کیمیا اسدی

خانواده,سرگرمی,ازدواج

کیمیا اسدی

خانواده,سرگرمی,ازدواج

خانواده,سرگرمی,ازدواج

۹ مطلب در اسفند ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

در این مقاله به “استرس چیست” و مشاوره استرس می پردازیم.

انسان از ابتدای تولد با رویدادهایی مواجه می ‌شود که برایش پیش‌بینی ناپذیر و غیر قابل کنترل است.

این دو ویژگی دنیای اطراف مان یعنی پیش بینی ناپذیری و کنترل ناپذیری، باعث شده که هیچ کس در دنیا از استرس مصون نباشد.

استرس چیست؟

استرس را شاید بتوان نوعی کوفتگی ذهنی، احساس فشار و تهدید دانست که باعث ناراحتی جسمی و روحی در فرد می شود و معمولا در مقابل تغییرات رخ می دهد.

اگرچه استرس در ضمیر ناخودآگاه ما تداعی گر رویدادهای منفی است اما خود استرس همواره منفی نبوده و در واقع وجود استرس برای بشر لازم است.

استرس گاهی می تواند مثبت باشد؛ این ویژگی یعنی احساس استرس بوده که در نیاکان ما هنگام مبارزه و فرار از حیوانات درنده باعث پاسخ سریع تر و واکنش به موقع می شد.

به عنوان مثال در دنیای امروز نیز هنگامی که صدای بوق یک اتوموبیل را می شنویم درصورتی که سطح لازمی از استرس در ما وجود نداشته باشد شاید واکنشی با سرعت و شدت مناسب از خود نشان ندهیم.

استرس خوشایند!

گاهی نیز یک رویداد در ابتدا باعث استرس و فشار روانی در ما می شود ولی به تدریج به تجربه ای خوشایند تبدیل می گردد.

مثلا پریدن با چتر که اولین بار تجربه ای پر استرس و سخت است در دفعات بعدی برای فرد هیجان انگیز و لذت بخش می شود.

بنابراین می توان گفت استرس به زندگی ما هیجان می دهد، باعث می شود زندگی ما از حالت سکون درآید و در مواجه با خطرات نیز کمک کننده است.

استرس با جسم ما چه می کند؟

استرس بیش از اندازه یا طولانی مدت می تواند به انواع مختلفی از بیماری های جسمانی و روانی منجر شود.

بدن در مقابل استرس با ترشح هورمون کورتیزول واکنش نشان می دهد، ترشح طولانی مدت و زیاد از حد کورتیزول  برای سلامت ما عوارض جبران ناپذیری دارد.

واضح ترین عارضه آن، اختلالاتی در ریتم ضربان قلب، گرفتگی عروق قلبی ، فشار خون بالا و حتی سکته قلبی است.

وقتی تحت استرس قرار می گیریم، رگ هایی که به اندام های درونی مان خون می رسانند تنگ تر می شود؛ بنابراین خون بیشتری به عضلات تنه و دست و پا جریان می یابد.

در نتیجه قلب ما سخت تر کار می کند و این باعث افزایش فشار خون و  در صورت تداوم این فرایند، بیماری های قلبی می شود.

استرس بر سیستم ایمنی تاثیر می گذارد؟

استرس باعث ضعف سیستم ایمنی می شود و نیز خطر ابتلا به بیماری های عفونی را نیز افزایش می دهد.

از دیگر قسمت های آسیب پذیر بدن در مقابل استرس می توان به سیستم گوارشی اشاره کرد.

استرس می تواند باعث شود اسید معده شما افزایش یابد و احساس سوزش و درد داشته باشید همچنین روند بیماری هایی مانند زخم معده و اثنی عشر را تشدید می کند.

همچنین  وقتی تحت فشار عصبی قرار می گیرید، کبد قند خون اضافی تولید می کند تا انرژی بدن را افزایش دهد.

اگر این شرایط استمرار یابد، خطر ابتلا به بیماری دیابت نوع دو افزایش می یابد.

تحقیقات جدید حاکی از تاثیر استرس روی خطر ابتلا به سرطان، چاقی و اضافه وزن می باشد.

استرس با روان ما چه می کند؟

وقتی دچار استرس می شویم نه تنها از بدن مان بلکه از ذهن مان نیز هزینه می کنیم.

به طور کلی استرس در آغاز و تشدید بسیاری از بیماری های روانی نقش عمده دارد.

استرس های دوران کودکی ، استرس در مقابل حوادث وحشتناک و غیرعادی و همچنین استرس مداوم در برابر رویدادهای کوچک تر، هر کدام به نحوی در اختلات خاصی تاثیر گذار هستند.

استرس می تواند باعث بی خوابی شبانه، فکر کردن به خودکشی و گرایش به مصرف سیگار، مواد مخدر و الکل شود.

وقتی مغز دچار استرس است، هنگامی که باید استراحت کند همچنان فعال است و این باعث می شود که فرد نتواند خواب راحت و کافی داشته باشد.

همچنین استرس بر روی عملکرد مغز بخصوص حافظه تاثیر منفی دارد.

شاید واضح ترین تاثیر استرس روی ذهن و مغز تان را هنگام مطالعه و ضعف تمرکز در جریان استرس تجربه کرده باشید.

علاوه بر تاثیر هورمون های استرس روی اشتها، از نظر روانی پاسخی که بسیاری از افراد بعد از استرس به محیط می دهند و آرامش روحی را برایشان در پی دارد، پرخوری می باشد.

از جمله اختلالات روانی که می‌تواند پس از تجربه شدید استرس رخ دهد اختلال استرس پس از سانحه یا همان PTSD می باشد.

که معمولا پس از تجربه یک رویداد غیرعادی و پرتنش مثلا تجربه زلزله، سوء استفاده جنسی و… رخ می دهد.

جالب است بدانید که یکی از اثرات استرس و فشار روانی، بخصوص استرس طولانی مدت، خشم، نا امیدی و افسردگی است.

منبع : مشاوره استرس : استرس چیست و با ما چه می کند؟

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

 

آنچه که فقط یک پدر می تواند انجام دهد!

اگر فیلم های کمدی سه چهار دهه پیش را دیده باشید در تمام آنها کودکان در یک خانواده با پدر و مادر تا اخر عمر بزرگ می شدند. می توان گفت واقعیت آن چیزی نیست که در تلوزیون نشان داده می شود، اما هم چنان این دیدگاه که پدر بهترین ها را می داند به عنوان یک ایده ال فرهنگی وجود دارد.

نقش پدر در درجه اول به عنوان یک تامین کننده ای بود که اکنون از این کار رها شده است و به انجام کارهای مربوط به حیاط، تعمیر یک خودرو، شرکت در فعالیت های ورزشی بچه ها ویا به نمایش گذاشتن دانش و حکمت مشغول است .او مطمئنا شام درست نمی کند و لباس نمی شوید و قطعا مسئول اصلی مراقبت از فرزندانش نیست.

در طول ۵۰ سال گذشته، نقش پدر در خانواده ها به صورت قابل توجهی تغییر کرده است. امروزه یک پنجم از والدین، مردانی هستند که در حال ایفای نقشهایی هستند که به صورت سنتی توسط یک پدر و یک مادر باهم انجام می شد.

هرچند در دهه ی گذشته، درصد بچه های که با هردوی والدین زندگی می کنند به شکل قابل توجهی کاهش یافته است، نزدیک به دو سوم خانواده هایی که بچه دارند منتشکل از هم پدر و هم مادر است. در یک تحقیق زمینه ای (نظرسنجی) در سال ۲۰۱۳، تعداد ۲۴.۷ میلیون پدر که  بخشی از یک زندگی متاهلی بودند و بچه های کوچک تر از ۱۸ سال داشتند مورد محاسبه قرار گرفتند. این پدرها، نسبت به پدرهای خود بسیار بیشتر درگیر مراقبت روزانه از فرزندانشان می شدند، و به احتمال زیاد پوشک بچه را به سرعت جرقه زدن برق عوض می کردند.

امروزه، پدران در حال حرکت فراسوی پدران مدل سال ۱۳۵۰ هستند که به ندرت خودشان را درگیر این مسائل میکردند. آنها اکنون مسئولیت پذیری و زمینه سازی برای آموزش کودکان هر دوجنس را به عنوان تعریف جدیدی از مردانگی در نظر می گیرند.

مشارکت فعال توسط مردی که فرزندانش را دوست دارد، الگویی از زندگی واقعی به فرزندانش ارائه می دهد که چطور به عنوان یک انسان در قرن ۲۱ زندگی کنند و چه انتظاراتی از دیگران داشته باشند.

