فراتر می رود، اختلاف سنی 10 سال، 15 سال، 20 سال یا حتی 30 سال از جمله مواردی هستند که ما می توانیم آن ها را در دسته ازدواج هایی با اختلاف سنی زیاد بدانیم.

البته در مورد اختلاف سنی بین 10 تا 15 سال مقداری جای بحث است که در ادامه به آن می پردازیم.

هدف از ازدواج چیست؟

اگر همین حالا در پی یافتن پاسخ این سوال، شروع به تحقیق در منابع مختلف کنید و سعی کنید بفهمید که هدف اصلی ازدواج چیست، ممکن است با پاسخ های مختلفی مواجه شوید، از جمله: داشتن همدم، ارضای نیاز های روانی و جنسی و عاطفی، رشد و تعالی، رشد و صمیمیت و غیره

این ها مواردی هستند که در اهداف ازدواج ذکر شده اند که البته موارد بسیاری دیگر هستند که از قلم افتاده اند ولی آیا تابحال با خود فکر کرده اید که چه چیزی باعث می شود که بتوانید به این اهداف در کنار همسرتان دست پیدا کنید؟ اصلا چه چیزی باعث می شود که شما احساس خوشایندی از ازدواجتان داشته باشید؟ پاسخ این سوال، درک متقابل است.

زمانی می توانید به اهداف مورد نظرتان در ازدواج دست پیدا کنید که شما و همسرتان درک متقابلی نسبت به هم و نیازهای یکدیگر داشته باشید. 

برای داشتن درک متقابل، همسان بودن در ملاک های مختلفی اهمیت دارند، ولی یکی از مهمترین آن ها داشتن فاصله سنی مناسب است.

در واقع فاصله سنی زیاد، عاملی است که در کنار دیگر تفاوت ها، مثل تفاوت های اخلاقی، ظاهری، فرهنگی، اختلافات زناشویی را تشدید می کند.

ازدواج با اختلاف سنی زیاد

اگر که شما با همسرتان از دو دوره ی رشدی مختلف باشید، احتمال اینکه دیدگاه ها و علایق و توانایی هایتان با یکدیگر متفاوت باشد، خیلی زیاد است و همین امر می تواند سبب ایجاد اختلاف در شما شود.

دقت داشته باشید که منظور ما از سن، فقط سن تقویمی نیست، بلکه در کنار سن تقویمی، سن عقلی نیز اهمیت دارد و حتی می توانیم بگوییم اهمیتی به مراتب بیشتر دارد.

ازدواج با فاصله سنی زیاد در کدام سنین سبب ایجاد مخاطرات بیشتری می شود؟

دوره رشدی که زن و مرد در آن قرار دارند، در ایجاد مخاطرات ناشی از فاصله سنی زیاد نقش مهمی دارد.

به بیانی دیگر، ازدواج با فاصله سنی زیاد، در صورتی که یکی از طرفین در دوران نوجوانی یا اوایل جوانی باشد، می تواند ریسک بیشتری در پی داشته باشد. 

به این دلیل که دوران نوجوانی، دوران پر تلاطمی است که فرد دچار هیجانات و تمایلات بی ثباتی است و وجود همین بی ثباتی در فرد می تواند سبب اتخاذ تصمیم های هیجانی و احساسی شود. حال تصور کنید که پسر جوانی با سن 28 سالگی که به ثبات شخصیتی و بلوغ روانی رسیده است با دختر خانمی 18 ساله ازدواج کند، طبیعی است که درک همسر نوجوان خود برای آقا پسر بسیار دشوار باشد، چون احتمالا آن فرد تحمل رفتارهای به اصطلاح ناشیانه همسر خود را ندارد. 

اما اگر دختر خانمی 28 ساله با پسری 38 ساله ازدواج کند، احتمال اینکه این دو به مشکل بربخورند بسیار کمتر از مورد قبل است. به این دلیل که هر دوی این افراد در دوره رشدی یکسانی قرار دارند که به ثبات عقلی رسیده اند و رفتار هیچ یک برای دیگری عجیب و غیر قابل تحمل نیست.

هرچند که بازهم در این جا فاصله سنی زیاد مطرح است و در زمان تصمیم گیری برای ازدواج با یکدیگر، نیاز است که سن عقلی آن ها مورد بررسی قرار گیرد تا مطمئن شویم که مشکلی از نظر دیدگاه، شخصیت و رفتار، با یکدیگر ندارند.

ازدواج با فاصله سنی زیاد سبب ایجاد چه مشکلاتی در رابطه زناشویی می شود؟

  • عدم درک متقابل

همانطور که پیش تر گفتیم، ازدواج با فاصله سنی زیاد، سبب می شود که زن و مرد، درک مناسبی نسبت به نیازهای یکدیگر نداشته باشند.

درک متقابل زمانی به وجود می آید که زن و مرد دیدگاه مشابهی نسبت به موضوعات مختلف داشته باشند، فاصله سنی زیاد می تواند موجب ایجاد افکار و ذهنیت های مختلفی نسبت به اتفاقات پیرامون شود و همین افکار و ذهنیت های مختلف می تواند مشکل ساز شود.

  • انعطاف پذیری مختلف

ازدواج با اختلاف سنی زیاد، سبب می شود که دو نفر که از نظر میزان انعطاف پذیری تفاوت زیادی با یکدیگر دارند، کنار هم قرار بگیرند.

معمولا فرد جوانتر انعطاف پذیری بیشتری دارد و می تواند به مسائل با دید بازتری نگاه کند، اما فردی که مسن تر است و به عبارتی شخصیت وی در طول زمان شکل گرفته است انعطاف پذیری کمتری دارد و نسبت به تغییر مقاوم تر است و همین امر سبب می شود که شرایط برای فردی که سن کمتری دارد سخت تر شود.

پیشنهاد مشاور: چگونه همسر مناسب خود را بیابیم+تست

  • نامتناسب بودن ویژگی های ظاهری

طبیعی است که زمانی که فاصله سنی بین زوجین زیاد باشد، آن دو از نظر ظاهر نیز با یکدیگر تفاوت های فاحشی داشته باشند.

 این تفاوت ها اگر چه در ابتدای ازدواج، خیلی به چشم نخورد، با مرور زمان قطعا خودشان را نشان می دهند و همین امر سبب می شود که فرد جوان تر بعد از مدتی احساس کند که با همسر خود از نظر ظاهری همسانی ندارد و از اینکه با همسرش در اجتماعات حضور پیدا کند خجالت بکشد، همین امر باعث می شود که فردی که سن بیشتری دارد احساس سرخوردگی کند و اعتماد به نفس کمی در کنار همسر جوان خود داشته باشد.

  • اختلال در رابطه جنسی

همه ما می دانیم که با بالاتر رفتن سن، توان و قوای جنسی و همینطور میل جنسی فرد کاهش می یابد، بنابراین زمانی که زن و مرد با اختلاف سنی زیادی با یکدیگر ازدواج کنند، فردی که سن بیشتری دارد به مرور تمایل خود را به رابطه جنسی از دست می دهد و سرد مزاج تر می شود و همین امر می تواند سبب شود که فرد جوان تر از نظر تمایلات جنسی تحت فشار باشد و احساس کند که نیازهایش ارضا نمی شود. همین امر می تواند سبب آشفتگی، نارضایتی، دلسردی و کاهش صمیمیت بین زوجین شود و زمینه را برای بروز خیانت ها زناشویی فراهم کند.

  • تفاوت در علایق و تفریحات

طبیعی است که افراد جوان پر شور و حال تر باشند و ترجیح بدهند تفریحاتی را انتخاب کنند که هیجان بیشتری داشته باشد، این افراد پر انرژِی تر، پرشورتر و پر از آمال و آرزوهای مختلف هستند، ممکن است بسیار بلند پرواز باشند و افکار مختلفی را در سر بپرورانند، ولی با افزایش سن، فرد، به مرور آرام تر می شود، تمایل بیشتری به سکوت و خلوت دارد و همینطور از نظر توانایی جسمانی نیز ضعیف تر می شود، کاملا واضح است که در چنین شرایطی چه مشکلاتی رابطه زن و شوهر را تهدید می کند.

