کیمیا اسدی

خانواده,سرگرمی,ازدواج

کیمیا اسدی

خانواده,سرگرمی,ازدواج

خانواده,سرگرمی,ازدواج

۸ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

همواره یکی از شکایات رایج والدین پرخاشگری فرزندان می باشد. شما ممکن است به عنوان والدین کودک پرخاشگر بارها این جمله را  به زبان بیاورید: “من احساس می کنم مانند پدر و مادری شکست خورده هستم”. این امر خیلی اهمیتی ندارد که چرا شما به عنوان پدر و مادر در آن زمان که باید، موثر نبوده اید- آنچه که مهم تر است این است که شما در مورد این مساله چه کاری انجام داده اید. ابتدایی ترین مرحله این است که  که از الگوهایی که در طول سال ها در کودکتان ایجاد شده است آگاه باشید. از خودتان بپرسید: “من چه رفتاری می بینم و درمقابل آن چه واکنشی انجام می دهم؟”

در نظر داشته باشید، هر فرد، شرایط و هر کودک، خاص هستند. برای مثال برخی از والدین در کنترل و مواجهه با خشم خودشان دچار مشکل هستند. آن‌ها به محض این‌که مشکلی را می بینند یا می شنوند به این ور و آن ور می پرند، و به کودک سیلی می زنند. این تنها منجر به بدتر شدن وضعیت می شود زیرا اگر شما واکنش پرخاشگرانه نشان دهید، کودک شما می آموزد که پرخاشگری همان چیزی است که با آن می توان مشکلات را حل کرد. درنتیجه ممکن است کودک یاد نگیرد به شیوه های مختلف دیگری رفتار کند: او همچنین اعتدال خود را از دست می دهد و پرخاشگر می شود.

درمقابل، برخی از والدین بسیار منفعل هستند- اما کودکشان ممکن است به دلیل عقب نشینی والدینش و برخورد نکردن درست با موضوع، پرخاشگر شود. بگذارید واضح تر بگوییم: شما می توانید معتدل باشید. شخصی ارام و پدر مادری موثر_این دو متقابلا منحصر به فرد نیستند_اما شما هنوز لازم است که محدودیت هایی را به صورت واضح، مشخص کنید و در این امر مشارکت کنید.

اگر شما پدر و مادری هستید که در یک الگوی ناموثر در پاسخ به فرزندتان گرفتار شده اید، توجه داشته باشید که تغییر یک شبه اتفاق نمی افتد. چگونگی پاسخ شما نشان نمی دهند که شما والدین بد یا خوبی هستید، این ممکن است بدان معنا باشد که شما بخشی از مشکل هستید و بنابراین می توانید بخشی از راه حل نیز باشید. اگرکودک شما پرخاشگر است این تقصیر شما نیست اما لازم است که شما به او آموزش دهید که چطور کارها را به روش های متفاوتی انجام دهد.

منبع : چگونگی مدیریت رفتار کودک پرخاشگر

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

 

درمان شناختی رفتاری افسردگی

درمان شناختی رفتاری افسردگی یکی از روش های موثر روان درمانی می باشدکه برای بهبود افسردگی به کار می رود، یکی از شایع ترین بیماری های روانی افسردگی می باشد که در طول سال افراد زیادی را درگیر می کند که معمولا با مشکلاتی مانند ناامیدی و بی لذتی رو به رو می شوند.

افراد افسرده معمولا از فعالیت های شغلی و فعالیت های تحصیلی باز می مانند و مهم ترین عامل خطرساز برای بیماران افسرده میل و گرایش آن ها به خودکشی می باشد در این مقاله به بررسی مختصری از افسردگی و درمان آن می پردازیم و درمان افسردگی با رویکرد رفتاری بحث می کنیم.

رفتار درمانی شناختی چیست؟

یکی از انواع روش های درمانی، رفتار درمانی شناختی می باشد که به فرد کمک می کند تا نگرش و دید خود را نسبت به وقایع تغییر دهد و در نتیجه به نحوه ی موثرتری با اتفاقات برخورد کند تا زندگی سالم تری داشته باشد.

علاوه بر این در این روش درمانگر سعی می کند نگرش را تغییر دهد و مشکلات و اختلالات روانی را شناسایی کند اما در این روش ریشه یابی به صورت عمیق انجام نمی شود و درمانگر تنها بر مشکلات حال تمرکز دارد.

درمان شناختی رفتاری افسردگی

در بسیاری از موارد بدون مصرف دارو با مراجعه به روانشناس می توان افسردگی را درمان کرد و در صورتی که درمانگر تشخیص دهد علائم افسردگی شما بسیار شدید است در این صورت برای درمان افسردگی شما را به یک روانپزشک برای دریافت دارو ارجاع می دهد و در حالتی که افسردگی خفیف تر است از روش های درمانی شناختی – رفتاری برای درمان آن استفاده می شود، تمرکز بر روی این درمان به تغییر دادن فکر و رفتار فرد منجر می شود و بر اساس نظر روان درمانگران شناختی رفتاری، شتاخت و نوع نگرش افراد به زندگی بر هیجانات آن ها تاثیر می گذارند.