مادران تنها، پدریزرگ و مادربزرگ ها نیز می توانند و باید کودکان را به خوبی پرورش دهند، اما مسائلی وجود دارد که فقط یک پدر یا کسی شبیه به پدر که به طور منظم سالهای زیادی درگیر است می تواند انجام دهد:

.الگویی باشید برای این امر که مردان شایسته، با زنها به شایستگی  و مساوات رفتار می کنند:

کودکان از زندگی خود می آموزند. هنگامی که یک پدر زنان را  در زندگی اش به عنوان افرادی باهوش و توانا در نظر می گیرد، بچه ها یاد میگیرند که آنها هم به همین شیوه رفتار کنند. وقتی نگرش یک مرد نسبت به زنها به مانند نگرشش نسبت به مردها احترام آمیز است، پسرها و دخترها یاد می‌گیرند که زنان در بین دو جنس پایین تر نیستند. هنگامی که یک  مرد از دیگر مردانی که اقدام به فریاد زدن، ترساندن، بدرفتاری یا دست کم گرفتن زنان می کنند (چه درخیابان و چه در صفحه نمایش تلوزیون)، انتقاد می کند، او الگویی برای این امر می شود که یک مرد واقعی در مقابل تهدید شدن یا تحقیر شدن زنان می ایستد.

منبع : نقش پدر در تربیت کودک

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

علائم افسردگی

 

علائم افسردگی که به ما  هشدار می دهند. آیا فکر می کنید افسرده هستید؟ در اینجا برخی از علائم افسردگی که باید به دنبال آنها باشید و نکاتی برای دریافت کمک مورد نیاز آورده شده است.

افسردگی چیست؟

هر از گاهی احساس ناراحتی بخشی طبیعی از زندگی است، اما زمانی که احساساتی مانند ناامیدی و ناامیدی بر شما حاکم شود و از بین نرود، ممکن است دچار افسردگی شوید. بیش از غم و اندوه در پاسخ به مبارزات و شکست های زندگی، افسردگی نحوه تفکر، احساس و عملکرد شما را در فعالیت های روزانه تغییر می دهد. این می تواند در توانایی شما برای کار، مطالعه، خوردن، خوابیدن و لذت بردن از زندگی اختلال ایجاد کند. فقط تلاش برای گذراندن روز ممکن است طاقت فرسا باشد.

در حالی که برخی افراد افسردگی را به عنوان “زندگی در سیاهچاله” یا داشتن احساس عذاب قریب الوقوع توصیف می کنند، برخی دیگر احساس بی روحی، پوچی و بی تفاوتی می کنند. به ویژه مردان می توانند احساس عصبانیت و بی قراری کنند. به هر حال مشکل را تجربه کنید، درمان نشدن آن می تواند به یک وضعیت سلامتی جدی تبدیل شود. اما مهم است که به یاد داشته باشید که احساس درماندگی و ناامیدی از علائم افسردگی هستند نه واقعیت موقعیت شما.

مهم نیست چقدر احساس ناامیدی می کنید، می توانید بهتر شوید. با درک علل و شناخت علائم و انواع مختلف افسردگی، می توانید اولین قدم ها را برای احساس بهتر و غلبه بر مشکل بردارید.

علائم و نشانه ها

افسردگی از فردی به فرد دیگر متفاوت است، اما علائم و نشانه های رایجی نیز وجود دارد. مهم است که به یاد داشته باشید که این علائم می تواند بخشی از پایین آمدن طبیعی زندگی باشد. اما هر چه علائم بیشتری داشته باشید، قوی‌تر هستند و بیشتر طول می‌کشند – احتمال اینکه با افسردگی سر و کار داشته باشید بیشتر می‌شود.

۱۰ علامت رایج افسردگی

  1. احساس ناامیدی و ناامیدی. چشم انداز تیره و تار – هیچ چیز هرگز بهتر نخواهد شد و هیچ کاری نمی توانید برای بهبود وضعیت خود انجام دهید.
  2. از دست دادن علاقه به فعالیت های روزانه. دیگر به سرگرمی ها، سرگرمی ها، فعالیت های اجتماعی یا رابطه جنسی قبلی اهمیت نمی دهید. شما توانایی خود را برای احساس شادی و لذت از دست داده اید.
  3. تغییر اشتها یا وزن کاهش یا افزایش وزن قابل توجه – تغییر بیش از ۵٪ وزن بدن در یک ماه.
  4. خواب تغییر می کند. یا بی خوابی ، به خصوص بیدار شدن در ساعات اولیه صبح، یا پرخوابی.
  5. عصبانیت یا تحریک پذیری. احساس آشفتگی، بی قراری یا حتی خشونت. سطح تحمل شما پایین است، خلق و خوی شما کوتاه است، و همه چیز و همه اعصاب شما را خراب می کند.
  6. از دست دادن انرژی. احساس خستگی، تنبلی و تخلیه فیزیکی. ممکن است کل بدن شما احساس سنگینی کند، و حتی کارهای کوچک خسته کننده هستند یا تکمیل آنها بیشتر طول می کشد.
  7. تنفر از خود احساس شدید بی ارزشی یا گناه. شما به شدت از خود به دلیل اشتباهات و خطاهای درک شده انتقاد می کنید.
  8. رفتار بی پروا شما درگیر رفتارهای فراری مانند سوء مصرف مواد، قمار اجباری ، رانندگی بی احتیاطی، یا ورزش های خطرناک هستید.
  9. مشکلات تمرکز مشکل در تمرکز، تصمیم گیری یا به خاطر سپردن چیزها.
  10. دردها و دردهای غیر قابل توضیح. افزایش شکایات فیزیکی مانند سردرد، کمردرد، درد عضلات و درد معده.
 
علائم افسردگی
 

افسردگی اغلب بر اساس سن و جنسیت متفاوت است و علائم آن بین مردان و زنان یا جوانان و بزرگسالان متفاوت است.

علائم افسردگی در مردان

مردان افسرده کمتر احتمال دارد که احساس تنفر از خود و ناامیدی را بپذیرند. در عوض، آنها تمایل دارند از خستگی، تحریک پذیری، مشکلات خواب و از دست دادن علاقه به کار و سرگرمی ها شکایت کنند. همچنین احتمال بیشتری دارد که علائمی مانند عصبانیت، پرخاشگری، رفتار بی پروا و سوء مصرف مواد را تجربه کنند.

علائم افسردگی در مردان مجرد

همانند بقیه مردان است و بییشتر در قالب انزوا و تنهایی و دوری از ازدواج رخ می دهد. علائم افسردگی در مردان مجرد شامل خود کشی و اختلال شدید خلقی است.

افسردگی یک اختلال خلقی است که بر افکار، احساسات، بدن و رفتار فرد تأثیر می گذارد. پزشکان ممکن است از افسردگی به عنوان افسردگی اساسی، اختلال افسردگی اساسی یا افسردگی بالینی یاد کنند.

افسردگی در زنان شایع‌تر است و ۱۰٫۴ درصد زنان را در مقایسه با ۵٫۵ درصد مردان در ایالات متحده تحت تأثیر قرار می‌دهد، با این حال، تعداد مردانی که بر اثر خودکشی می‌میرند چهار برابر تعداد زنان است.

یکی از دلایل این امر می تواند این باشد که مردان کمتر به تشخیص افسردگی مبتلا می شوند. افسردگی یک عامل خطر مهم برای خودکشی است.

افسردگی مردان متاهل

آنچه باعث نارضایتی مرد در ازدواج می شود می تواند ذهنی باشد، اما نشانه ها تمایل دارند تا خود را تا حدودی مشابه نشان دهند. طبق مطالعات، شایع ترین علل طلاق عدم تعهد، خیانت و یا مشاجره های مداوم است.

۶ عامل که باعت افسردگی و نشانه نارضایتی مردان از رابطه شامل:

  1. نشان می دهد که یک مرد از ازدواج خود ناراضی است: زندگی جنسی شما آسیب دیده است.
  2. اگر او تمام وقت خود را دور از شما می گذراند 
  3. وادر رابطه ی موازی و خیانت شده است.
  4. آینده بسیار دور به نظر می رسد.
  5. ممکن است مراقبت از خود را متوقف کند
  6. خلق و خوی او تغییر می کند

پیشنهاد مشاور: علائم افسردگی شدید در زنان و مردان چیست؟ و چگونه درمان می شود؟

علائم افسردگی در زنان

زنان بیشتر احتمال دارد علائمی مانند: احساس گناه، خواب زیاد، پرخوری و افزایش وزن را تجربه کنند.

افسردگی در زنان نیز تحت تأثیر عوامل هورمونی در دوران قاعدگی، بارداری و یائسگی است.

در واقع، افسردگی پس از زایمان از هر ۷ زن، ۱ نفر را تحت تاثیر قرار می دهد.

اختلال افسردگی دوران زایمان /چه باید کرد؟

علائم افسردگی در زنان خانه دار

  • احساس گناه،
  • بی ارزشی،
  • درماندگی،
  • ناامیدی،
  • بدبینی،
  • بی هویتی
  • خواب زیاد یا خیلی کم،
  • صبح زود بیدار شدن.
  • کاهش اشتها و یا وزن،
  • یا پرخوری و افزایش وزن.
  • انرژی کمتر،
  • خستگی،
  • احساس بی حالی

علائم افسردگی در دختر جوان

تحریک پذیری، عصبانیت و بی قراری اغلب قابل توجه ترین علائم در نوجوانان افسرده است – نه غم. آنها همچنین ممکن است از سردرد، معده درد یا سایر دردهای فیزیکی شکایت داشته باشند.