  • کنترل گری و سلطه گری بیش از حد

همانطور که شرح داده شد، ناهمخوانی و عدم تناسب زن و مرد در ویژگی های ظاهری و همینطور توانایی های جسمی و جنسی سبب می شود که فرد جوان تر به مرور نسبت به همسر خود دلسرد شود و صمیمیت بین آن ها کاهش پیدا کند. در مقابل از کاهش اعتماد به نفس فرد بزرگتر در رابطه صحبت کردیم. 

پیشنهاد مشاور: سوالات ازدواج با اختلاف سنی زیاد

طبیعی است که در چنین شرایطی همسر بزرگتر احساس خطر کند و حساسیت بیشتری داشته باشد و برای اینکه بتواند جلوی مشکلات احتمالی از جمله خیانت همسر خود را بگیرد، به شدت سلطه گر و کنترل گر شود و محدودیت های زیادی را برای همسر خود ایجاد کند. حتی ممکن است که همسر فرد به هیچ عنوان به فکر خیانت و رابطه فرا زناشویی نباشد اما فرد بزرگتر به علت تفکراتی که دارد ممکن است هر رفتار همسر خود را نوعی خطر قلمداد کند، بنابراین به این صورت واکنش نشان دهد.

  • تغییر نقش ها

همانطور که گفتیم فرد کوچکتر ممکن است تفکرات بسیار بلند پروازانه ای داشته باشد و مدام میل به خطر و ریسک کردن داشته باشد، البته ممکن است که فرد کوچکتر به این صورت هم ریسک پذیر نباشد، اما مسئله ای که وجود دارد این است که در چنین شرایطی فرد بزرگتر، خود را عاقل تر می داند و نقش والد را به خود می گیرد و چون خود را فرد با تجربه تری می داند مدام سعی می کند همسر خود را موعظه کند و به او پند و نصیحت دهد. که در اینصورت دیگر نمی توانیم شاهد رابطه زن و شوهری باشیم بلکه بیشتر رابطه والد – فرزندی را در بین زوجین مشاهده می کنیم.

  • کاهش اعتماد به نفس در همسر کوچکتر

ما از کاهش اعتماد به نفس در همسر بزرگتر صحبت کردیم، اما این اتفاق ممکن است در فرد کوچکتر نیز رخ دهد. تصور کنید که شما در کنار کسی زندگی می کنید که کارها، رفتارها و تصمیماتتان مدام زیر سوال می رود و بارها بابت تصمیماتی که گرفته اید، سرزنش شده اید، چه اتفاقی می افتد؟ واقعیت این است که شما هم دیگر اعتماد به نفس کافی را برای گرفتن تصمیم در زمینه های مختلف را ندارید، مدام از اشتباه کردن می ترسید و خود را فردی وابسته به همسر می دانید، بنابراین فاصله سنی زیاد می تواند در کاهش اعتماد به نفس هر دو طرف تاثیر زیادی داشته باشد.

منبع :  فواید و معایب ازدواج با اختلاف سنی زیاد

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

شکست عشقی

 
 

شکست عشقی، حقایقی گفتنی درباره شکست عشقی

احتمالا تا حالا در مورد شکست عشقی بسیار شنیده اید که افراد بعد از جدا شدن از روابط عاطفی شرایطی شبیه افسردگی تجربه می کنند، هر کدام از آن ها حالت هایی را تجربه می کنند عده ای از آن ها تمایل ندارند در جمع بمانند، بعضی ها نمی توانند به خوبی غذا بخورند، عده ای دیگر در تکالیف و فعالیت های خود باز می مانند و احساس ناتوانی می کنند.

فردی که دچار شکست عشقی می شود در طول روز بدون اختیار به فردی که از او جدا شده است فکر می کند و این فکر کردن باعث می شود تا ناراحتی و غم بسیاری سراغش بیاید و در روز ساعات بسیاری را به مرور کردن اتفاقات گذشته بگذراند، اگر در مورد شکست عشقی و حقایق آن آگاهی لازم را داشته باشید در این صورت راحت تر می توانید آن را پشت سر بگذرانید و زندگی شاد و سالمی را تجربه کنید.

هم چنین کمک گرفتن از مشاور خوب و با تجربه می تواند در این زمینه به شما کمک کند تا راحت تر با شرایط کنار بیایید و برای آینده خود برنامه ریزی کنید.

شکست عشقی چیست ؟

شکست عشقی معمولا با بهم خوردن ارتباطات عاطفی به وجود می آید و هر چه این اتفاقات ناگهانی تر و غیر منتظره تر باشد در این صورت تبعات سنگین تری برای فرد به همراه خواهد داشت، علاوه بر این میزان دلبستگی و وابستگی بین طرفین نقش بسیاری دارد و برای افرادی که وابستگی زیادی دارند شکست عاطفی سخت تر خواهد بود.

افرادی که احساسات و هیجانات عاطفی قوی را نسبت به دیگری تجربه کرده و سال های زیادی درگیر این احساسات بوده است زمانی که رابطه به مشکل بر می خورد با بحران های روحی بیشتر مواجه می شود در این هنگام اولین راهی که به ذهن فرد خطور می کند انتقام گرفتن می باشد که فرد برای خالی کردن خشم و غم خود آن را به کار می گیرد.

آیا همه افراد دچار شکست عشقی می شوند؟

بدون شک جدا شدن از یک رابطه عاطفی همیشه ناراحت کننده می باشد اما افراد شخصیت های متفاوتی دارند و با توجه به ویژگی های شخصیتی و تجربیانت قبلی در زمینه ارتباطات عاطفی به شیوه های متفاوتی با این مسئله رو به رو می شوند و واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند.

برای مثال افرادی که در رابطه عاطفی قبلی خود شکست خوره اند یا کسانی که وابستگی عاطفی شدید تری به طرف مقابل شان دارند در این حالت شکست عشقی را بیشتر از دیگران لمس می کنند.

مسئله اصلی که در زمان شکست عشقی باید به آن توجه داشت این است که شکست عشقی باعث افسردگی نشود و مشکلات روحی بسیاری برای فرد ایجاد نکند، به عبارتی اگر بعد از تمام شدن رابطه عاطفی، احساسات منفی به درستی مدیریت نشود در این صورت احتمال دارد مشکلاتی برای فرد ایجاد کند که یکی از رایج ترین آن افسردگی می باشد، برای این که از این مشکل پیشگیری کنید  باید از روانشناس کمک بگیرید تا روش های مقابله با احساسات منفی و بحران های روحی را در اختیار شما قرار دهد تا بتوانید احساسات خود را به درستی مدیریت کنید و از بحران های روحی رهایی یابید.

 

آیا بعد از شکست عشقی هر دو طرف یک رابطه به اندازه هم آسیب می بینند؟

جواب این سوال به ویژگی های شخصیتی افراد درگیر در رابطه عاطفی بستگی دارد و هر چه میزان آسیب پذیری روانی و شخصیتی فرد بیشتر باشد در این صورت در مسائل عاطفی با آسیب های بیشتری رو به رو خواهد شد، فرد می تواند به وسیله تست های شخصیت بهتر خودش را بشناسد و اطلاعات خوبی در مورد خود به دست آورد.

شکست عشقی در افراد تا حد زیادی به سبک دلبستگی و نوع کنترل روابطه شان بستگی دارد و سبک دلبستگی افراد بر اساس ارتباطات اولیه ای که با مادر در دوران ابتدایی کودکی دارند تشکیل می شود، البته سبک دلبستگی به خاطر شرایط و تجربیات مختلف ممکن است دستخوش تغییر و تحول شود.

 

عوارض شکست عشقی در زنان و مردان

شکست عشقی در مردان و زنان با عوارض بسیاری همراه می باشد و در صورتی که به درستی کنترل نشود مشکلات جدی به همراه خواهد داشت، این عوارض در مورد هر دو جنس وجود دارد اما در خانم ها به دلیل روحیه حساس آن ها و حساسیت بیشتر نسبت به مسائل با شدت بیشتر بروز می یابد.