در نتیجه اگر بتوان نوع نگاه به زندگی و اتفاقات پیرامون را تغییر داد در این صورت می توان بر هیجانات منفی و افسردگی چیره شد. در روش درمان شناختی رفتاری افسردگی، درمانگر تلاش می کند تا تجربیات مثبت و جدیدی را برای مراجع کننده اش به وجود آورد تا بتواند بر اساس موارد مثبت زندگی جدیدی را برای فرد آغاز کند.

در درمان شناختی رفتاری افسردگی چه افکاری مورد بررسی قرار می گیرند؟

افکاری که در درمان افسردگی مورد بررسی قرار می گیرد شامل فکرایی می باشد که به سلامت فرد آسیب وارد می کند و اعتماد به نفس او را کاهش می دهد و این افکارها به عنوان تحریف های شناختی تعریف شده اند که می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • تفکر همه یا هیچ: سیاه و سفید دیدن دنیا و وقایع آن
  • بی اهمیت شمردن رویدادهای مثبت
  • تعمیم افراطی: به صورتی که فرد یک رویداد منفی به موقعیت های دیگر مربوط می سازد.
  • شخصی سازی: ربط دادن همه وقایع به خود
  • فیلتر ذهنی: داشتن نگاه بدبینانه به همه رویداد های پیرامون به طوری که واقعیت تیره و تار دیده می شود.

در این روش درمانی فکر به تنهایی تغییر نخواهد کرد بلکه سبک فکر کردن به طور کلی تغییر می کند چون ذهن اگر بیمار شود سبک فکری را درگیر می کند و بیشتر به مشکلات و احساسات منفی دامن می زند درمانگر در این راه مراجع کننده را هدایت می کند و جایگزینی افکار توسط خود فرد صورت می گیرد و هیچ کس او را وادار نمی کند تا به شیوه خاصی فکر کند.

درمان شناختی رفتاری برای افسرده ها چند جلسه طول می کشد؟

روش درمانی شناختی رفتاری یکی از روش های روان درمانی کوتاه مدت به حساب می آید، در حالی که روش های دیگر ممکن است سال ها طول بکشد اما در این روش به چیزی حدود ۱۰ جلسه نیاز است تا درمان صورت گیرد و معمولا این جلسات به صورت هفتگی برگزار می شود. هر چه قدر در درمان پیشرفت حاصل شود در این صورت فواصل بین جلسات درمانی نیز افزایش خواهد یافت.

منبع : درمان شناختی رفتاری افسردگی

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

 

علائمی که نشان می دهند همسرتان شما را دوست ندارد، عبارتند از:

علامت ۱٫ متوقف کردن اشتراک گذاری

یکی از شاخص هایی که نشان می دهد رابطه شما از بین رفته است، تصمیم گیری همسرتان برای متوقف کردن اشتراک گذاری موارد مختلف با شما می باشد.

در صورتی که وی نخواهد یک چیزی را برای خانه یا یک حیوان خانگی جدید نخرد، شما باید نگران شوید.

در این شرایط، شما یک سری از موارد مربوط به تعهد دو گانه را مشاهده خواهید کرد که باعث می شوند آنها با شما ارتباط برقرار کنند و هر دو شما مسولیت هایی در قبال یکدیگر داشته باشید.

با این وجود در صورتیکه وی از بردن اسم شما امتناع کند، این مورد نشان خواهد داد که عاشق شما نیست.

علامت ۲٫ با شما صحبت نمی کند

در برخی روزها شما احساس خواهید کرد که دوست ندارید صحبت کنید. با این وجود، در صورتی که وی در زمانیکه کاملا عادی و پر حرف می باشد، از صحبت کردن با شما امتناع کند، باید این واقعیت را بپذیرید که احتمالا وی جدا شدن را مد نظر دارد.

در حالت کلی، دختران پرحرف تر از پسران هستند. به نظر می رسد که دختران همواره یک حرفی برای گفتن داشته باشند و گوش دادن برای شما مناسب می باشد.

در صورتی که همسر شما به صورت ناگهانی لحن خودش را تغییر دهد و صحبت کردن و پرحرفی خودش را متوقف کند، دلیل مناسبی برای این نگرانی خواهید داشت که شاید وی عاشق یک فرد دیگری باشد.

علامت ۳٫ او (همسرتان) همواره بدخلق و ترشرو می باشد، ولی فقط با شما چنین برخوردی دارد

این علامت نشانگر این است که وی شما را دوست ندارد. در حالت عادی، زمانی که شما شخصی را دوست داشته باشید، برخورد منفی با وی نخواهید داشت.

در مقابل، سعی خواهید کرد که آنها را با روحیه کنید و منجر به خندیدنشان بشوید. حتی زمانی که شما کاری را انجام بدهید که منجر به دیوانه شدن وی شود، وی یک راهی برای برگشت از آن شرایط و ادامه دادن خندیدنش پیدا خواهد کرد.