علائم افسردگی در زنان مجرد

بر اساس پژوهش (Associations between relationship status and mental well-being, 2021) در مقایسه با متاهل، مجرد بودن یا طلاق یا بیوه بودن با علائم افسردگی در هر سنی در مردان بیشتر بود. برای زنان، به نوبه خود، مجرد بودن با علائم افسردگی شامل: خستگی، انرژی کم، ناامیدی و احساس تنهایی همراه بود. در زنان، تنها یک ارتباط بین عزت نفس پایین و مجرد بودن در سن ۳۲ سالگی مشاهده شد.

  • احساس غمگینی، گریه، پست، گناه، یا پوچی
    از دست دادن لذت در فعالیت های لذت بخش
    اشتها یا تغییرات وزن
    خواب خیلی کم یا زیاد
    احساس آشفتگی یا خستگی
    داشتن مشکل در تمرکز

بزرگسالان مسن

سالمندان بیشتر از علائم و نشانه‌های جسمی شکایت دارند تا عاطفی: چیزهایی مانند خستگی، دردها و دردهای غیرقابل توضیح، و مشکلات حافظه. آنها همچنین ممکن است ظاهر شخصی خود را نادیده بگیرند و از مصرف داروهای حیاتی برای سلامتی خود دست بکشند.

منبع : علائم افسردگی

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

بی اشتهایی عصبی در نوجوانان (Anorexia nervosa) یک اختلال خوردن است که در آن فرد عمداً مصرف غذا یا نوشیدنی را به دلیل میل شدید به لاغری و ترس شدید از افزایش وزن محدود می کند. این اختلال حتی ممکن است اگر فرد لاغر باشد نیز اتفاق بیفتد. وزن و شکل بدن تأثیر شدیدی بر خودپنداره و اعتماد به نفس فرد دارد.

دقت داشته باشید که کاهش وزن و عدم تعادل تغذیه ای می تواند منجر به عوارض جدی از جمله مرگ شود.

این اختلال، که معمولا در نوجوانان و در سن بلوغ شروع می‌شود و شامل کاهش وزن شدید پایین تر از آنچه به صورت طبیعی حداقل است. بسیاری از افراد با این اختلال بسیار لاغر هستند ولی باور دارند که دارای اضافه وزن هستند. گاهی اوقات آن ها باید برای جلوگیری از گرسنگی شدید در بیمارستان بستری شوند. این افراد معمولا خود را گرسنه نگه می‌دارند حتی وقتی‌ که بسیار از گرسنگی رنج می‌برند. یکی از وحشتناک‌ترین جنبه های این اختلال این است که آن ها همچنان فکر می‌کنند که اضافه وزن دارند حتی وقتی که به شدت لاغر هستند. این افراد به شدت از اضافه وزن وحشت دارند.

غذا و وزن به وسواس تبدیل می‌شوند. برای برخی، این وسواس به صورت عادات عجیب غذاخوردن یا امتناع از خوردن غذا مقابل دیگران را ظاهر می شود. غیر معمول نیست که این افراد دستورالعملهای غذایی را جمع اوری و برای خانواده و دوستان وعده های غذایی لذیذ آماده کنند ولی در وعده های غذایی خودشان شرکت نمی‌کنند.

آن ها ممکن است پایبند دستورات ورزشی سخت برای حفظ کاهش وزن باشند. از دست رفتن دوره های عادات ماهیانه در زنان با این اختلال، معمول است. مردان با این اختلال اغلب دچار ناتوانی جنسی می‌شوند.

 

بی اشتهایی عصبی چیست

بی اشتهایی عصبی در نوجوانان بسیار موضوع جدی می باشد، از بین تمام بیماری های روانپزشکی، بی اشتهایی عصبی بالاترین میزان مرگ و میر را دارد. این موضوع نگران کننده می باشد اما با پیشگیری و درمان سریع می توانید آن را کنترل و درمان کنید.

علت بی اشتهایی عصبی را می توان به عنوان یک مکانیسم مقابله ای ناسازگار درک کرد. اختلال خوردن ممکن است به فرد کمک کند در زمان های چالش برانگیز احساس امنیت یا کنترل کند.

در طول این اختلال نوجوان از خوردن غذا خودداری می کند حتی اگر گرسنه باشد، در صورت خوردن غذا ممکن است ملین مصرف کرده یا استفراغ عمدی داشته باشد. حتی در صورتی که لاغر باشد احساس می کند چاق است و باید رژیم بگیرد.

علت بی اشتهایی عصبی چیست؟

بی اشتهایی عصبی در نوجوانان یک علت واحد ندارد، بلکه به عوامل مختلفی مرتبط است. این عوامل گاهی به عوامل مستعدکننده، تسریع‌کننده و تداوم‌دهنده تقسیم می‌شوند که به ترتیب باعث آسیب‌پذیری فرد در ایجاد، شروع و حفظ اختلال خوردن می‌شوند.

بی اشتهایی عصبی اغلب با یک رژیم غذایی ساده برای “تناسب اندام” یا “تغذیه سالم” شروع می شود، اما به سمت کاهش وزن شدید و ناسالم پیش می رود.

نگرش های اجتماعی نسبت به ظاهر بدن، تأثیرات خانواده، ژنتیک، و عوامل عصبی شیمیایی و رشدی ممکن است در ایجاد و حفظ بی اشتهایی عصبی در نوجوانان نقش داشته باشند. سابقه شخصی یا خانوادگی اضطراب، افسردگی یا عادات وسواسی شایع است.

اگرچه خانواده هایی که در آن ها بی اشتهایی عصبی رخ می دهد، زمانی به عنوان مشکلاتی در حل تعارض برچسب خورده بودند. باعث اختلالات خوردن در نوجوانان نمی شود تحقیقات نشان می‌دهد که نواحی خاصی از مغز در افراد مبتلا به اختلال خوردن فعال متفاوت عمل می‌کند.

علائم بی اشتهایی عصبی در نوجوانان چیست؟

موارد زیر شایع ترین علائم بی اشتهایی عصبی در نوجوانان می باشند. اگر چه هر فردی ممکن است تجربه ی متفاوتی از علایم را داشته باشد، اما علائم کلی شامل موارد زیر می باشد:

  • رژیم غذایی شدید
  • ترس شدید از افزایش وزن، حتی در هنگام کاهش وزن یا با وزن بسیار کم
  • دید تحریف شده از وزن، اندازه یا شکل بدن فرد؛ خود را بیش از حد چاق می بیند، حتی زمانی که بسیار کم وزن است.
  • بیانگر احساس چاق شدن است، حتی زمانی که بسیار لاغر است.
  • در زنان، عدم وقوع چرخه قاعدگی
  • مخفی کردن یا دور انداختن غذا
  • شمارش کالری، گرم چربی در رژیم غذایی
  • کاهش وزن سریع یا بیش از حد
  • احساس خستگی، سردی و ضعف
  • کمبود انرژی
  • انکار احساس گرسنگی
  • دست و پاهای سرد
  • یبوست
  • سرگیجه یا غش
  • ریزش مو
  • نازک شدن یا شکستن مو
  • پوسیدگی دندان (به دلیل استفراغ خودساخته)
  • خستگی
  • بازوها یا پاهای متورم
  • ضربان قلب نامنظم
  • ضربان قلب آهسته
  • عدم وجود یا نامنظم بودن قاعدگی
  • موهای زائد صورت یا بدن
  • استفراغ یا مصرف ملین پس از پرخوری
  • ورزش اجباری یا بیش از حد
  • ارزش خود با وزن یا شکل تعیین می شود.
عوارض احتمالی بی اشتهایی عصبی

عوارض بی اشتهایی عصبی در نوجوانان شایع و جدی است. تقریباً تمام عوارض با ترمیم وزن مربوط به تغذیه سالم و فعالیت بدنی قابل برگشت هستند. بدون درمان، عوارض ادامه می یابد و می تواند بدتر شود و حتی با مرگ همراه باشد. عوارض کوتاه مدت شامل موارد زیر است، اما به این موارد محدود نمی شود:

۱. مشکل قلبی

به عنوان یک ماهیچه، قلب هم تحت تأثیر تغذیه نامناسب و هم از ورزش است. علاوه بر این، مکانیسم های کنترلی برای سرعت و منظم بودن ضربان قلب در قسمت مرکزی مغز قرار دارد. با وزن کم طولانی مدت در طی چندین سال، عضله قلب در نهایت می تواند تحلیل برود و باعث مرگ شود. ضربان قلب نامنظم، ضربان قلب آهسته، فشار خون پایین، غش کردن، وزن کم مزمن همه از مشکلات قلبی ناشی از بی اشتهایی عصبی در نوجوانان می باشد.

۲. گلبول قرمز

گلبول های قرمزی که اکسیژن را حمل می کنند و گلبول های سفید خونی که با عفونت مبارزه می کنند اغلب کم هستند.

۳. مشکل معده. کبد و روده

از دست دادن ماهیچه ها در مسیر دستگاه گوارش منجر به کوچک شدن معده و حرکت آهسته غذاها در مسیر می شود. احساس سیری و نفخ بعد از خوردن وعده غذایی کوچک،  احساس سنگینی غذا، یبوست به دلیل از دست دادن عضله در مسیر گوارشی و التهاب کبد به دلیل رسوبات چربی همراه با گرسنگی از نشانه های این مشکل می باشد.