عوارض شکست عشقی عبارت اند از:

  • ذهن فرد دچار افکار منفی می شود مانند این که به خاطر اشتباه یا فرد دیگری رابطه به پایان رسیده است و یا اینکه دیگر تمایلی به عاشق شدن ندارد و غیره.
  • سندروم قلب شکسته: شکست عشقی استرس و اضطراب بسیاری را برای فرد ایجاد می کند به صورتی که فرد در برخی از قفسه سینه خود احساس درد کند که این مسئله به مرور زمان از بین می رود و رفع می شود.
  • احتمال دارد بعد از این که افراد دچار شکست عشقی شوند افسردگی و بی میلی نسبت به زندگی در آن ها ایجاد شود و عملکرد روزمره شان با اختلالاتی رو به رو گردد.
  • در برخی از مواقع زنان و مردان بعد از این که دچار شکست عشقی شدند نسبت به دیگران و روابط عاطفی شان بی اعتماد می شوند و دیگر قادر نخواهند بود رابطه سالمی برقرار کنند و ترس از برقراری رابطه عاطفی در آن ها به وجود می آید.
  • در برخی مواقع افراد قادر نخواهند با با فشار های ناشی از شکست عشقی کنار بیایند و به همین دلیل به سمت مصرف مواد مخدر و الکل روی می آورند.
  • خطرناک ترین آسیب که ناشی از شکست عشقی به وجود می آید خودکشی می باشد امکان دارد افرادی که وابستگی شدیدی در میان آن است نتوانند با غم حاصل از جدایی کنار بیایند و به همین دلیل اقدام به خودکشی نمایند، در این شرایط لازم است تا از یک فرد متخصص کمک بگیرید تا بتوانید به درستی احساسات خود را کنترل کنید.

منبع : شکست عشقی

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

همیشه دیده می شود که برخی از مردان به دلایل مختلف باعث ایجاد خشونت خانگی می شوند و زنان خود را به صورت جسمانی یا روانی آزار می دهند. در این مقاله به بررسی دلایل و راه های درمان این مشکل رسیدگی می شود.

کتک خوردن زن توسط مرد هیچ توجیه منطقی ندارد، با این حال بسیاری از مردانی که دست بزن دارند معتقدند که علت اینکه همسرشان را کتک می زنند مواردی از  قبیل موارد زیر می باشد. است:

  • تقصیر خودش بود
  • روی اعصابم راه می رود
  • دست خودم نیست
  • من دوستش دارم ولی چون طبق خواسته ام رفتار نمی کند مجبورم او را کتک بزنم
  • و موارد دیگر

واقعیت این است که افراد همیشه برای رفتارهای درست و غلط خود توجیه هایی دارند که از نظر خودشان منطقی است، ولی وقتی از بیرون به این توجیهات نگاه می کنیم و به آن ها گوش فرا می دهیم متوجه بی منطق بودن آن ها می شویم.

دست بزن داشتن مرد نوعی، خشونت خانگی مرد نسبت به زن محسوب می شود.

در مورد کتک خوردن زن، حتی اگر زن مقصر ایجاد دعوا و تنش باشد بازهم مرد حق این را ندارد که قدرت بازوی خود را به رخ زن بکشد و زن را کتک بزند، چون این نوعی دفاع از حقوق خود به روشی غلط و ناجوانمردانه می باشد.

اما واقعیت این است که در اکثر اوقات مردانی که دست بزن دارند، تحت هر شرایطی و با کوچکترین تنشی شروع به کتک زدن همسر خود می کنند و همیشه حق را به خود می دهند.

در این شرایط، قطعا زن، به مرور درمانده می شود و خود را موجودی ضعیف می داند که در معرض ظلم مردی بی رحم قرار گرفته است.

حال واقعا در این شرایط باید چه کرد؟

آیا باید این وضعیت را تحمل کرد؟ آیا باید برای تغییر این شرایط تلاش کرد؟ یا اینکه تنها راه، طلاق و جدایی از چنین مردی است؟

بدیهی است که حفظ سلامت و آرامش روان در زندگی مشترک از هر امری واجب تر است. بسیاری از خانم ها ترجیح می دهند که زیر بار مشت و لگد همسر خود باقی بمانند و این وضعیت را تحمل کنند، تنها به این دلیل که صاحب فرزند هستند، این افراد چنین تفکری دارند که من به عنوان یک مادر باید هر سختی و شرایطی را تحمل کنم و از فرزندم مراقبت کنم و اگر فرزند خود را رها کنم مادر خوبی نیستم و به بچه ام آسیب می زنم. 

اما خوب است بدانید که فرزندانی که کتک خوردن مادر خود را می بینند در بزرگسالی به انواع مشکلات روانی از جمله اضطراب و افسردگی، اختلالات شخصیت و غیره مبتلا می شوند.

همچنین این کودکان، این شیوه رفتاری را از پدر و مادر خود می آموزند. به طوری که پسر بچه ها وقتی که بزرگ شوند و ازدواج کنند، طبق الگو برداری از پدرشان، همسر خود را کتک می زنند و دختران نیز اگر ازدواج کنند و در معرض خشونت خانگی قرار بگیرند تصور می کنند که باید مانند مادرشان هر وضعیتی را تحمل کنند و حقشان در زندگی این است کتک بخورند.

به علاوه، مادری که در چنین شرایطی به سر می برد، قطعا از نظر روانی در شرایط مطلوبی نخواهد بود و همین امر سبب می شود که نتواند رفتاری توام با آرامش با فرزند خود داشته باشد و به درستی نیاز های او را رفع کند، چه بسا خشم فروخورده خود را بر سر فرزندش خالی کند و در زمان عصبانیت فرزندش را کتک بزند، که این امر به مراتب آسیب های بیشتری به کودک وارد می کند.

بنابراین در چنین شرایطی باید واقعا تمام شرایط را سنجید و به این فکر کرد که درست ترین کار چه چیزی است.

البته که بهترین کار این است که در ابتدا ترجیحمان، حفظ زندگی مان باشد و با بروز هر مشکلی به سرعت ناامید نشویم و زندگی مشترک، همسر و فرزندمان را رها نکنیم.

رفتار با شوهری که دست بزن دارد

درست ترین رفتار با مردی که دست بزن دارد چیست؟

در ابتدا باید به علت این مسئله پی برد و دید که آیا همسرمان از رفتار خودش ابراز پشیمانی می کند یا خیر؟

آیا معتقد است که واقعا دلش نمی خواهد چنین رفتاری داشته باشد ولی نمی تواند خودش را کنترل کند و یا اینکه به صورت حق به جانب رفتار می کند و از رفتاری که بروز می دهد به هیچ عنوان ابراز پشیمانی نمی کند!

بدیهی است که احتمال تغییر و اصلاح مردی که از رفتارش ابراز پشیمانی می کند بسیار بیشتر از مردی است که به هیچ عنوان حاضر به پذیرش اشتباه خود نیست.

اگر با همسری مواجه هستیم که تحریک پذیر، پرخاشگر و عصبی است و در پی تحریک پذیری خود شروع به کتک زدن می کند ولی در ادامه ابراز پشیمانی و عذر خواهی می کند می توانیم امید داشته باشیم که در صورت پذیرش اشتباه و تمایل به تغییر و شروع روند درمانی می تواند تغییر کند.

ولی اگر همسری داریم که در عین حال که ما را کتک می زند، از کار خود لذت می برد و به هیچ عنوان ابراز پشیمانی نمی کند و حاضر به دریافت هیچ نوع خدمات روانشناختی و طی کردن مسیر درمانی نیست، بهتر است هر چه سریعتر به فکر نجات خود باشیم و به سرعت مراحل جدایی خود را طی کنیم.