زمانی که صدای جویدن یا تنفس شما منجر به ناراحتی او شود، کاملا منطقی خواهد بود که بگوییم وی دوست ندارد در کنار شما باشد.

آیا همسرتان نسبت به نحوه خندیدن شما یا نحوه شام خوردن شما به صورت خاص، تنفر دارد؟

در صورتیکه این موارد در حال حاضر منجر به عصبانی شدن همسرتان شوند، بهتر است که مراقب باشید، چرا که به نظر می رسد وی شما را همانند گذشته دوست ندارد.

علامت ۴٫ او به حرف های شما گوش نمی دهد

در یک رابطه ازدواجی سالم، شما سخت تلاش خواهید کرد که به گفته های طرف مقابلتان گوش دهید.

بنابراین، در صورتی که یک فرد متوجه شود که طرف مقابلش به وی گوش نمی دهد، این علامت نشان خواهد داد که احساسات رابطه ای به یک مورد بدی تبدیل شده اند.

هیچ تردیدی نسبت به این مورد وجود ندارد که یک همسر همواره باید به گفته های مرد خودش گوش دهد و در مسال مطرح شده به وی کمک کند. زمانیکه وی به صورت ناگهانی تصمیم بگیرد که به شما گوش ندهد، این یک علامت قوی خواهد بود که نشان می دهد وی شما را دوست ندارد.

در یک رابطه سالم، ارتباط مهمترین عامل می باشد و هر دو طرف باید در رابطه با آن فعال باشند. در صورتی که همسرتان تصمیم بگیرد که به گفته های شما گوش نکند، ارتباط شما از بین خواهد رفت.

علامت ۵٫ هیچ دستی برای آغوش گرفتن وجود ندارد، هیچ سکسی وجود ندارد

مطالعات صورت گرفته نشان می دهند که رابطه جنسی، عامل چسبندگی رابطه ازدواجی می باشد و زوجین را در کنار یکدیگر نگه می دارد.

در این شرایط است که ارتباط درونی قوی می شود و رشد پیدا می کند. انسان ها به یک ارتباط فیزیکی نیازمند هستند، چه در صورتی که این ارتباط گرفتن دست ها باشد یا سکس باشد، یک عامل مهمی در هر رابطه سالمی خواهد بود.

در صورتی که شما چنین ارتباط فیزیکی صمیمی نداشته باشید، صرفا دوستان هم خواهید بود

زمانی که شما بچه داشته باشید، کاهش یافتن رابطه جنسی برای یک مدتی یک مورد طبیعی خواهد بود، ولی در حالت نرمال، این رابطه با گذشت زمان به حال اولیه برخواهد گشت.

در صورتی که همسرتان به رابطه صمیمی و جنسی برنگردد یا شما را طرد کند، این شرایط به صورت بدیهی نشان خواهد داشت که عشق شما از بین رفته است.

علامت ۶٫ وی فقط به خودش توجه می کند

هیچ شکی وجود ندارد که شما از همسرتان می خواهید که به خودش و کارش متمرکز شود.

بله، شما در یک مشارکت ازدواجی هستید، ولی همچنان دو فردی هستید که نیاز دارید هویت های خودتان را به صورت مجزا نگه دارید.

با این وجود، در صورتی که متوجه شوید همسرتان هر کاری را صرفا برای خودش انجام می دهد، احتمالا شرایط موجود یک شرایط خوبی نخواهد بود.

در یک رابطه ازدواجی سالم، تمرکز باید به صورت متوازن و بر روی هر دو شما صورت بگیرد. این مورد شامل حضور داشتن در کنار همسرتان در حین نیازمند بودن وی و تشویق کردن وی در صورت نیاز داشتنش می باشد.

در صورتی که همسرتان عشقش را به شما از دست بدهد، ارتباط خودش را قطع خواهد کرد و هیچ توجهی به شما نخواهد داشت.

دلیل اینکه وی فقط به خودش متمرکز می شود و هیچ توجهی به شما نمی کند، عبارت از این است که وی مطلع می باشد که به زودی، تمامی تمرکزش بر روی خودش خواهد بود.

چنین زوجینی شبیه به افراد خودپسند می باشند.

در صورتیکه احساس کنید همسرتان خودخواه و خودپسند شده است، این یک علامت بدی خواهد بود که نشان می دهد وی شما را دوست ندارد.

منبع : به چه نحوی متوجه شوید که همسرتان شما را دوست ندارد؟

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

 

بی اختیاری مدفوع (Encopresis) به شرایطی گفته می شود که کودک بدون آن که علتی داشته باشد، در لباس و یا سایر موقعیت هایی که از نظر اجتماع پسندیده نیست، مدفوع می کنند.

انکوپرزیس وضعیتی است که در آن کودک پس از آموزش دیدن در مورد استفاده از دستشویی زمانی که در توالت نیست، مدفوع می کند. یبوست معمولا باعث این حوادث می شود. بی اختیاری مدفوع در کودکان می تواند ناامید کننده باشد، اما صبر داشته باشید و در زمانی که فرزندتان با آموزش سازگار می شود، آن را تشویق کنید.