۴. کم آبی کلیه

بی اشتهایی عصبی در نوجوانان همراه با بی اشتهایی منجر به ادرار بسیار غلیظ می شود. هنگامی که توانایی کلیه ها برای تمرکز ادرار کاهش می یابد، ممکن است تولید ادرار افزایش یابد.

۵. هورمون ها

فقدان چرخه قاعدگی یکی از علائم بارز بی اشتهایی عصبی در زنان است و ممکن است قبل از کاهش وزن قابل توجه باشد.

۶. استخوان ها

افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی در معرض افزایش خطر شکستگی استخوان به دلیل پوکی استخوان هستند.

با توجه به موارد بالا حتما متوجه شده اید که درمان بی اشتهایی عصبی در نوجوانان امر مهمی می باشد.

درمان قطعی بی اشتهایی عصبی

مداخله زودهنگام در مورد اختلالات خوردن بسیار مهم است، زیرا در صورت تاخیر در درمان، درمان موفقیت آمیز بسیار دشوار می شود.

درمان بی اشتهایی عصبی در نوجوانان معمولاً با ترکیبی از مراقبت های پزشکی متمرکز بر توانبخشی تغذیه و اصلاح رفتارهای مربوط به خوردن و ورزش برای بازیابی وزن و سلامت بدن و درمان خانوادگی و یا درمان فردی، انجام می شود. درمان باید همیشه بر اساس ارزیابی جامع فرد و خانواده باشد.

برای این کار حتما با نوجوان خود صحبت کنید. به فرزندتان اجازه دهید بداند که شما واقعاً نگران رفتارهایی هستید که مشاهده کرده‌اید و می‌خواهید به هر نحوی که می‌توانید به او کمک کنید. این کار در ابتدا باعث کاهش اضطراب نوجوان می شود علاوه بر این به او کمک می کند تا احساسات خود را راحت تر بروز دهد و با شما دوست باشد.

خانواده درمانی بر ارائه حمایت و ایجاد محدودیت در رفتارهای مشکل ساز متمرکز است. بهترین دارو برای درمان بی اشتهایی عصبی درمان فردی می باشد، این درمان معمولاً شامل هر دو تکنیک شناختی و رفتاری است. اگر خلق و خوی افسرده یا افکار نگران کننده با زندگی روزمره تداخل داشته باشد، دارو درمانی ممکن است مفید باشد. برقراری مجدد وزن طبیعی ممکن است به خودی خود افسردگی را تسکین دهد.

منبع : بی اشتهایی عصبی در نوجوانان را جدی بگیرید!

 

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

 

هر چه کودک کنجکاوتر باشد بیشتر می آموزد. پرورش دادن حس کنجکاوی در کودک شما، یکی از مهم ترین روش هایی است که می توانید به وی کمک کنید که در طول عمر خود یادگیرنده باشد.

کودکان در زمان تولد، یک یادگیرنده هستند و یک کنجکاوی طبیعی را در مورد نحوه انجام گرفتن کارهایی که در جهان صورت می پذیرد، دارند. کنجکاوی یک تمایلی برای یادگیری است. همچنین یک اشتیاق و تمایلی برای پیدا کردن، کشف کردن و نشان دادن می باشد.

والدین و سرپرستان، مجبور نیستند که بچه خود را کنجکاو کنند یا بچه خود را مجبور به یادگیری کنند. تحقیقات بیانگر این است که  در واقع یک تمایل درونی  در کودکان، برای یادگیری وجود دارد ( کنجکاوی آنها) و نه یک عامل یا فشار بیرونی، که آنها را تشویق به رسیدن به یک تجربه جدید می کند یا آنها را به یک موفقیت بزرگتر و طولانی مدت، در مدرسه سوق می دهد.

یادگیری یک چیزی است که همه کودکان همراه با آن متولد می شوند. آنها در هنگام وارد شدن به جهان، این انگیزه را دارند تا یاد بگیرند که کارهای صورت گرفته در سرتاسر جهان، به چه ترتیبی انجام می پذیرد:

  • کودک تازه متولد شده، با چشم های خود به صداها، چهره ها و اشیاء جالب توجه، نگاه می کند.
  • یک کودک هشت ماهه، جغجغه را حرکت می دهد و آن را در دهان خود قرار می دهد تا بداند که نتیجه اینکار چه چیزی می شود.
  • کودک نوپا یک چهار پایه را می گیرد تا به بالایمیز تلفن برود –و یک عروسکی که دوست دارد با آن بازی کند را بردارد.
  • یک کودک ۲ ساله، وانمود می کند که یک مامور شهرداری است و همه حیوانات اسباب بازی خود را در داخل سبد خشک شوئی، ” کامیون آشغال” می ریزد تا نشان دهد که وی هم می تواند مثل بقیه افراد، یک کاری را انجام دهد.

 

روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی

الگوهای مورد علاقه را در دنیای اطراف ایجاد کنید:

به پیاده روی بروید و در مورد شگفتی های درختان، آسمان و ستاره ها تفکر کنید. همچنین به بچه خود اجازه دهید که این کار را همراه شما انجام دهد.

تمایلات و علاقه های طبیعی را که وجود دارند، تشویق کنید. بچه ها از طریق انجام دادن فعالیتی که توجه و تخیل آنها را درگیر می کند، چیزهای بیشتری یاد می گیرند. اگر وی موسیقی دوست دارد، برایش موسیقی اجرا کنید، ابزارات موسیقی را با هم بسازید و استفاده کنید، و همراه هم برقصید.

سعی کنید جواب های ساده و واضحی به سوالات وی دهید که مطابق با رشد بچه هم باشد.

شما به این سوال کودک که من از کجا آمدم بسته به اینکه سه ساله است یا سیزده ساله متفاوت پاسخ می دهید و صرفنظر از سن کودک، همیشه قبل از اینکه پاسخ بدهید، از وی بپرسید که نظر خودش چه چیزی هست.

یک کودک پنج ساله از مادرش پرسید،” من از کجا بوجود آمده ام؟” ، مادرش همه چیز را در مورد فرآیند تولید نسل به وی توضیح داد ( با اضطراب و همراه با لکنت). بچه وی با تعجب به مادر نگاه کرد، و در آخر این جواب را داد، ” منظور من اینه که آیا من هم مانند پدرم از نیویورک آمده ام یا یک جای دیگر؟”

و اگر جواب را نمی دانید، به او بگویید که نمی دانید. بگذارید بدانند که لزومی ندارد انسان همه جواب ها را بداند. همچنین این کار یک فرصتی را برای پیدا کردن الگوی یافتن جواب، فراهم می سازد. همراه وی به کتاب خانه بروید یا با یک شخص دیگری که ممکن است جواب را بداند صحبت کنید.

منبع : روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی کودکان

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

سرما خوردگی روانی چیست؟

مارتین سلیگمن، روانشناس و نویسنده معروف آمریکایی، افسردگی را نوعی سرما خوردگی روانی می دارند و علت این نام گذاری را به خاطر شیوع فراوان این اختلال در نظر گرفته است.

در دوران زندگی تقریبا تمام افراد کم و بیش به افسردگی دچار می شوند، در بسیاری از افراد این افسردگی شدید می باشد و نیاز به درمان دارد.

حدود ۱۲ درصد از مردم به این افسردگی (سرما خوردگی روانی) دچار هستند و بعضی دیگر نیز ممکن است در زمان جوانی درجه های خفیفی از افسردگی را تجربه کرده باشند.

درمان افسردگی و سرما خوردگی روانی  

در بسیاری از موارد افسردگی ظرف ۳ تا ۶ ماه درمان شود، البته بدان معنا نمی باشد که افسردگی نیاز به درمان ندارد یا از اهمیت پایینی برخوردار است، بلکه باید اقدامات لازم برای درمان افسردگی صورت گیرد.

برای درمان افسردگی یا همان سرما خوردگی روانی باید از اطرافیان بیمار و اعضای خانواده و همچنین روانشناس و مشاور کمک گرفت.

افسردگی نوعی بیماری است و هیچ کس از افسردگی خود یا اطرافیانش خوش حال نمی شود زیرا افسردگی باعث می شود تا روان انسان ها ضعیف شود و احساس شادی و نشاط آن ها از بین برود.

هنگامی که فردی دچار افسردگی می شود از دیگران دور و گوشه گیر می گردد، در این دوران روابط او با اطرافیانش کاهش می یابد و سپس  شدت افسردگی در فرد بیشتر شده و احساس ضعف و گناه پیدا  می کند.

در این هنگام اطرافیان حالت های فرد افسرده را متوجه می شوند و به پی می برند که افکار منفی در او به وجود آمده و دچار یک بیماری روحی شده است اما در اغلب اوقات آن ها خیال می کنند که فرد افسرده به راحتی می تواند با این قضیه کنار بیاید و از افکار افسرده خود رها شود، بنابراین اهمیت زیادی به این موضوع نمی دهند.

در حقیقت فقط یک فرد افسرده می داند که چطور باید با او رفتار شود و برای این که از این افکار رها شود نیاز به کمک و زمان دارد.