  • دلایل دست بزن داشتن مرد

تحریک پذیری و دست بزن داشتن مرد دلایل مختلفی دارد که با توجه به این دلایل می توان به اصلاح یا عدم اصلاح آن پی برد:

  • الگو برداری از والدین

همانطور که پیش تر اشاره کردیم، کودکانی که خشونت خانگی را مشاهده می کنند، جدا از اینکه در معرض خطر انواع آسیب ها و اختلالات روانشناختی هستند این رفتار را از پدران خود الگو می گیرند. 

پسر بچه ای که مدام در در دوران کودکی خود رفتار پرخاشگرانه پدرش را مشاهده کرده و شاهد کتک خوردن مادر توسط پدرش بوده است، در دوران بزرگسالی و در زمان زندگی مشترک تصورش این است که تنها راه حل مشکلات و اختلافات، کتک زدن همسر و اعمال قدرت نسبت به او می باشد. چنین افرادی چون صبوری و تحمل مادر خود را در آن شرایط مشاهده کرده اند معتقدند که همسرشان نیز حق هیچگونه اعتراضی ندارد و موظف است که چنین شرایطی را تحمل کند و به زندگی مشترک خود ادامه دهد. 

متاسفانه این افراد با توجه به تفکری که دارند، به هیچ عنوان حاضر به تغییر و پذیرش اشتباه خود نیستند و معتقدند که شیوه درست اداره زندگی و حل مشکلات همین است. بنابراین تغییر این افراد تقریبا غیر ممکن است مگر اینکه خودشان احساس نیاز به درمان کنند.

  • ژنتیک

همه ما می دانیم که ژنتیک نقش پررنگی در بسیاری از خصوصیات ما دارد، برخی از مردان با توجه به ژنی که از خاندان خود به ارث برده اند میزان تستوسترون بالایی در بدن خود دارند (تستوسترون هورمونی مردانه است که میزان بیش از حد معمول آن می تواند رفتار پرخاشگری را افزایش دهد).

چنین مردانی متوجه تحریک پذیری خود هستند و حتی ممکن است از این شرایط رنج ببرند. اگر که تنها علت بروز رفتارهای پرخاشگرانه، ژنتیک باشد و این افراد در محیط زندگی خود شاهد رفتارهای پرخاشگرانه پدران خود نبوده باشند، می توان به بهبود و تغییرشان امیدوار بود. البته شرط درمان پذیری و تغییر این است که فرد مشکلش را بپذیرد و تمایل به درمان داشته باشد.

  • مشکلات روان پریشی و اختلالات شخصیت

مشکلات روانی قطعا تاثیر منفی در سبک زندگی افراد دارد و افراد مبتلا به اختلال شخصیت هر کدام دارای نشانه های مخصوص به خود هستند و هر کدام به نوعی به زندگی خود و اطرافیانشان لطمه وارد می کنند.

برخی از اختلالات روانی درون ریز هستند و آسیب آن بیشتر متوجه خود فرد بیمار است تا اطرافیان. 

اما برخی دیگر از اختلالات روانی، تحت عنوان اختلالات بروز ریز هستند و بنابراین علاوه بر آسیب به خود فرد، اطرافیان نیز در معرض آسیب ناشی از این اختلال قرار می گیرند.

اختلالات شخصیت از این دسته از بیماری ها هستند.

اختلال شخصیت پارانویید، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، سادیسم و اختلال شخصیت مرزی از جمله اختلالاتی هستند که می توانند منجر به بروز رفتارهای پرخاشگرانه و آسیب به دیگران شوند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید مدام نسبت به دیگران، علی الخصوص همسر خود شک دارند، به طور مکرر او را محکوم به خیانت می کنند، از هر رفتار همسر خود سوء برداشت می کنند و همین امر سبب می شود به مراتب روی همسر خود دست بلند کنند و او را مورد آزار قرار دهند. از آنجایی که این افراد مدام حق را به خود می دهند و معتقدند که افکارشان عین حقیقت است و این دیگران هستند که رفتار نادرستی دارند، بنابراین درمان پذیری شان بسیار سخت و حتی می توان گفت غیر ممکن است چون همانطور که گفتیم قدم اول درمان، پذیرش مشکل است که متاسفانه این افراد، معمولا حاضر به پذیرش مشکل خود نیستند.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیز اختلالی است که فرد مبتلا به آن تمایل شدیدی به نقض قوانین و فریب زدن و آسیب زدن به دیگران را دارد و به هیچ عنوان نسبت به رفتار خود ابراز پشیمانی نمی کند. چنین فردی هر چقدر هم که تنبیه شود بازهم به رفتار خود ادامه می دهد (هورمون تستوسترون در این اختلال نیز نقش بسیار مهمی ایفا می کند).

سادیسم یا دیگر آزاری اختلالی است که فرد مبتلا به آن، از آسیب زدن به دیگران لذت می برد و تنها راه رهایی از تنش های خود را آسیب زدن به دیگران می داند، این افراد نیز همسران خود را مدام در معرض خشونت قرار می دهند.

اختلال مرزی، نیز یکی دیگر از اختلالاتی است که  ناپایداری در خلق و رفتار از خصوصیات بارز آن است.

رفتارهای بی پروا و خشونت فیزیکی نسبت به خود و اطرافیان به وفور در این افراد دیده می شود. این افراد به شدت نسبت به طرد شدن از سمت اطرافیان می ترسند و همین امر سبب می شود هرجا که احساس ناامنی کنند و احساس کنند که همسرشان آن ها را طرد می کند و یا نسبت به او بی توجهی می کند، به بروز رفتارهای پرخاشگرانه بپردازند.

(در واقع این افراد نوعی کوشش دیوانه وار برای جلوگیری از طرد شدن دارند). 

درمان پذیری آن نسبت به سه اختلال دیگری که ذکر شد بیشتر است به این دلیل که خود فرد از حالت های خود عذاب می کشد.

منبع :  رفتار با شوهری که دست بزن دارد

New layer...
  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

هورمون پرولاکتین

هورمون پرولاکتین، کارکرد پرولاکتین و بیماری های ناشی از آن

هورمون پرولاکتین چیست و برای بدن چه کارکردی دارد؟ هورمون پرولاکتین نقش اصلی در تولید شیر سینه مادر بعد از زایمان دارد، این هورمون هم در زنان و هم در مردان وجود دارد و برای سلامتی باروری آن بسیار مهم می باشد اما میزان آن در مادران بعد از بارداری بیشتر می باشد.

در صورتی که میزان تولید این هورمون از حالت طبیعی اش خارج شود بیماری و مشکلاتی را ایجاد می کند که برای درمان باید به پزشک مراجعه کنید، برای این که میزان این هورمون تشخیص داده شود باید آزمایش پرولاکتین صورت گیرد تا در صورت وجود مشکل اقداماتی برای رفع آن انجام گیرد.

همچنین بسیاری از داروها باعث افزایش ترشح پرولاکتین می شوند که در ادامه این مقاله درمورد آن و بهترین روش های درمانی توضیحاتی را ارائه می دهیم.

هورمون پرولاکتین چیست؟

هورمون پرولاکتین یک نوع هورمون پروتئینی می باشد که از غده هیپوفیز ترشح می شود و باعث می شود تا سینه های زنان بعد از زایمان شیر تولید کند، این هورمون در مردان و زنان غیر باردار هم وجود دارد.

هورمون پرولاکتین در ترشح هورمون های استروژن و تستوسترون موثر است و در بارور شدن شخص تاثیر بسیاری دارد و زمانی که میزان این هورمون کم شود پزشک با تشخیص و تجویز دارو سعی می کند تا میزان تعادل آن را برقرار سازد.

هورمون پرولاکتین چه کارکردهایی دارد؟

هورمون پرولاکتین با نام های لاکتوژن، ماموتروپ و لاکتوتروپ شناخته می شود و نقش اصلی و مهمی در تحریک کردن غدد شیرساز در سینه دارد، همچنین در قسمت هایی از کبد، کلیه و غدد تناسلی گیرنده های پرولاکتین وجود دارد.