برای تشخیص بی اختیاری ادرار سن کودک باید حداقل ۴ ساله باشد و بی اختیاری حداقل هر ماه یک بار و به مدت ۶ ماه متوالی رخ دهد. ملاک ۴ سال به آن دلیل انتخاب شده است که بررسی ها و پیگیری های متعدد نشانگر این موضوع هستند که ۵۰ درصد کودکان در ۲ سالگی و ۱۰۰ درصد آنان در ۴ سالگی قادرند که بر مدفوع خود کنترل داشته باشند.

بی اختیاری مدفوع در کودکان چیست

از آنجایی که تجمع مدفوع باعث کشیده شدن روده بزرگ می شود، اگر درمان نشود، مشکل بدتر می شود. به مرور کودکان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا از درد معده شکایت کنند.

مدفوع بزرگ و سفت همچنین ممکن است باعث پارگی پوست اطراف مقعد شود که خون روی مدفوع باقی می ماند.

بچه ها نمی توانند با شرم و گناهی که در مورد این وضعیت احساس می کنند روبرو شوند. برخی حتی سعی می کنند زیر شلواری کثیف خود را از والدین خود پنهان کنند.

پیشنهاد مشاور: راه درمان نگه داشتن مدفوع

اکثر کودکان مبتلا به بی اختیاری مدفوع می گویند قبل از اینکه لباس زیر خود را کثیف کنند، هیچ تمایلی به دفع مدفوع ندارند. این اتفاق معمولاً در طول روز اتفاق می افتد، در حالی که کودک بیدار و فعال است.

دلیل دیگر ممکن است علمی تر باشد: از آنجایی که مغز به بوی مدفوع عادت می کند، ممکن است کودک دیگر متوجه این بو نشود.

به طور معمول، بی اختیاری مدفوع به دو طبقه ی عمده و چند طبقه ی فرعی تقسیم بندی می شوند. این طبقات عمده عبارتند از: اولیه و ثانویه. بی اختیاری مدفوع اولیه زمانی طبقه بندی می شود که پس از رسیدن به سن زمانی و عقلی ۴ سال، ادامه داشته و دوره ی زمانی قبلی کنترل مدفوع حداقل به مدت زمان یک سال اتفاق نیفتاده باشد.

اگر باوجود یک سال کنترل، بی اختیاری مدفوع ظاهر شود، از نوع ثانویه تلقی می شود.

تشخیص

ملاک های تشخیص بی اختیاری مدفوع هستند عبارتند از:

  •  دفع مکرر مدفوع در محل هایی که مناسب این منظور نمی باشد، خواه عمدی و یا خواه غیر عمدی باشد.
  •  وقوع حداقل یک مورد در ماه به مدت زمان ۶ ماه .
  •  سن زمانی و عقلی حداقل ۳ سال.
  • ناشی از علت های جسمی همانند: مگا کولولن، آگانگلیونی نیست.
  • معاینه رکتال که در آن پزشک یک انگشت دستکش دار را وارد رکتوم می کند تا انسداد و مشکلات عضلانی را بررسی کند.
  • اشعه ایکس
  • شکم درد
    از دست دادن اشتها
  • ارزیابی روانشناختی برای تعیین علت در صورت ارتباط با استرس عاطفی، ترس یا چالش های رفتاری.

تخمین زده می شود که ۱٪ – ۲٪ از کودکان زیر ۱۰ سال تحت تاثیر انکوپرزیس قرار دارند. پسران بیشتر از دختران بی اختیاری مدفوع در کودکان را تجربه می کنند. تقریباً ۸۰ درصد از کودکان مبتلا پسر هستند.

علت مدفوع کودک در شلوار

سه نظریه ی عمده در مورد علت بی اختیاری مدفوع وجود دارد، این نظریه ها عبارتند از: نظریه طبی، نظریه ی پویایی روانی و یادگیری – رفتاری.

نظریه  طبی: این نظریه از دیدگاه رشد عصبی به مشکل نگاه می کند. بی اختیاری مدفوع در این چشم انداز، حاصل از نارسایی های رشدی در ساخت و کارکرد مکانیزم های تشریحی و فیزیولوژیکی مورد نیاز برای کنترل روده می باشد، این نارسایی ها موقتی به شمار می آیند. مشکلات پزشکی شامل موارد زیر می باشند:

  • اینرسی روده: روده بزرگ مدفوع را آنطور که باید حرکت نمی دهد.
  • آسیب عصبی دستگاه گوارش: ماهیچه های انتهای دستگاه گوارش (مقعد) به درستی بسته نمی شوند.
  • بیماری هیرشپرونگ: پایانه های عصبی در روده وجود ندارد، این امر باعث انسداد روده می شود و مدفوع نمی تواند دفع شود.
  • عفونت یا پارگی در رکتوم.
  • کم آبی (عدم نوشیدن آب کافی ).
  • سوء تغذیه یا رژیم غذایی متشکل از چربی و شکر بیش از حد.