راه های رهایی از حالت افسردگی

برای این که فرد از حالت افسردگی رها شود می توان راه های موثری را امتحان کرد، به طور مثل فرد بیمار را درک کرد، با او رفتار صحیح و درستی داشت و با مهربانی و شکیبایی با او رفتار کرد. در این صورت بیمار بهتر می تواند با افکارش کنار بیاید و روند درمان را طی کند.

افسردگی یک بیماری است که به خاطر رنج و احساس های ناخوشایندی و فشار های مداومی که بر روی او بوده است به وجود می آید و برای درمان آن باید روش های صحیح درمانی را در نظر گرفت و با صبر و حوصله آن بیماری را درمان کرد.

افسردگی یک بیماری جسمی نمی باشد و نمی توان آن را با قرص و چند روز استراحت کردن بر طرف کرد و درمان آن نیاز به زمان دارد.

افسردگی چیست ؟

بر اساس نظر روانشناسان هنگام افسردگی فرد به غم و اندوه بسیاری دچار می شود و سطح خوش حالی او به میزان زیادی کاهش می یابد و گوشه گیر می شود.

اما در طول زندگی افراد با توجه به موضوعاتی که برای آن ها پیش می آید ممکن است خوش حال و ناراحت شود.

بعضی اوقات افراد ممکن است دچار مشکلات بسیاری شوند، اما اگر بتوانند آن ها را به خوبی شناسایی کنند و قبل از شدت یافتن آن را بشناسند و بررسی کنند راحت تر خواهند توانست با آن مبارزه کنند ولی اگر این مشکلات شدت یابند فرد ممکن است دچار افسردگی شود.

هنگامی که فرد دچار افسردگی می شود نباید خود را سرزنش کند یا دیگران او را سرزنش کنند، در این صورت ممکن است میزان افسردگی او شدت یابد و بیشتر شود.

به یاد داشته باشید که افسردگی یک اختلال عمدی نمی باشد که فرد آن را به طور نا خود آگاه ایجاد کند بلکه یک مشکل روانی می باشد که به خاطر فشارهای روانی که بر روی فرد است ایجاد می شود.

این فشار های روانی به خاطر یک حادثه ناراحت کننده ظاهر شده اند که اثرات آن به صورت طولانی مدت در ساختار روانی فرد ایجاد شده است.

علائم افراد افسرده

هنگامی که فرد دچار افسردگی می شود از نظر روحی و جسمی تغییراتی در او به وجود می آید، در متن زیر نمونه ای از علائم افراد افسرده ذکر شده است.

  • فرد افسرده احساس پوچی می کند، زندگی را بدون هدف می داند و به زندگی اش توجهی ندارد.
  • برای او تفریح و سرگرمی معنایی ندارد، سرگرمی ها برای او تکراری می شود و فشار روانی زیادی را احساس می کند.
  • بسیار کم حرف می شود، از دیگران کناره گیر می کند و ممکن است درس و کارش را رها کند.
  • میزان فعالیت های اجتماعی او بسیار کم می شود، خود را گناه کار در نظر گرفته و مقصر می داند علاوه بر این احساس گناه می کند.
  • تغییراتی در میزان خواب و اشتهای فرد افسرده به وجود می آید و ممکن است در خواب او نیز اختلال به وجود آید.
  • فرد افسرده احساس تنهایی می کند، گوشه گیر شده و به خودکشی فکر می کند.
  • این افراد بسیار غمگین و ناراحت هستند، خیلی زود گریه می کنند و معمولا احساس خستگی و ناتوانی دارند.
  • آن ها حال و حوصله و رمق انجام دادن هیچ کاری را ندارند، دید آن ها نسبت به وقایع بسیار منفی و بدبین است و تصور می کنند که اوضاع هیچ وقت خوب نمی شود و همه چیز بر همین منوال باقی می ماند. آن ها به طور کلی نسبت به آینده ناامید هستند.
  • خودشان را فردی بی ارزش و بی فایده در نظر می گیرند.
  • توانایی تمرکز کردن در آن ها کاهش می یابد و نمی تواند به خوبی تصمیم بگیرند.
  • بر اساس نظر مشاور جنسی، فرد افسرده میل جنسی بسیار کمی دارد و از انجام دادن فعالیت جنسی دوری می کند.

اختلال روانی و افسردگی

البته این علائم ممکن است همه با هم و در یک زمان به وجود نیایند و به مرور زمان ممکن است تعداد و شدت این علائم بیشتر شود، به مرور افسردگی فرد بسیار شدید شده و در نهایت کاملا در مانده گردد.

افسردگی یک اختلال روانی و روحی می باشد که بر فکر و احساس و رفتار و عملکرد جسمانی فرد تاثیر می گذارد و چون تن و روان به یکدیگر مربوط هستند، مشکلات روانی می تواند منجر به مشکلات و اختلالات جسمی مانند علائم گوارشی، عصبی، قلبی عروقی و تنفسی و عضلانی می شود.

افراد افسرده هنگام افسردگی از نظر جسمی، روحی، فکری و رفتاری به مشکلاتی دچار می شوند که در زیر نمونه هایی از آن را ذکر می کنیم.

تاثیرات افسردگی بر جسم

  • کاهش اشتها
  • اختلال در خواب
  • کاهش میل جنسی
  • خستگی و ضعف و ناتوانی

تاثیرات افسردگی بر تفکر فرد افسرده

  • ناتوانی در تمرکز حواس و عدم تمرکز دقیق
  • ناتوانی در تصمیم گیری به طوری که قدرت تصمیم گیری او کاهش یابد
  • سرزنش خود
  • بی هدف و بی انگیزه بودن نسبت به آینده
  • بد بینی و غرق شدن در احساسات منفی و مشکلات

تاثیر افسردگی بر احساس فرد افسرده

  • احساس غم و اندوه بسیار زیاد
  • احساس خرد شدن در زیر فشار
  • کاهش اعتماد به نفس
  • کرختی و ناتوانی
  • احساس تنهایی و گوشه گیری
  • احساس عدم تشویق و بی توجهی به فرد افسرده
  • احساس گناه کار بودن و مقصر دانستن خود
  • تحریک پذیری، تنش، اضطراب و نگرانی

 

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

مسئولیت پذیری در کودکان نگرانی اصلی والدین می باشد، کودکان مسئولیت های خود را زمانی به درستی انجام می دهند که هریک از اعضای خانواده برای مسئولیت خاص و معیین شده ای داشته باشند. نه اینگونه که پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده به صورت لحظه ای برای هر فرد وظیفه ای معین کنند.

تکنیک های مسئولیت پذیری کودکان

یکی از مسائل مهمی که در بخش تربیت کودک بیان می شود؛ این است که از چه دوره ای میتوانیم انتظار انجام مسئولیت از کودکان را داشته باشیم.

به عبارت دیگر؛ چه موقع می توانیم مسئولیت انجام کاری را به عهده کودکان مان قرار بدهیم و انتظار انجام آن کار را از کودک داشته باشیم .  در هنگامی که والدین بیش از حد نیاز به برطرف کردن نیاز های کودک می پردازند  و سبب به عقب انداختن انجام کار توسط کودکان می شوند، بسیار حائز اهمیت می باشد.

زیرا اگر فرزند شما در طول سال های متوالی رشد و تحول خود ؛ هیچ گاه متوجه وظایف و مسئولیت هایی که در چارچوب خانواده دارد نشود ؛ کاملا روشن است که در دوران بزرگسالی به وظایف و مسئولیت های خود اهمیت چندانی نمی دهد.

مطالب مرتبط: دخترم، پسرم، به من گوش بده

مسئولیت پذیری نقش بسزایی در موفقیت انسان دارد و مشخص کردن احساس مسئولیت امری ذاتی نیست، بلکه این خصوصیت در بافت خانواده و رابطه های اجتماعی و تعاملاتی که فرد با دیگر افراد دارد، امکان رشد پیدا می کند و و پدر و مادر در این زمینه نقش محوری را  در منتقل کردن روحیه ای مسئولانه به فرزندان خود دارند.

۱-به فرزندان خود نشان دهید که زندگی مستقلی دارند.

زمان هایی را برای انجام این کار به خودتان اختصاص بدهید. والدینی که یک زندگی مجزا از فرزندانشان ندارند به فرزندانشان می آموزند که دنیا تنها در اطراف آن ها می چرخد.

مهم است که همان ابتدا به کودک آموخته شود که بعضی مواقع پدرش میل به مطالعه دارد و نمی تواند با او بازی کند. نیاز های فرزندانتان را مهیا کنید و سپس در حالی که به نیاز های خودتان رسیدگی می کنید، کودک را ملزم کنید که بعضی از نیاز هایش را خودش برآورده کند. در حالی که مجزا بودن خود را حفظ می کنید با ناکامی بودن او همدلی کنید.

۲-شرایط را برای عبور از بازی به مسئولیت مهیا کنید .

اگرچه فعالیت های ساده فرزند نوپا شما، اکثرأ به مرور باعث افزایش مسئولیت پذیری در کودکان می شود، اما این طور نیست که کودک هر گاه که راه رفتن را آغاز کرد شروع به انجام کار هم بکند. در زندگی ابتدایی کودک معمولا پذیرفتن مسئولیت، با بازی توأم می باشد.