این هورمون در به وجود آمدن میل جنسی نقش بسیاری دارد و با مکیدن سینه میزان آن افزایش می یابد. به این هورمون گاهی اوقات هورمون عشق می گویند و میزان ترشح این هورمون در شب ها بیشتر از روز ها می باشد.

یکی دیگر از کارکرد های هورمون پرولاکتین این است که با بالارفتن سطح آن در بدن چرخه قاعدگی دچار اختلالاتی می شود، این امر باعث می شود تا در دوران شیردهی بدن زنان بازسازی شود و برای بارداری بعدی آمادگی بیشتری داشته باشند.

سطح نرمال هورمون پرولاکتین در بدن زن و مرد

سطوح نرمال هورمون پرولاکتین در بدن زن و مرد متفاوت می باشد بر اساس یافته های آزمایشگاهی میزان نرمال پرولاکتین در خون به شرح زیر می باشد.

  • محدوده نرمال هورمون پرولاکتین برای مردان : ۲ تا ۱۸ نانوگرم در هر میلی لیتر می باشد.
  • محدوده نرمال هورمون پرولاکتین برای زنان غیر باردار : ۲ تا ۲۹ نانوگرم در هر میلی لیتر می باشد.
  • محدوده نرمال هورمون پرولاکتین برای زنان باردار: ۱۰ تا ۲۰۹ نانوگرم در هر میلی لیتر می باشد

عللی که باعث ترشح سطوح غیرنرمال پرولاکتین در خون می شوند

عوامل بسیاری باعث می شود تا پرولاکتین به صورت غیر نرمال ترشح شود که این عوامل عبارت اند از :

  • وجود تومور در غده هیپوفیز
  • اختلالات مرتبط با غده هیپوتالاموس در مغز
  • دچار بودن به اختلال آنورکسیا یا همان بی اشتهایی عصبی
  • مصرف داروهایی مانند ضد افسردگی های سه حلقه ای، آنتی سایکوتیک ها و داروهای کنترل فشار خون
  • وجود آسیب هایی در ناحیه قفسه سینه ( نظیر جراحات، زخم ها یا حتی استفاده طولانی مدت از سوتین های بسیار سنگین)
  • دچار بودن به برخی از بیماری ها مانند مشکلات کبدی، نارسایی های کلیوی و سندروم تخمدان پلی کیستیک

نشانه های ترشح نامتعادل هورمون پرولاکتین

از نشانه ها و علائمی که باعث ترشح نامتعادل پرولاکتین می شوند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ترشحات غیر طبیعی سینه، پریود نشدن یا باردار نشدن خانم ها
  • حساسیت بیش از حد به سینه یا خشکی ناحیه واژینال برای خانم ها
  • بزرگ شدن سینه ها و یا در مواقع بسیار نادر ترشح از سینه در مرد ها
  • کاهش و ضعف بینایی یا سردردهای مکرر و بدون علت برای زنان و مردان
  • کاهش تمایلات جنسی یا به وجود آمدن مشکلاتی هنگام نعوظ در مرد ها

بیماری های ناشی از ترشحات غیر طبیعی هورمون پرولاکتین

در صورتی که هورمون پرولاکتین به صورت غیر طبیعی ترشحاتی دارد در این صورت مشکلات متعددی در خون ایجاد می کند که از جمله مهم ترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد.

پرولاکتینوما

پرولاکتینوما یک تومور داخل هیپوفیز می باشد که باعث می شود پرولاکتین بیش از حد ترشح شود، برای درمان این بیماری از درمان های کاهش دهنده پرولاکتین نظیر کابرگولین ( داستینکس) و بروموکریپتین استفاده می شود.

میزان مصرف داستینکس باید کنترل شود و زیر نظر پزشک باشد زیرا اگر این قرص در دوز بالا استفاده شود مشکلاتی برای دریچه قلب به وجود می آورد.

هیپرپرولاکتینمی ناشی از مصرف داروها

احتمال دارد پزشک تان تصور کند که مصرف داروها باعث افزایش پرولاکتین شده است و در این صورت به شما می گوید که مصرف قرص ها را تقریبا سه روز قطع کنید و بعد از آن دوباره آزمایش خون بدهید، بعد از آن که نتیجه آزمایش مشخص شد شما می توانید درمورد دارویی که مصرف می کنید تصمیم های لازم را بگیرید.

داروهایی که می تواند باعث مشکلاتی مانند هیپرپرولاکتینمی شود داروهای آنتی سایکوتیک یا ضد روان پریشی مانند هالوپریدول می باشد.

منبع : هورمون پرولاکتین

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

اختلال وسواس، از جمله اختلالات روانشناختی است که میزان شیوع آن بالاست. بنابراین این امکان این که هر کدام از ما با افراد وسواسی برخورد کنیم زیاد است و همین امر می تواند احتمال اینکه فردی به قصد ازدواج با فردی وسواسی روبرو و آشنا شود بالاست.

شیوع این اختلال حدود 2.5 درصد است. یعنی 2.5 درصد مردم در مرحله ای از زندگی خود به اختلال وسواس دچار می شوند.

در اینصورت نیاز است که اطلاعاتی را در مورد وسواس و ازدواج با فرد وسواسی کسب کنیم.

در ابتدا باید ببینیم که وسواس چیست؟

تصور بسیاری از افراد از اختلال وسواسی این است که فرد مدام به شست و شو و تمیز کردن می پردازد. در واقع اکثر افراد وسواس را به تمیز کردن خلاصه می کنند و آن را اینطور می شناسند. در صورتی که حساس بودن نسبت به آلودگی و اهمیت دادن به نظم و تمیزی فقط بخشی از اختلال وسواس است.

اختلال وسواس به دو بخش وسواس فکری و عملی تقسیم می شود، که فرد می تواند تنها به یکی از آن ها یا هر دوی آن به صورت همزمان مبتلا باشد، که البته در اکثر مواقع فرد به وسواس فکری – عملی (OCD)، به طور همزمان مبتلا است.

وسواس فکری (Obsession)

وسواس فکری افکار مزاحم و تکرار شونده ای هستند که مدام در ذهن فرد مرور می شوند. تکرار این افکار برای فرد بسیار آزاردهنده است به طوری که فرد به شدت در برابر این افکار احساس درماندگی می کند.

ممکن است، فرد برای متوقف کردن افکار وسواسی خود تلاش های بسیاری کند، ولی بر خلاف تلاش های فرد، هجوم و تکرار این افکار در ذهن فرد نه تنها متوقف نمی شود بلکه شدت بیشتری پیدا می کند.

افکار وسواسی باعث پریشانی فرد می شود و باعث می شود که فرد اضطراب زیادی را تجربه کند.

ترس از صدمه زدن به دیگران، ترس از دست دادن عزیزان، تردید درباره قفل کردن درب منزل و اتومبیل و یا نبستن شیر گاز، وحشت داشتن از انجام کارهای ناشایست از حضور دیگران، تصویر های ذهنی از صدمه زدن به دیگران و یا ترس از خیانت کردن به همسر، مرور تصاویری مثل سکس با حیوانات و کودک آزاری و غیره از جمله مثال هایی در مورد افکار وسواسی است.

وسواس عملی (compulsion)

وسواس عملی یا همان اجبارها، اعمال و رفتارهایی هستند که فرد احساس می کند برای کاهش اضطراب خود، مجبور است آن ها را انجام دهد.

در واقع اجبارها، مکانیسم هایی هستند که باعث کاهش اضطراب می شوند یعنی اضطرابی که فرد در هنگام وسواس فکری تجربه می کند، بوسیله اجبارها کاهش پیدا می کند.

پس می توانیم نتیجه بگیریم که وسواس فکری باعث افزایش اضطراب و وسواس عملی باعث کاهش اضطراب می شود.

فردی را تصور کنید که مدام در ذهنش این فکر می چرخد که آیا درب ها را قفل کرده ام یا خیر (وسواس فکری و افزایش اضطراب). این فکر همچنان با فرد همراه است و در ذهنش مرور می شود، تا اینکه فرد خود را الزام می کند که برگردد و قفل درب ها را چک کند (وسواس عملی و کاهش اضطراب).