نظریه پویایی روانی: این نظریه، اختلال بی اختیاری مدفوع را نشانه ی برخی از تعارض های عمیق تر می داند. علل روانی این اختلال شامل موارد زیر می باشد

  • کودک مشغول بازی است و نمی خواهد برای رفتن به دستشویی بایستد.
  • ترس از توالت
  • رویدادهای استرس زا در زندگی کودک، مانند شروع مدرسه.
  • اختلال نافرمانی مخالف
  • مشکلات رفتاری: فرزند شما در پیروی از قوانین یا برآوردن انتظارات اجتماعی مشکل دارد.

نظریه ی یادگیری_ رفتاری: این نظریه، بی اختیاری مدفوع را به دلیل نادرست بودن روند آموزش استفاده از توالت ناشی می دانند.

روش های رفتاری، با موفقیت بیشتری در درمان بی اختیاری مدفوع مورد استفاده قرار گرفته اند. از جمله ” برچسب جایزه ” که در آن، کودک برای هر روزی که بدون بی اختیاری سپری کند، ستاره ای را در چارت وارد می کند. سایر تقویت کننده های رفتاری بسیار اثر بخش بوده است. اما با این حال، شاید بهترین روش مقابله با این اختلال، روش ترکیبی طبی _ رفتاری نیز باشد.

در حالی که تقریباً همیشه یک مؤلفه رفتاری در انکوپرزیس مزمن وجود دارد، رفتار درمانی به تنهایی، مانند ارائه پاداش، معمولاً مؤثر نیست. در عوض، ترکیبی از درمان پزشکی و رفتار درمانی بهترین و دائمی ترین نتیجه را به دنبال دارد.

علائم

  • نمی توانند مدفوع خود را نگه دارند.
  • مخفی کردن مدفوع
  • پنهان کردن لباس های کثیف
  • دفع نامنظم
  • احساس نفخ یا احساس درد در شکم یا معده
  • از دست دادن اشتها
  • خاراندن یا مالش ناحیه مقعد به دلیل تحریک مدفوع آبکی
  • کناره گیری از دوستان، مدرسه یا خانواده

بی اختیاری مدفوع در کودکان بیش فعال

مطالعات نشان داده است که کودکان مبتلا به ADHD (بیش فعالی) به طور قابل توجهی نسبت به کودکان سالم، میزان بی اختیاری ادرار و مدفوع، یبوست، شب ادراری و دیسوری بالاتری دارند.

بیشتر کودکان مبتلا به ADHD در کنترل مثانه در طول روز و شب ناتوانی هایی را تجربه می کنند که با درمان به مرور کاهش می یابد.

متخصصان پزشکی معمولاً تخلیه مدفوع از روده بزرگ و رکتوم را به عنوان تخلیه یا در موارد شدید که پزشک نیاز به خارج کردن مدفوع به صورت دستی دارد انجام می دهند.

درمان قطعی بی اختیاری مدفوع در کودکان 

درمان برای هر کودکی که به بی اختیاری مدفو عتشخیص داده می شود منحصر به فرد است و می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • مصرف ملین‌ها یا تنقیه برای اطمینان از مدفوع نرم و منظم زیر نظر دکتر.
  • برنامه منظم برای دستشویی
  • یک رژیم غذایی سرشار از فیبر (میوه ها، غلات کامل، سبزیجات).
  • نوشیدن آب فراوان
  • ستایش یا پاداش به فرزندتان برای استفاده منظم از توالت
  • در صورت وقوع حادثه، با فرزند خود دعوا و پرخاش نکنید.
  • تخلیه رکتوم و کولون از مدفوع. بسته به سن کودک و موارد دیگر، پزشک ممکن است داروهایی از جمله نرم کننده مدفوع، ملین ها و یا تنقیه را توصیه کند. ملین و تنقیه را فقط زیر نظر پزشک بدهید. هرگز این درمان ها را بدون مشورت با پزشک خود در خانه انجام ندهید.
  • در بیشتر موارد، آزمایش خون بخشی از ارزیابی یبوست نیست. در برخی موارد، عکسبرداری با اشعه ایکس از شکم یا لگن کودک انجام می شود تا مشخص شود که چه مقدار مدفوع در روده بزرگ وجود دارد و اینکه آیا کولون و رکتوم بزرگ شده اند یا خیر.

منبع : بی اختیاری مدفوع در کودکان

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

ازدواج با خود ( سولوگامی)، تعریف + علل

سولوگومی عجیب ترین ازدواجی است که بشر در طول تاریخ خود اختراع کرده باشد، تا به امروز یکی از باورهای عمومی این است که اولین اصل ازدواج وجود دو نفر از جنس مخالف می باشد.

اما در دهه های اخیر ازدواج از شکل سنتی اش خارج شده است و صورت های مختلفی مثل ازدواج همجنس گرایانه و یا ازدواج با حیوانات را مشاهده شده است.