عامل مهمی که سبب افزایش مسئولیت پذیری در کودکان می شود ” بازی کردن ” می باشد. پدر و مادر بعدأ ناچار خواهند شد تا بین بازی کردن کودکان و کار آن ها تعادلی برقرار کنند با این وجود که فرایند ها و مهارت هایی در بازی کردن وجود دارد که به کودک آموخته می شود، ولی باید به مرور زمان کودکان را به فعالیت هایی به جز بازی کردن ملزم کنید.

لازمه ی ایجاد مسئولیت، مرحله ی عبور از بازی به مسئولیت می باشد. کودک ابتدا اسباب بازی هایش را به عنوان سرگرمی جمع کرده سپس برای آنکه به مادر کمک کند آن ها را مرتب می کند، کمی بعد از این زمان  به علت آن که از بزرگتر ها حرف شنویی داشته این عمل را انجام می دهد و در نهایت چون کودک خودش را برای جمع کردن اسباب بازی هایش مسئول می داند، شروع به کار می کند.

مهارت پدر و مادر و مربی ها در این است که مرحله ی عبور از بازی به مسئولیت را به گونه ای انجام دهند که کودکان بتوانند به راحتی حس احساس مسئولیت نسبت به خود و اطرافیانشان داشته باشند و بتوانند آن را تکامل بخشند. در این صورت، ابتدا برای فرزند خود در راستای مسئولیت های بعدی او بازی هایی را طراحی کنید.

سپس، بین بازی و مسئولیت فرزند خود تعادلی را  متناسب با سنش ایجاد کنید. در اوایل کودکی، اکثرا کودک وقت خود را به بازی کردن صرف می کند، اما باید بتدریج شرایطی فراهم شود که فرزند شما زمانی را برای انجام اموری که چندان هم برایش جالب نیستند بگذار . البته باید تعادل حفظ شود و در سنین کمتر از دبستان ؛ کودک باید بیشتر زمان خود را صرف بازی کند.

مسئولیت پذیری در کودکان

 ۳-تفاوت بین دشوار و من نمی توانم

حالت دیگری از یادگیری قبول مسئولیت پذیری در کودکان در قبال وظیفه های خود، این است که فرزند شما بر قادر نبودن یا راحت نبودن درک داشته باشد.

کودک معمولا این دو را یکی می داند در نهایت فکر می کند که توانایی انجام کاری که برایش خوشایند نیست را ندارد . پس از آنجا که کار دشوار را نمی تواند انجام دهد، به فرد دیگری نیاز دارد که آن را انجام دهد و معمولا آن فرد مورد نظر یا پدر می باشد یا مادر .

این نوع تفکر مانع از یادگیری موضوع می باشد که زندگی و مشکلات کودک مسئولیت و وظیفه خودش است نه فرد دیگری ست. کودک چون خیلی برایش مشکل است یا از کار دشوار شانه خالی می کند به دنبال راه هایی دیگر برای فرار از آن کار یا انجام ناقص آن می گردد.

کودک باید از سنین پایین عادت کند که بعضی از کارها خوشایند و لذت بخش نیستند و سختی هایی دارند. کودکان باید تفاوت میان اینکه کاری که برایشان مشکل است و سختی دارد با کاری که توانایی انجام آن را ندارند متوجه بشوند و نباید کار را رها کنند تنها به صرف اینکه لذت بخش نیست.

می توان یکی از ضعف های تربیتی بیشتر والدین امروزی را اینگونه بیان کرد که اجازه سختی کشیدن به کودکان خود را نمی دهند و مرتب سعی دارند که آنچه را که مورد علاقه فرزند است را بدون هیچ گونه سختی و رنجی در اختیار کودک گذاشته و او را از اینکه سختی های زندگی را تجربه کند غافل می کنند، در حالی که کودک باید با سختی ها و رنج های طبیعی زندگی آشنا شود و در اکثر اوقات این مشکلات و سختی ها تجربه ساز برای کودکان شوند و سبب افزایش حس با کفایت بودن و ارزشمندی در آن ها می شوند.

پیشنهاد مشاور: دکتر بازی در کودکان

۴-مسئولیت اعضای خانواده را مشخص کنید

کودکان با افزایش سنشان  زمانی مسئولیت های خود را به درستی انجام می دهند که از قبل در خانواده شان برای هریک از اعضای خانواده برای مسئولیت خاصی تحت شرایط عادلانه مشخص شده و مورد تأیید اعضا واقع شده باشد نه اینکه پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده به صورت لحظه ای برای هر فرد وظیفه ای مشخص کنند .

ضروری است که قبل از آن که به فرزندان خود مسئولیتی واگذار کنید، آن ها در مورد موضوع توجیه شده باشند. یکی از مناسب ترین روش ها برای این امر داشتن جلسات خانوادگی است، در اینگونه جلسات مسئولیت هایی که برای خانواده نیاز است مورد بحث قرار می گیرند و برای هر فرد مسئولتی مشخص می شود.

در ابتدای جلسه می توانید با بیان مثالی از کندوی عسل و یا لانه ی مورچه ها، برای کودک توضیح دهیم که دلیل تقسیم کار چیست و علت مشارکت همه ی اعضای خانواده در کار ها چیست. جلسات خانوادگی باعث می شود که حس متحد بودن را به اعضای خانواده بدهد و اینکه با یکدیگر به سمت هدف هایی مشترک در حرکت هستند و هرکس بخشی از کار را در این حرکت پیش می برد.

در این جلسه ها می توان با توجه به توان هر عضو از خانواده ، مسئولیت هایی را که مرتبط با خانواده و اهداف آن است تقسیم کرد. هر یک از کودکان، مسئولیت های خود را داوطلبانه انتخاب کنند یا اینکه مسئولیت هر کسی با قرعه کشی مشخص شود، همچنین می توان به صورت هفتگی مسئولیت های هر فرد را تغییر داد.

در نظر داشته باشید که مدت زمان مسئولیت هر فرد حداقل یک هفته باشد. زیرا در این صورت میان کودکان تنش هایی ایجاد خواهد شد  و همچنین در این جلسه ها در مورد اینکه اگر افراد به مسئولیت های خود عمل نکنند و چه چیزی پیش خواهد آمد نیز بحث کنید.

 ۵- در زمان تصمیم گیری، بر مسئولیت فردی تأکید داشته باشید

کودکان شما وقتی که فرصت تصمیم گیری را در اختیار دارند باید نتایج تصمیم خود را قبول داشته باشند و مقصر دانستن بقیه معنا ندارد. البته هر کسی خودش می تواند برای تصمیم گیری منابع را توسعه دهد و از روش هایی مانند مشورت کردن استفاده کند تا با خطای کمتری مواجه شود. امام علی (ع) فرموده اند : « با صاحبان عقل ها مشورت کن تا از پشیمانی و لغزش ها ایمن گردی ». ( غررالحکم و در الکلم ص ۴۴۲ )

 ۶- از پیامد های طبیعی و عقلانی استفاده کنید

یکی از موارد ضروری و مهم در آموزش مسئولیت پذیری به کودکان استفاده از عواقب منطقی و طبیعی رفتار ها می باش . در این نوع آموزش، باید به کودک آموخته شود که گزینش کند و از گزینش خود تجربه کسب کند. برای آموزش این امر عامل مهمی که می تواند به آن کمک کند، استفاده از نتایج طبیعی و منطقی ست.

برخی از رفتارها همیشه باید با پیامدهای منفی همراه باشند تا کودک متوجه آسیب آن ها شود به طور مثال کودکان عصبی و پرخاشگر ممکن است به دیگران آسیب برسانند در این شرایط گیش از تنبیه به کودکان یادآوری کنید که رفتار آن ها باعث می شود دیگران چه احساسی داشته باشند.

مثال هایی از برخی از عواقب طبیعی و منطقی رفتارها :

  • علی ۳ ساله ؛ ماشین خود را به دلیل عصبانیت بیش از حد خراب می کند ، دیگر ماشین جدیدی برایش خریده نمی شود .
  • آرمان ۴ ساله ، ناهار نمی خور ، باید تا وعده ی غذایی بعدی گشنه بماند.
  • نسترن ۵ ساله ، لیوان چای را عمدا می ریزد، دستمال برای تمیز کردن به او داده نمی شود .
  • حسین ۵ ساله، اسباب بازی هایش که در سالن پذیرایی پخش شده اند را جمع نمی کند، به مدت ۲ روز اسباب بازی هایش از دسترس او دور می مانند و به او داده نمی شود.
  • مهیا ۸ ساله، دست عروسک خواهرش را در حین دعوا می شکند، او باید عروسک جدیدی از پس انداز خودش برای خواهرش بخرد.
  • سعید ۱۲ ساله ، سرویس مدرسه اش را به دلیل اتلاف وقت از دست می دهد باید پیاده به مدرسه برود.
  • مهسا ۱۱ ساله، در تکالیف مدرسه اش کم کاری می کند بنابراین نمره کم می گیرد.