یا فردی را تصور کنید که مدام ترس از این دارد که مبادا با چاقو به عزیزانش صدمه بزند (وسواس فکری و اضطراب). اجتناب و خودداری از رویارویی با چاقو یا هرگونه وسیله برنده ای (وسواس عملی و کاهش اضطراب).

دلمشغولی همیشگی فرد نسبت به بیماری (وسواس فکری). چک کردن و انجام آزمایش های پزشکی مداوم (وسواس عملی)

ترس از اینکه اگر از دیگران کمک بخواهم، مبادا نتوانند آن کار را به خوبی انجام دهند (وسواس فکری). اجتناب از درخواست کمک از دیگران و بر عهده گرفتن تمام مسئولیت ها و انجام آن ها به تنهایی (وسواس عملی).

می بینید که در وسواس عملی، فرد مدام خودش را ملزم به انجام کارهایی می کند تا بواسطه انجام این کارها، اضطراب خود را کاهش دهد.

طبیعی است که چک کردن مداوم قفل درب ها، عدم در خواست کمک از دیگران، تمیز کاری مداوم و قرار دادن منظم و طبق قانون وسایل سر جای مخصوص به خودشان، زمان زیادی را از فرد می گیرد و البته که اوقات فرد را تلخ می کند.

بنابراین می بینیم که اختلال وسواس تا چه حد می توان زندگی فرد را مختل کند و فرد را به درماندگی برساند.

ازدواج با فرد وسواسی

در زیر به برخی از نتایج تحقیقاتی که به منظور بررسی اثرات وسواس بر کیفیت زندگی و رابطه زناشویی افراد انجام شده است، می پردازیم:

  • نتایج تحقیقات نشان داده اند که بیماران دارای مشکل وسواسی، خودشان را در متغیر رضایتمندی زناشویی، نسبت به دیگر گروه ها، در سطح پایین ارزیابی می کنند.
  • اکثر بیماران وسواسی، خودشان را از نظر عملکرد جنسی و رضایتمندی زناشویی در سطح پایین ارزیابی می کنند.
  • رفتارهای تشریفاتی در وسواسی ها، منجر به پایین آمدن روابط اجتماعی و نارضایتی زناشویی در این افراد می گردد.
  • فردی که دارای ویژگی های وسواسی است، به آسانی از اشیا و اشخاص کسل می شود و از موقعیت خود، خانواده خود، محدودیت های زندگی و سلامت خویش ناراضی است. چنین افرادی معمولا مضطرب، افسرده با احساس گناه، عزت نفس پایین، تنیده، غیرمنطقی، خجالتی، دمدمی و هیجانی هستند. همچنین تمایل به حالت نگرانی، اضطراب و دردهای بدنی و حالت خلقی ناپایدار، از ویژگی های افراد وسواسی می باشد.
  • اختلال وسواسی روی زندگی افراد به شیوه های گوناگون اثر می گذارد. به عنوان مثال، برخی از افراد چنان مشغول رفتارهای جبری خود می شوند که از فعالیت های روزمره زندگی باز می مانند.
  • برخی از افراد وسواسی از صحبت کردن در مورد افکارشان با دیگران، خودداری می کنند، چرا که می ترسند دیگران آن ها را دیوانه خطاب کنند. حتی برخی افراد افکار وسواسی خودشان، به خصوص افکار مربوط به رابطه جنسی را قبول ندارند. همین عوامل باعث می شود که کیفیت زندگی افراد وسواسی پایین بیاید.

مواردی ذکر شد، بخشی از نتایج تحقیقات مختلف در مورد اختلال وسواس و تاثیر آن بر کیفیت زندگی افراد بود که به صورت خلاصه و تیتروار شرح داده شد.

حال برای فهم بهتر، نیاز است برخی از رفتارهایی را که ممکن است یک فرد مبتلا به وسواس در زندگی زناشویی از خود بروز دهد، اشاره می کنیم.

  • انعطاف ناپذیری

افراد وسواسی ملاک ها و معیارهای منحصر به فرد خود را دارند و از قوانین خاصی پیروی می کنند. این افراد از موضع خود پایین نمی آیند و معمولا افرادی که با آن ها در تعامل هستند در نهایت مجبور به کوتاه امدن در برابر عقاید و قوانین این افراد می شوند.

این افراد انتظار دارند که افراد نزدیکشان طبق قوانین و ملاک های او رفتار کنند و به همین دلیل تمام کارهای اطرافیانشان را به دقت زیر نظر دارند و اگر فرد مقابل شان ذره ای از قواعد آن ها تخطی کنند مورد سرزنش قرار می گیرند. چنین رفتاری قطعا باعث کاهش اعتماد به نفس فرد مقابل می شود. به این دلیل که فرد احساس می کند که هیچگاه نمی تواند به درستی رفتار کند و همیشه کارهایش پر از ایراد است که اینگونه مورد سرزنش قرار می گیرد.

  • اهمیت بیش از حد به کار و ترجیح آن به هرچیز

کار، در زندگی افراد وسواسی اهمیت ویژه ای دارد. اگر همسر شما فردی وسواسی باشد ممکن است مدام ترجیح کار به هر چیزی را در او، مشاهده کنید (حتی روابط زناشویی). این مسئله باعث می شود که شما احساس کنید که همسرتان توجه کافی را به شما ندارد و در نتیجه ی تجربه چنین احساسی ممکن است صمیمیت بین شما کاهش یابد و رابطه تان رو به سردی پیش برود.

  • کمال طلبی و سخت گیری بیش از حد

افراد وسواسی تمایل دارند هر چیزی به نحو احسن انجام شود، آنها معتقدند که فرد نباید هیچ اشتباهی مرتکب شود و حق انجام هیچ خطایی را ندارد. این افراد با مشاهده کوچکترین خطایی، واکنش بسیار شدیدی نشان می دهند. همین امر باعث می شود که این افراد، بسیار سخت گیر باشند و دیدگاه ذره بینی و دقیقی نسبت به همه چیز داشته باشند و زمان زیادی را صرف بررسی کار و ارزیابی آن بکنند، طبیعی است که حضور فردی سهل گیر در کنار افراد وسواسی می تواند تنش زیادی را بین آن ها ایجاد کند.

  • به تعویق انداختن کارها

همانطور که گفتیم افراد وسواسی به شدت تمایل دارند که کارها را با نظم و قواعد خاص و بدون هیچ اشتباه و خطایی انجام دهند.

چنین رویه ای قطعا زمان و انرژی زیادی را از فرد می گیرد و باعث می شود که فرد قبل از شروع هر کاری، آن را بسیار سخت و طاقت فرسا متصور شود. از آنجا که این افراد کار را بسیار سخت و زمان بر قلمداد می کنند و معتقدند که برای انجام دادن یک کار بخصوص، به یک زمان مناسب نیاز دارند، مدام آن کار را به تعویق می اندازند، چون هم معتقدند که فعلا زمان مناسبی برای انجام آن کار نیست، هم اینکه با فکر کردن به مراحل کار، بسیار خسته و درمانده می شوند و همین امر باعث می شود که فرد در انجام کارها اهمال کار شود و کارهای انجام نداده بسیاری داشته باشد.

  • ناتوانی در ابراز درست هیجان ها

قانونمندی و انعطاف ناپذیری افراد وسواسی، از آن ها افرادی سرد و خشک ساخته است و همین امر سبب می شود که افراد وسواسی نتوانند به درستی هیجانات و احساسات خود را بروز دهند. و این ناتوانی در ابراز هیجانات و احساسات منجر به این می شود که دیگران آن فرد را، فردی سرد و خشک قلمداد کنند و برداشتشان از اینگونه افراد، در زمینه ابراز احساسات و همدردی و همدلی، خیلی مثبت نباشد.