اما امروزه با پدیده ای به نام ازدواج آشنا هستیم که فلسفه اصلی ازدواج را زیر سوال می برد و اصلی ترین دلیلی که باعث ازدواج با خود می شود می توان به دو مفهوم انزوا طلبی و خودشیفتگی اشاره کرد که باید این دو مورد بررسی قرار گیرد.

در این مقاله به بررسی ابعاد اصلی ازدواج با خود می پردازیم هم چنین مشاوره قبل از ازدواج به شما کمک می کند تا ابعاد مختلفی که باعث ازدواج با خود می شود را مورد بررسی قرار داده و بهترین تصمیم را بگیرید.

تعریف ازدواج با خود یا سولوگامی

سولوگامی رسم جدید می باشد که در آن خبری از عروس و داماد نمی باشد و فرد با خودش ازدواج می کند بسیاری از افراد ممکن است فکر کنند که این کار توهمی بیش نبوده و امکان پذیر نمی باشد اما از سال ۱۹۹۳ این روند شروع شده است و خانم لیندا بیکر اولین کسی بوده که با خودش ازدواج کرده است.

ازدواج با خود در طی مراسمی با حضور عاقد و جمعی از شاهدان به صورت رسمی برگزار می شود و فرد در مقابل آیینه می ایستد و بعد از خواندن خطبه عقد به خودش بله می گوید.

در این ازدواج فرد به تنهایی خود ادامه می دهد و با خود روابط عاطفی برقرار می کند تاکنون نمونه هایی از این ازدواج در کشورهایی مانند آمریکا، ژاپن، تایوان، انگلستان و برخی از موارد در استرالیا مشاهده شده است.

ازدواج با خود دلایل اصلی

سولوگامی از نظر عرفی رسمی عجیب و غیر عادی به نظر می رسد و به دلایلی فرد تن به این ازدواج می دهد که در زیر اصلی ترین آن ها را بیان می کنیم.

  1. انزوا طلبی

یکی از دلایلی که باعث می شود فرد با خود ازدواج کند انزوا طلبی می باشد در این زمان فرد تمایل ندارد تنهایی اش را بهم بزند و به خاطر این که انزوا و تنهایی اش را حفظ کند با خود ازدواج می کند.

  1. خو شیفتگی

بر اساس تحقیقات انجام شده یکی از اصلی ترین دلایل ازدواج با خود سولوگامی، خود شیفتگی می باشد، اختلال شخصیت خودشیفته از موضوعات شناخته شده در روانشناسی است، واژه خود شیفتگی یا نارسیسیسم از اسطوره یونانی گرفته شده است.

ازدواج با خود

نارسیس مردی جوان و خوش چهره و جذاب بود که تمامی دختران عاشق او بودند اما او به هیچ کس توجه نمی کرد و به آن ها علاقه ای نشان نمی داد و تنها حودش را جذاب می دانست روزی او برای نوشیدن آب به کنار برکه می رود و به گونه ای محو عکس چهره خود در آب برکه می شود طوری که در آب افتاده و در آن غرق می شود.

افرادی که مبتلا به خودشیفتگی می باشند هیچ کس را لایق خودشان نمی دانند و آن ها عشق بیش از حدی به خودشان دارند در واقع افرادی که به سمت ازدواج با خود سولوگامی می روند یکی از پیامدهای منطقی خود شیفتگی مفرط می باشد.

  1. ازدواج با خود ( سولوگامی)، پیامدها

تا چند سال پیش یکی از مهم ترین دغدغه های و نگرانی های انسان تنهایی بود و ازدواج بهترین راه برای حل این موضوع است به طوری که با ازدواج خانواده ای حاصل می شود و منبع آرامش و پناهگاه انسان است.

اما امروزه بشر به جایی رسیده است که تنهایی را برای خود انتخاب می کند و آن را به صورت رسمی و در غالب ازدواج با خود سولوگامی انجام می دهد.

انسان برای این که بتواند به موفقیت و شادکامی برسد باید با دیگران در ارتباط باشد و نیازهای عاطفی خود را ارضا نماید اما به طور بدیهی ارضای نیازهای عاطفی به تنهایی انجام نمی شود و انسان باید با فرد دیگری در ارتباط باشد تا بتواند نیازهای عاطفی اش را رفع کند.

فردی که با خودش ازدواج می کند از نظر جنسی نیازش را با خودارضایی رفع می کند و نمی تواند خانواده ای را تشکیل دهد .

در این حالت جامعه از روند طبیعی اش خارج می شود شاید بهتر باشد فردی که به ازدواج با خود سولوگامی فکر می کند قبل از هر چیزی به سراغ روان درمانی برود و خودش را بهتر بشناسد.

منبع : ازدواج با خود ( سولوگامی)، تعریف + علل
  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

حس مالکیت در کودکان یکی از موضوعات دشوار برای والدین و کودکان می باشد که چالش های زیادی را به همراه دارد.

این حس از سن ۲۰ماهگی شروع می شود و در سن دو و نیم سالگی به اوج می رسد، در این سن حساس کودکان به وسایل و اسباب بازی های خود احساس مالکیت بسیاری دارند و به هیچ عنوان حاضر نیستند آن را با دیگران تقسیم کنند.