 

۷-استفاده ی مناسب از پاداش ها کنید

به دلیل آن که منابع پاداش در اختیار پدر و مادر قرار دارد، آن ها باید به گونه ای از این عامل استفاده کنند که سبب تقویت مسئولیت پذیری در کودکان باشد. بعضی از افراد بر این معتقدند که برای رفتار مناسب ، “پاداش ” نوعی ” رشوه ” به حساب می آید و عده ای دیگر از افراد از پاداش به خصوص پاداش های مادی به عنوان تنها عامل تحریک کننده ی کودک استفاده می کنند.

در صورتی پاداش های مادی ممکن است رشوه محسوب شوند که از آن ها به عنوان اساسی ترین روش برای ایجاد انگیزه در کودک توسط والدین استفاده کنند و یا اگر کودک یاد بگیرد که در برابر اوامر والدین مدتی مقاومت کند، در نهایت در ازای پذیرش از اوامر آن ها پاداش دریافت می کنند.

 ۸- استفاده ی مناسب از پاداش ها کنید

پاداش، سبب یاری کردن کودکان در ایجاد هدف های عینی می شود  اینگونه پاداش ها در رشد و توانایی پذیرش مسئولیت، اثری عمیق دارند. در صورتی که باید مراقب بود که استفاده کردن از پاداش های مادی به عنوان تنها روش تقویت حس مسئولیت پذیری در کودکان تبدیل نشود .

امکان دارد با استفاده زیاد از پاداش مادی، به صورت موقت به هدف برسید اما شما نتوانسته اید باعث افزایش مسئولیت پذیری در کودکان شوید. به نحوی از پاداش مادی استفاده نکنید که کودک درون خود احساس کند با انجام مسئولیت های خودش از پدر و مادر مزد می گیرد.

منبع : افزایش مسئولیت پذیری در کودکان | ۱۳ راه قطعی

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

انواع مشاوره | مشاوره حضوری و یا تلفنی خانواده | کدام روش را انتخاب کنیم؟

آیا تا به حال مشاوره تلفنی و یا حضوری شده اید؟

در گذشته مسائل ومشکلات درخانواده توسط فردی با تجربه که به اصطلاح ریش سفید و با تجربه بود حل می شد اما امروزه با توجه به مشکلات و شرایط پیچیده ای که وجود دارد نیاز به مشاوره با یک فرد متخصص است که هم به صورت حضوری هم به صورت تلفنی انجام می شود .

این مقاله به بررسی انواع مشاوره در خانواده می پردازد.

انواع مشاوره

شاید این سوال برای شما پیش بیاید که درمورد چه مسائلی می توان از مشاوره خانواده استفاده کرد؟

ازجمله مواردی که می توان از مشاوره استفاده کرد :

  • مشاوره های قبل ازدواج
  • مشاوره های دوستی بین دختر و پسر
  • مشاوره همسریابی
  • مشاوره های جنسی
  • مشاوره روابط زناشویی
  • مشاوره دوران بارداری و…

همان طور که گفته شد مشاوره در بسیاری از زمینه ها می تواند پاسخو باشد اما مهمترین شرایطی که نیاز به مشاوره دارد:

  • مشکلات ارتباطی با همسر

زندگی زناشویی دارای مشکلاتی است ولی وقتی به جای آرامش تنش و ناراحتی در کنار همسر باشد باید سریعا برای برطرف کردن آن این مشکل اقدام کنید .وقتی اختلافات ودرگیری ها شدت پیدا مند به مرور حرمت ها شکسته می شود و درست کردن این رابطه سخت خواهد شد و باعث سردی، نارحتی، بی میلی، بی علاقگی و …می شود.

  • طلاق عاطفی و دلسرد شدن

زمانی که زوج ها فقط کنار هم هستند و به عنوان هم خانه فقط هستند و هیچ احساسی به هم ندارند نیاز به مشاوره خانواده دارند. درجلسات مشاوره علت دور شدن زوجین از هم ابراز نکردن علاقه و دوست داشتنشان به یکدیگر است که در نهایت منجر به سرد شدنو بی میلی و طلاق عاطفی آنها می شود.

  • رفتار های منفی همسر

همه افراد در زندگی های امروزی دچار تنش و اضطراب و استرس هستندو هرچه ان راپنهان کنند در یک موقعیت اشکار خواهد شد.برخی از رفتارهای بد همسر ریشه در تربیت اوو اختلالات شخصیت او دارد که در او ثابت شده است که مشاوره خانواده کمک میکند که این احساسات منفی شناسایی و از بین رود .

  • رفع چاش های زندگی زناشویی

نبود تفاهم در زوج ها باعث به وجود آمدن اختلافات می شود که حضور یک مشاور می تواند باعث از بین رفتن این تضادها شود.

  • طلاق آخرین گزینه

زمانی که اختلاف و درگیری بین زوج ها بالا میگیرد کمی فاصله میان زن و شوهر می تواند مفید باشد ولی اگر طولانی باشد نیاز به مشاوره دارد.

دور بودن از همسر و در یک خانه زندگی نکردن نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه باعث می شود زوجین به سمت طلاق بروند.

  • ادامه زندگی به خاطر فرزندان،آبرو

زمانی که به خاطر ترس از آبرو یا فرزندان به فکر ادامه زندگی با همسر بودید نیاز به یک مشاور دارید چون به سلامت روحی و روانی خود ضربه می زنید وبه فرزندان خود هم اسیب وارد می کنید . زن و شوهر در کنار هم با یک رابطه سالم می توانند تلاش برای تربیت فرزندان بکنند .

  • چالش های مرتبط با تربیت فرزندان

تربیت فرزندان یک امر مهم در خانواده است که نیاز به آگاهی و اطلاعات دارد بخصوص برای افرادی که تازه بچه دار شده اند و اطلاعات دقیقی از تربیت و بزرگ کردن فرزندان ندارند .

و اختلاف نظری که بین پدران و مادران در مورد تربیت فرزندان وجود دارد ممکن است باعث دوگانگی تربیتی فرزندان شود که برای جلوگیری از این مشکل لازم است از مشاور استفاده کرد.

  • رابطه والدین و فرزندان نوجوان

از جمله مشکلاتی که در مورد فرزندان وجود دارد که نیاز ه مشاوره دارد:

  • روابط نامشروع فرزندان
  • انحرافات اجتماعی
  • اختلاف بین خواهرو برادرها

از این رو برای از بین بردن این شکلات و برقراری رابطه ای خوب بین والدین و فرزندان نیاز به مشاور و متخصص است.

انواع مشاوره – مشاوره حضوری یا تلفنی؟

مشاوره حضوری تاثیر پذیری بیشتری نسبت به مشاوره تلفنی دارد. اما از کارایی مشاوره تلفنی هم نمی شود گذشت.

چه زمان این مشاوره ها اثر بخش است؟

زمانی می توانید از انواع مشاوره نتیجه بگیرید که تمام راه حل هایی که به شما داده می شود رااستفاده کنید .استفاده از جلسات مشاوره به این معنی نیست که کار شما تمام شده است بلکه زمانی موثر خواهد بود وظایف خود را انجام دهید تا نتیجه بگیرید اگر نتیجه نگرفتی ارتباط خود را قطع نکنید ادامه دهید تا راه حل ها ی جدید را دریافت کنید.

انواع مشاوره و سبک های آن

  • سبک مشاوره ای بوون یان

این سبک مشاوره ای برای افرادی است که به هر دلیلی حاضر نیستند که به مراکز مشاوره بیایند و نفر سومی وارد رابطه آنها می شود و رابط بین آنها و مشاور می شود .

  • سبک مشاوره ای ساختارمند

در این نوع سبک مشاوره تلاش بر این است که نقش و وظایف افراد مشخص شود تا مشکلات برطرف شود.

  • سبک مشاوره ای سیستماتیک

مشاور در این مشاوره عملکردی خنثی دارد .رفتار اعضای خانواده را مورد کندوکاو قرار می دهدو با بیان رفتارهای درست تلاش برای اصلاح رفتار می کند.

  • سبک مشاوره ای استراتژیک

رویکردی مستقیم و کوتاه مدت دارد و برای خانواده هایی است که نیاز دارند به سرعت مشکل آن ها برطرف شود و نتیجه مثبت را بگیرد.

دسترسی به مشاوره خانواده از تمام نقاط برای شما

یکی از مهمترین مزیت های مشاوره های تلفنی این است که از تمامی خدمات مشاوره از سراسر کشورو حتی خارج از کشور می توانید استفاده کنید .

منبع : انواع مشاوره | مشاوره حضوری و یا تلفنی خانواده

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

بهترین سبک فرزند پروری چیست؟ چه چیزی شما را تبدیل به والدین خوب می کند؟ پدر و مادر خوب تلاش می کنند براساس بهترین علایق کودک خود تصمیم گیری کنند.

البته هیچ کس کامل نیست. همانطور که هیچ پدر و مادری هم کامل نیست، بنابراین بهتر است هنگام به کرسی نشاندن انتظارات خود به خاطر داشته باشید که هیچ کودکی هم کامل نیست. اما منظور این نیست که ما نباید در جهت رسیدن به هدف تلاشی بکنیم. ابتدا استانداردهای بالایی برای خود تعیین کنید بعد کودک را در اولویت دوم قرار دهید. ما برای آن ها نمونه یک الگوی خوب هستیم.