  • غیر منطقی بودن

تشریفات و رفتارهایی خاص و عجیب غریب، به وفور در افراد وسواسی مشاهده می شود. این رفتارها معمولا از دید دیگران غیر منطقی است و نیازی به این همه تشریفات نیست، ولی فرد وسواسی اگر این چنین رفتار نکند، دچار اضطراب می شود و به شدت از نظر شرایط روانی، به هم می ریزد. مثلا تصور کنید که فردی عادت به این دارد که حتما طبق قواعد و تشریفات خاصی حمام کند و اگر چنین حقی از فرد گرفته شود، فرد مضطرب می شود و افکار منفی مدام، به ذهنش هجوم می برد.

  • مضطرب بودن

همانطور که گفتیم، افراد وسواسی در نتیجه افکار غیر منطقی که دارند اضطراب زیادی را تحمل می کنند و همین امر سبب می شود که فرد مشغولیت زیادی داشته باشد و تحت تاثیر این دلمشغولی ها به شدت مضطرب شود. این میزان از اضطراب قطعا روی روابط بین فردی و روابط زناشویی فرد اثر می گذارد.

  • عدم کسب لذت در رابطه جنسی

افراد وسواسی معمولا، احساس خوبی به رابطه جنسی ندارند و آن را امری کثیف و غیر قابل تحمل می دانند. به همین دلیل اینگونه افراد یا مدام از برقراری رابطه جنسی با همسر خود امتناع می کنند یا اینکه مشغولیت ذهنی زیادی برای رعایت بهداشت و تمیزی در حین برقراری رابطه جنسی دارند و تمام تمرکزشان روی این مسئله است و همین امر باعث می شود که رابطه جنسی برای فرد وسواسی و همسرش بسیار خسته کننده و نامطلوب باشد.

  • اختلال در روابط اجتماعی، اقتصادی، تحصیلی، شغلی

افکار و اعمال وسواسی وقت زیادی را از فرد می گیرد، ذهن فرد را به شدت مشغول می کند و دچار مشکلات بسیاری در روابط بین فردی و همینطور روابط اجتماعی، اقتصادی، تحصیلی و شغلی فرد می شود. به طور کلی اختلال وسواسی باعث می شود که فرد در بکارگیری بسیاری از توانایی های خود درمانده شود و نتواند از حداکثر توانمندی هایش استفاده کند. همین امر سبب اختلال در روند زندگی عادی فرد می شود.

منبع :  باید ها و نباید های ازدواج با فرد وسواسی

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

فوبیا غذا (cibophobia) به عنوان ترس از غذا تعریف می شود. افراد مبتلا به این فوبیا اغلب از خوردن غذا و نوشیدنی اجتناب می کنند زیرا از خود غذا می ترسند. این ترس ممکن است مخصوص یک نوع غذا باشد، مانند غذاهای فاسد شدنی، یا ممکن است شامل بسیاری از غذاها باشد. این هراس نسبتاً پیچیده می باشد که می تواند به سرعت به یک وسواس تبدیل شود. بعضی اوقات به اشتباه تصور می شود که مبتلایان به این فوبیا از بی اشتهایی یا یک اختلال خوردن رنج می برند.

تفاوت اساسی بین افراد مبتلا به بی اشتهایی و افراد مبتلا به ترس از غذا این است که مبتلایان به بی اشتهایی  از تأثیر غذا بر بدن خود می ترسند، در حالی که غذا هراسی باعث می شود که فرد از خود غذا بترسد. البته ممکن است در برخی از شرایط فرد از هر دو اختلال رنج ببیند، تشخیص باید فقط توسط یک پزشک بالینی آموزش دیده انجام شود.

علائم ترس از غذا

شناخت بسیاری از علائم غذا هراسی، به ویژه در جامعه وسواس امروزی، دشوار است. اگر به ترس از غذا مبتلا هستید، احتمالاً به طور کلی از برخی غذاها اجتناب می کنید زیرا تصور می کنید که برای شما خطرناک هستند. غذاهای بسیار فساد پذیر، مانند سس مایونز و شیر، از مواد غذایی هستند که ممکن است مورد ترس این دسته از افراد قرار بگیرند.

اکثر افراد مبتلا به غذا هراسی به شدت نگران تاریخ انقضا مواد غذایی هستند. ممکن است خودتان با دقت محصولاتی را انتخاب کنید که از تاریخ انقضای خود فاصله زیادی دارند و از خوردن هر چیزی که حتی چند ساعت از باز شدن آن گذشته است خودداری کنید.

افراد مبتلا به این فوبیا ممکن است بیش از حد غذا را بپزند تا حدی که بسوزد یا خشک شود. این امر ممکن است به ویژه در مورد غذاهایی که به نظر شما خطرناک است مانند مرغ یا گوشت خوک صادق باشد.

پیشنهاد مشاور: علائم، انواع و درمان فوبیا و ترس

به طور مثال شخصی که به دلایل مذهبی یا اخلاقی معمولاً از برخی غذاها اجتناب می کند، ممکن است پس از مصرف چنین غذاهایی به دلیل فشار روانی شدید ناشی از خوردن این غذاهای ممنوعه، به شدت بیمار شود. در حقیقت فردی که دچار ترس از غذا می باشد متقاعد شده است که بعضی از غذاها در صورت مصرف باعث صدمات بدنی زیادی می شوند.

بسیاری از افراد مبتلا به فوبیا غذا قوانینی در مورد رفتارهای غذایی خود ایجاد می کنند. این قوانین از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما غالباً بر روی وعده های غذایی رستوران متمرکز است. افرادی که درگیر این فوبیا هستند ممکن است از بعضی از رستوران ها خودداری کنند کنید یا پس از 24 ساعت مواد غذایی مانده را دور بریزید.

علاوه بر این فوبیا و ترس از غذا مانند هر فوبیا دیگری علائم جسمانی و روانی دارد، که علائم جسمانی آن عبارت است از:

  • تعریق
  • لرزیدن
  • معده درد
  • درد در قفسه سینه
  • حالت تهوع
  • خشک شدن
  • سرگیجه
  • احساس خفگی
  • ساکت شدن
  • تنگی نفس
  • سردرد

علائم دیگر ترس از غذا شامل موارد زیر می باشد:

  • کاهش وزن
  • اکراه یا اجتناب از غذا خوردن مقابل دیگران
  • اضطراب و ترس شدید از فکر به بلعیدن
  • اضطراب پس از شروع غذا
  • نگرانی هنگام فکر کردن به غذا خوردن

چگونه ترس از غذا را از بین ببریم | فوبیای غذا

انواع غذا هراسی

غذا هراسی انواع مختلفی دارد که در ادامه به انواع و ویژگی های هریک از آن ها اشاره می کنیم:

ترس از غذاهای جدید

این ترس خصوصاً در کودکان شایع می باشد، هراس از امتحان کردن غذاهایی جدید گاهی اوقات به ترس مادام العمر از امتحان غذاهای جدید تبدیل می شود .بسیاری از مبتلایان به این نوع غذا هراسی فقط در خوردن برخی از غذاها مانند سوشی یا گوشت مانند جگر یا غذاهایی با بافت خاص مشکل دارند.

ترس از استفراغ

ترس از استفراغ (Emetophobia ) می تواند باعث ایجاد الگوی غذایی بسیار محدود شود. در این شرایط فرد ممکن است نگران این باشد که غذای خاصی نپخته یا خراب شده باشد و به همین دلیل فرد از خوردن چیزهایی که به نظر ناراحت کننده هستند مانند غذاهای ادویه دار یا سبزیجات خام خودداری کند. بعضی از افراد وقتی بیرون از منزل هستند یا به راحتی به سرویس بهداشتی دسترسی ندارند، از خوردن غذا خودداری می کنند.

ترس از بلع

ترس از بلع (Phagophobia) نوعی فوبیا نسبتاً نادر است که گاهی اوقات آن را با ترس از خفگی اشتباه می گیرند. تفاوت عمده بین این دو ترس این است که مبتلایان به ترس از بلع  از عمل بلع می ترسند، در حالی که مبتلایان به اختلال ترس از خفگی می ترسند که بلع منجر به خفگی شود. ترس از بلع می تواند علائم مختلفی داشته باشد که بارزترین آن بی میلی یا اجتناب از بلعیدن مواد غذایی، مایعات یا قرص است.