والدین در این هنگام نمی دانند با فرزندشان چطور برخورد کنند و شیوه تربیتی صحیح را نمی دانند به همین دلیل این موضوع منجر می شود تا جروبحثی میان والدین و کودک به وجود آید.

والدین اگر آگاهی درست و کافی را از احساس مالکیت کودک در این سن خاص داشته باشند به راحتی می توانند سازگاری و رشد اجتماعی کودک کمک کنند و به او کمک کند تا حس مالکیت کودک را رشد دهد.

حس مالکیت در کودکان چیست؟

کودک در هر دوره از رشد خود ویژگی ها و حالت های منحصر به فرد خودش را دارد و او در هر دوره از رشد کودک از نظر اجتماعی، شناختی، هیجانی و جسمانی ویژگی های خاصی از خود نشان می دهد.

یکی از ویژگی های مهمی که در رشد اجتماعی کودک به وجود می آید احساس مالکیت کودک می باشد.

کودک در دوره از رشد از سن ۲۰ماهگی تا ۵ سالگی احساس مالکیت خاصی کودک به وسایلش دارد و در سن ۲.۵ احساس مالکیت او به اوج می رسد.

کودکان نسبت به وسایل و اشیا بیرونی و اسباب بازی های خود بسیار حساس هستند و احساس تملک و مالکیت خاصی به آن ها دارند و اگر کسی وسایل آن ها را بردارد و یا احساس کنند که وسایل آن ها در خطر هستند واکنش هایی از خود نشان می دهند.

واکنش های آن ها می تواند به صورت گریه و زاری و لجبازی کردن باشد و هم چنین می تواند مقاومت خاصی برای به دست آوردن وسایل خود نشان دهند.

احترام به حس مالکیت کودک

والدین معمولا اطلاعاتی در مورد احساس مالکلیت در کودکان و روش های صحیح برخورد با کودک در این زمینه را نمی دانند.

به همین دلیل رفتار نادرستی با کودک دارند و این رفتار نامناسب باعث می شود تا بر سازگاری و رشد اجتماعی کودک تاثیر منفی بگذارد.

والدین باید در مورد این موضوع اطلاعات و آگاهی خود را بالا ببرند تا بتوانند در رشد اجتماعی کودک به او کمک کنند چون رشد اجتماعی یکی از عوامل اصلی رشد کودک می باشد.

باید درک کنید که این موضوع طبیعی است و برای رشد اجتماعی کودک لازم می باشد و کودکی که این احساس را دارد رفتارهای ناهنجاری از خود نشان نمی دهد.

برخورد صحیح با حس مالکیت کودکان

طرز برخورد با احساس مالکیت در کودک بسیار مهم است زیرا اگر به حس کودک توجه نشود و به آن احترام گذاشته نشود کودک آزرده خاطر و ناراحت می شود و ممکن است نسبت به والدینش دلگیر شده و حس خوبی نداشته باشد و فکر و نگرش او نسبت به خانواده و اطرافیانش تغییر می کند.

والدین باید بهترین و مناسب ترین برخورد را با کودک خود داشته باشند تا به روحیات او لطمه ای وارد نشود، والدین باید به این نیاز کودک توجه خاصی داشته باشند و به آن احترام بگذارند.

علاوه بر احترام گذاشتن به کودک باید حس همدلی، دوستی و بخشندگی را به کودک آموزش دهند تا کودک به خوبی رشد کند.

۱. استفاده از وسایل و اسباب بازی به صورت مشترک

در این سن باید کودک را با بازی های گروهی آشنا کرد تا دوستانی برای خود پیدا کند و با چند کودک با هم بازی کنند و هدف آن ها در بازی یکی باشد.

همچنین می توان کودک را برای همکاری در کارها دعوت کرد و کارها را با او تقسیم کرد، و به کودک آموزش داد تا به یک هدف مشترک به خوبی برسد.

اگر با کودک برخورد درست و صحیحی داشته باشید می توانید او را با همکاری، رعایت نوبت و بخشندگی به خوبی آشنا کنید و این ویژگی ها را در او تقویت کنید.

۲. حس مالکیت در کودکان، گفتگو با کودک

والدین می توانند با کودک خود به گفتگو بپردازند و مسائل را برای او توضیح دهند این برخورد می تواند مفید باشد.

اگر نسبت به وسایلش بسیار حساس باشد و تملک خاصی به آن ها داشته باشد می توانید دلیل این رفتارش را از او بپرسید که چرا این حس را نسبت به وسایلش دارد.

این رفتار صحیح باعث خواهد شد تا کودک احساس خود را به خوبی بیان کند و شما متوجه شوید که کودک به چه دلایلی این رفتار را از خود نشان می دهد.