در ادامه ده نکته در مورد یادگیری سبک فرزند پروری مؤثر مطرح می شود. اکثر آن ها نه آنی و نه شدنی هستند. بعلاوه احتمالاً هیچ کودکی نتواند همزمان به همه آن ها با هم عمل کند. اما اگر بتوانید بر روی آنها کار کنید؛ حتی انجام برخی از آنها در هر زمانی، باز هم خواهید توانست در مسیر درستی حرکت کنید.

بیشتر بخوانید:

 

بهترین سبک فرزند پروری چیست

چهار سبک اصلی فرزند پروری (مسالمت آمیز، مقتدرانه، غفلت آمیز و مستبدانه) که امروزه در روانشناسی کودک مورد استفاده قرار میگیرند، بر اساس کار دایانا بامریند، روانشناس رشد، و محققین دانشگاه استنفورد، النور مککوبی و جان مارتین است. در ادامه این روش ها به طور خلاصه توضیح داده شده است برای آگاهی از تمام سبک فرزند پروری می توانید از مقاله ۱۱ سبک های فرزندپروری کمک بگیرید.

۱. سبک فرزند پروری مقتدرانه

در سبک فرزند پروری مقتدرانه که دموکراتیک می باشد خانواده‌ها دموکراسی را انجام می‌دهند، جایی که کودکان در امور خود نظر می دهند. این والدین ارتباط نزدیک و خوبی با فرزندان خود برقرار می کنند. این نوع سبک فرزند پروری از نظر بسیاری از روانشناسان بهترین سبک فرزند پروری می باشد زیرا کودک به صورت مستقل رشد می کند.

۲. سبک فرزند پروری مسالمت آمیز

در این سبک فرزند پروری قوانین بسیار محدود هستند و کودک بسیار آزاد می باشد تا به فعالیتی که دوست دارد بپردازد در این روش کودکان ممکن است مسئولیت پذیری کمی نشان دهند.

۳. سبک فرزند پروری غفلت آمیز یا بدون دخالت

در این روش والدین دخالتی در رفتاهای کودک انجام نمی دهند و حتی اگر زمین خورد نیز به او کمک نمی کنند. این روش ممکن است آسیب های دائمی را برای کودک به همراه داشته باشد.

پیشنهاد مشاور: ۷ رفتارهای آسیب زا در تربیت فرزند| هنر فرزند پروری

۴. سبک فرزند پروری مستبدانه

کنترل زیاد، سخت گیر یو کنترل زیاد کودک در این روش حرف اول را می زند. این روش باعث می شود که کودک احساس کند استقلال بسیار کمی داشته و نمی تواند برای خود تصمیم بگیرد.

سبک فرزند پروری

۱۰ نکته برای روش فرزند پروری صحیح

۱. مدل سازی

عمل کنید. فقط آنچه شما می خواهید را از فرزند خود نخواهید انجام دهد. عملاً به آن ها نشان دهید. انسان تا حدی به دلیل یادگیری از طریق تقلید از گونه های خاص محسوب می شود. ما برای الگو گیری از حرکات دیگران برنامه ریزی شده ایم تا از این طریق آن ها را درک کنیم و خود را با آن ها یکی کنیم.

کودکان به ویژه هرکاری که والدین آن ها انجام می دهند را خیلی خوب تماشا می کنند، همان کسی باشید که دوست دارید کودک شما باشد، به او احترام بگذارید، به آن ها رفتار و نگرش های مثبتی نشان دهید، نسبت به هیجان های کودک همدلی نشان دهید؛ کودک شما آنگونه که مقتضی است تبعیت می کند.

۲. محبت

محبت خود را نشان دهید. وقتی عشق ورزیدن بیش از حد نباشد آنها لوس نمی شوند. تنها چیزی که می توانید به نام محبت انجام دهید چیزهای مانند ولخرجی در پول، آسان گیری، انتظارات پایین و حمایت بیش از حد است. وقتی این چیزها به جای عشق واقعی داده می شوند آن موقع فرزند شما لوس می شود.

عشق ورزی به فرزند خود می تواند به اندازه در آغوش گرفتن، بودن در کنار آن ها و به طور جدی گوش دادن به مسائل او ساده باشد. نشان دادن این کارهای عاشقانه می تواند راه انداز هورمون های ایجاد کننده حس خوب مانند اکسی توکسین، اپیوئیدها، و پرولاکتین باشد. این ناقل های عصبی شیمیایی می توانند به ما احساس آرامش عمیق، صمیمیت و اقناع عاطفی ببخشد و با وجود این خصوصیات کودک شما انعطاف پذیر خواهد شد و نیازی به درخواست رابطه نزدیکتر با شما ندارد.

۳. روش فرزند پروری مثبت

نوزادان با حدود ۱۰۰ بیلیون سلول های (نورون ها) عصبی مغزی و اتصالات نسبتاً کمی متولد می شوند. افکار ما محصول این اتصالات هستند، آن ها محرک اعمال ما بوده و شخصیت ما را شکل می دهد و اصولا همان کسی که هستیم را تعیین می کنند. آن ها از طریق تجارب موجود در سراسر زندگی ما خلق، تقویت و حک می شوند.

به کودک خود تجارب مثبتی بدهید. آن ها به توانایی تجربه تجارب مثبت خود دست خواهند یافت.

هم چنین به کودک خود تجارب منفی بدهید. در غیر اینصورت، آن ها به آن نوع رشد لازمه بالندگی خود نخواهند رسید.

به پارک بروید. با فرزند خود بخندید. خشم های هیجانی را تحمل کرده و با یکدیگر با یک نگرش مثبت مسئله را حل کنید.

نه فقط ارائه این تجارب مثبت موجب اتصالات خوب در مغز کودک شما می شود بلکه آن ها موجب شکل گیری خاطراتی از شما می شوند که کودک شما آن ها را در زندگی به یدک می کشد. وقتی بحث انضباط به میان می آید به سختی می توان مثبت بود. اما تمرین انضباط مثبت و اجتناب از قیاس های تنبیهی امکانپذیر است.

والد خوب بودن به معنای آن است که شما باید به کودک خود اخلاق خوب و بد را یاد بدهید. تعیین محدودیت ها و سازگاری رمز انضباط خوب است. هنگام اجرای این قوانین مهربان و قاطع باشید. بر روی دلایل پشتوانه رفتار کودک تمرکز کنید. همچنین آن را تبدیل به فرصتی برای یادگیری در آینده او کنید نه فرصتی برای تنبیه گذشته.

۴. مأمن امن

اجازه دهید کودک شما بداند که شما همواره برای پاسخگویی به سیگنال های دریافتی او و حساسیت به نیازهایش آنجا حضور دارید. کودک خود را به عنوان یک فرد حمایت کنید و بپذیرید. پناهگاهی امن و گرم برای اکتشاف او باشید. کودکانی که با والدین دارای مسئولیت پذیری مداوم پرورش می یابند تمایل به داشتن رشد عاطفی، رشد اجتماعی و پیامدهای مملو از سلامت روانی بهتری دارند.

۵. ارتباط و یکپارچگی

اکثر ما قبلاً از اهمیت ارتباط آگاهیم. با کودک خود صحبت کنید و به دقت به او گوش بدهید. شما با تداوم خط ارتباطی باز رابطه بهتری با کودک خود دارید و کودک شما هنگام بروز مشکل به شما مراجعه می کند. اما دلایل دیگری برای ارتباط وجود دارد؛ شما با این کار به کودک کمک می کنید تا اجزای مختلف مغزش را یکپارچه کند.

وقتی اعضای مختلف یدن یکپارچه می شود می توانند مانند یک کل هارمونیک عمل کنند که به معنای رفتار همکاری بیشتر و همدلانه تر است.

برای بهبود سبک فرزند پروری از کودک خود بخواهید هر چیزی که برایش اتفاق افتاده را توصیف کند و حس خود را بگوید. شما نباید به او راه حل بدهید. فقط به صحبت های او گوش دهید و بپرسید، سؤالات واضح به آنها در حس کردن تجارب و کامل کردن خاطرات کمک خواهد کرد.

۶. انعکاس گری

چیزهای که می خواهید تغییر دهید را یادداشت کنید و فکر کنید چطور می توانید آن را به شکل متفاوتی انجام دهید. سعی کنید آگاه باشید و دفعه بعد هنگام بروز این مسائل رفتار خود را تغییر دهید. اگر در ابتدا موفق نشدید تسلیم نشوید. با تمرین می توانید هر چیزی را تغییر دهید.

۷. توجه به بهزیستی خود

به روحیه خود توجه کنید. اغلب اوقات چیزهایی مانند سلامتی یا زندگی زناشویی با تولد کودک در اولویت های کم اهمیت تر قرار می گیرند. اگر به اینها توجه نکنید بعداً تبدیل به مشکلات بزرگتری خواهند شد. به خوبی از نظر روانی و فیزیکی خود را تغذیه کنید. زمانی را صرف تقویت رابطه با همسر خود اختصاص دهید. اگر این دو حیطه رشد نکنند، کودک شما نیز عذاب می کشد.

منبع : ۱۰ نکته برای فرزندپروری بهتر | بهترین سبک فرزند پروری چیست

  • kiimiya asadi