عوارض ترس از غذا

درمان نکردن ترس از غذا اغلب باعث بدتر شدن حال فرد و رفتارهای وسواسی می شود .با گذشت زمان، فرد ممکن است رژیم غذایی خود را به شدت محدود کرده و سلامتی خود را به خطر بیندازد. بنابراین ممکن است به جای خوردن غذا گرسنه بماند، که منجر به ضعف، سرگیجه و تحریک پذیری عصبی او می شود.

علل غذا هراسی

علت ترس از غذا مشخص نیست و ممکن است شامل مجموعه ای از عوامل مانند تجربیات قبلی یا سایر شرایط زمینه ای می باشد، گاهی با مشاهده دیگران فوبیا را نیز آموخت. دیدن اینکه شخص دیگری هنگام بلع درد دارد نیز می تواند باعث ترس شما از غذا شود.

تجربه قبلی با مسمومیت غذایی ممکن است منجر به ترس شدید از آلودگی احتمالی شود. آلرژی های غذایی خاص نیز می تواند باعث ترس از آلرژن های مخفی در غذا شود.

درمان ترس از غذا

همانند انواع دیگر فوبیا راه ها و روش های مختلفی برای درمان این فوبیا وجود دارد، در ابتدا باید میزان ترس و اضطراب فرد بیماری سنجیده شود و سپس مشاور با استفاده از یکی از راه های درمانی زیر به درمان فوبیای فرد بپردازد.

 

منبع :  چگونه ترس از غذا را از بین ببریم | فوبیای غذا

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

نحوه قطع ارتباط با دوست پسر یا دوست دختر سابق

تمام شدن یک رابطه عاطفی و به هم خوردن رابطه عاطفی با نامزد بسیار دردناک و سخت می باشد و نمی توان حس آن را وصف کرد به خصوص اگر دو طرف خیلی به یکدیگر وابسته باشند و یا یکی از آن ها دیگری را رها کرده باشد در این صورت شرایط برای فرد بسیار سخت می شود.

کسانی که رابطه دوست پسر و دوست دختری را ایجاد می کنند بسیار ریسک می کنند زیرا این رابطه با ریسک زیادی همراه است و ممکن است در بسیاری از موارد این رابطه با شکست رو به رو شوند، در بعضی اوقات افراد نمی توانند به این رابطه پایان دهند و ممکن است بعد از قطع رابطه دوباره با دوست پسر و دوست دختر سابق خود ارتباط بگیرند و توان قطع رابطه در آن ها وجود ندارد.

اگر فرد نتواند با عشق سابق خود ارتباط برقرار کند در این صورت نخواهد توانست او را فراموش کند در نتیجه این رابطه با آسیب هایی همراه خواهد شد، در این مقاله در مورد این روابط و نحوه قطع ارتباط با دوست دختر یا دوست پسر سابق مطالبی بیان شده است.

علل قطع ارتباط با دوست پسر یا دوست دختر سابق

بسیاری از افراد قبل از ازدواج درگیر روابط دوستی قبل از ازدواج می شوند و این روابط در بعضی موارد ممکن است با شکست هایی همراه باشد اما در بسیاری از موارد ممکن است به ازدواج ختم شود و برقراری روابط دوستی با معایب و مزایایی همراه می باشد و در صورتی که این روابط ناسالم باشد ممکن است فرد شکست عشقی خورده و زن و مرد و یا هر دو شکست را تجربه کنند.

در مرحله ای که فرد دچار شکست عشقی می شود فرایندی به نام چانه زنی وجود دارد که در آن افراد می خواهند که به رابطه قبلی بر گردد و با دوست دختر و دوست پسر سابق خود ارتباط برقرار کنند.

برقراری ارتباط دوستی با آسیب هایی همراه می باشد که در این جا دلیل این که باید این رابطه دوستی با دوست پسر و یا دوست دختر سابق قطع شود را بیان می کند.

  • کاهش روند بهبود فرد

پایان دادن و تمام کردن یک رابطه بسیار سخت و دردناک می باشد اما باید این نکته را در نظیر بگیرید که این درد همیشگی و ماندگار نخواهد بود، دختر و پسر وقتی به رابطه پایان می دهند احساس خشم و نا امیدی پیدا می کند که به مرور زمان این احساس از آن ها دور می شود، اما اگر آن ها دوباره ارتباط برقرار کنند و به رابطه شان برگردند در این صورت احساسات آن ها دوباره تازه و شدید خواهد شد.

این برگشتن به روابط قبلی باعث می شود تا زخم مرد و زن دوباره تازه شود و رابطه قبلی نتواند به فراموشی بسپارد و به مرور زمان درمان شکست عشقی آن ها طولانی شده و به تاخیر می افتد و در بسیاری از مواقع منجر می شود تا فرد دوباره به رابطه ناسالم قبلی خود برگردد.

  • هدر دادن انرژی روانی زیاد

هنگامی که شما نسبت به رابطه دوستی آگاهی لازم را نداشته باشید زمانی که دوباره به رابطه بر می گردید و با دوست دختر و دوست پسر سابق خود در ارتباط می شوید انرژی بیهوده ای را صرف آن رابطه و افکار مربوط به آن می کنید و با این کار نمی توانید تجربه های جدید را در زندگی داشته باشید و انرژی خود الکی هدر می دهید.

 
 
  • خیالات در مورد بهبود رابطه

پس از این که رابطه تمام می شود تا مدتی بعد از آن افراد آن را انکار می کنند و دلشان می خواهد به این رابطه برگردند و خیال برگشت به این رابطه قبلی و سابق خود را دارند اما آن ها باید بدانند که این فقط مرحله ای از شکست عشقی می باشد و معمولا مدتی که از جدایی این روابط می گذرد دیگر آن ها نمی توانند به رابطه قبلی خود برگردند.

زمانی که شما با دوست دختر و دوست پسر سابق خود دوباره ارتباط برقرار می کنید شانس خوشحال بودن را از خودتان می گیرید.

  • زنده کردن اشتباهات

فرد با تمام کردن رابطه، تجربه جدیدی را کسب می کند و باعث می شود تا از نظری فردی رشد کند اما اگر این ارتباط دوباره صورت گیرد باعث می شود تا اشتباهات و پشیمانی های فرد دوباره زنده شود و بنابراین روند فراموشی دوست دختر یا دوست پسر سابق به کندی صورت می گیرد و بسیار طول خواهد کشید.

قطع ارتباط با دوست پسر

نحوه قطع ارتباط با دوست پسر یا دوست دختر سابق

بر اساس توضیحاتی که در این رابطه انجام شد دختر و پسر برای این که حال روحی خود را تقویت کنند و بتوانند اتفاقات جدیدی را به درستی تجربه کنند باید ارتباط با دوست دختر و دوست پسر سابق خود را قطع کنند که در این مقاله راه هایی را برای قطع این روابط در نظر می گیریم.

  • تجربه فرایند سوگ

پس از این که رابطه دوستی شما با شکست رو به رو می شود و نشانه هایی از شکست در زنان و مردان بروز پیدا می کند، این نشانه ها در زن و مرد متفاوت می باشد و در بسیاری از موارد آن ها مانع بهبود خود می شوند و روند بهبود در شما به کندی صورت می گیرد.

روند سوگواری و مراحل آن در زنان و مردان متفاوت است و همچنین شکست عشقی در زنان و مردان بسیار متفاوت می باشد، شما باید علائم سوگواری را در خود بشناسید و جلوی آن را نگیرید و این علائم را به درستی درک کنید.

برای مثال اگر شما دوست دارید تا وقت بسیاری را صرف گریه کردن کنید مانع آن نشوید و به خودتان اجازه دهید و گریه کنید.

منبع : نحوه قطع ارتباط با دوست پسر یا دوست دختر سابق

  • kiimiya asadi