حس مالکیت در کودکان

۳. آموزش به کودک هنگام ندادن اسباب بازی به دیگران

اگر کودک به یکی از اسباب بازی هایش بسیار احساس مالکیت می کند و تملک خاصی به آن دارد و تحت هیچ شرایطی آن را به دوستان و همبازی ها خود نمی دهد باید با کودک خود حرف بزنید و به او فرصت دهید تا در مورد حرف های شما فکر کند.

با این روش شما می توانید او را با مفاهیمی مانند تقسیم کردن وسایل، بازی مشترک و گروهی را برای او بیان کنید تا دفعه بعد راحتر با همبازی هایش بازی کند.

در این سن کودک تصور و درک درستی از بازی مشترک با دوستان و به اشتراک گذاشتن وسایلش با افراد دیگر ندارد و والدین باید این مسئله را به او آموزش دهند و در مورد این مسئله با او به گفتگو بپردازند.

یکی از روش هایی که می تواند کودک را به بازی گروهی جذب کند تشویق کردن است والدین با تشویق کردن می توانند کودک را به سمت بازی های دسته جمعی بکشانند تا در این بازی ها با حس همکاری، رعایت نوبت و بخشندگی آشنا شود.

۴. حس مالکیت در کودکان، آموزش از طریق مشاهده

کودکان بسیاری از رفتارها را از طریق مشاهده کردن و تقلید کردن آموزش می بینند.

اگر والدین به عنوان الگو و یک شخص بزرگتر بخشنده باشد و وسایل را با دیگران به اشتراک بگذارد کودک با مشاهده رفتار والدین و تقلید از آن ها این رفتار را یاد می گیرد.

هنگامی که کودک با دوستانش بازی گروهی انجام می دهد بر اساس آموزش هایی که از طریق مشاهده دیده است با همبازی هایش با وسایل مشترک بازی خواهند کرد.

منبع : حس مالکیت در کودکان| ۱۱ درمان قطعی روانشناسی

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

ضمیر ناخودآگاه در ازدواج، سندروم بازگشت به خانه

اهمیت و ضرورت ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج چیست؟ تعارضات و تعاملاتی که افراد با والدین خود دارند.

به طور مستقیم بر روابط بعدی آن ها اثر می گذارد و روابط عاشقانه آن ها را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد، که به آن تاثیر ذهن ناخودآگاه برای ازدواج یا سندروم بازگشت به خانه می گویند.

در واقع کودک دو خواسته اصلی دارد که یکی عشق پدر و مادر و دومی عشق پدر و مادر به یکدیگر می باشد.

ضمیر ناخودآگاه در ازدواج

، ممکن است فردی به در کودکی به این خواسته اش نرسیده باشد و ناکام مانده باشد در این صورت این خواسته ها تا بزرگسالگی همراه او خواهند ماند. در بزرگسالی سعی می کنند تا به این دو خواسته های خود در مورد عشق پاسخ دهد.

در این شرایط افراد باید به مشاوره قبل از ازدواج مراجعه کنند تا با استفاده از روانشناسی ازدواج با آگاهی از ضمیر ناخودآگاه خود و عدم پیروی از وسوسه های آن ازدواج موفق و خوبی داشته باشند و بتوانند در امر ازدواج انتخاب درستی داشته باشند.

ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج به چه معناست؟

به طور معمول افراد به دنبال این هستند که با ازدواج شان نیمه خالی وجودی خود را پر کرده و به سمت رشد و شکوفایی قدم بردارند، شاید برای شما جالب باشد که بدانید چرا در روابط عاشقانه تان جذب افراد خاص و شخصیت های جذاب می شوید.

توجه داشته باشید که در امر ازدواج افراد از ضمیر ناخودآگاه خود تاثیر می گیرند و همسرشان را انتخاب می کنند، این کار مانند این است که یک چیز ناتمام دارید و باید آن را به اتمام برسانید.

در این شرایط باید به روابط پدر و مادرتان با یکدیگر و تعاملاتی که با شما دارند توجه کنید. فردی که برای ازدواج انتخاب کرده اید تا چه اندازه ای ویژگی هایی مشابه با یکی از والدین شما را دارد؟

نقش و اهمیت ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج چیست؟

در ادامه این مقاله نقش ضمیر ناخودآگاه در ازدواج را به خوبی مورد بررسی قرار می دهیم و در مورد هر کدام توضیحاتی را ارائه خواهیم داد:

  1. التماس ضمیر ناخودآگاه برای توجه و عش

اگر در کودکی عشق و توجه لازم از طرف یکی از والدین تان دریافت نکرده باشید ممکن است به فردی علاقه مند شوید که مانند پدر و مادرتان به شما توجه و عشق کافی نداشته باشد.

به طور مثال مریم زنی سی ساله است که به طور ناخودآگاه از مردانی که انتقادگر و کنترل کننده هستند خوشش می آید و به همین دلیل او با مردی ازدواج کرده است که به طور مداوم از او انتقاد می کند و با انتقادهایش این احساس را در مریم به وجود می آورد که همسر خوبی نیست، باهوش نیست، و باید سعی کنید خودش را تغییر دهد.

مریم حتی به خواسته شوهرش بینی خود را عمل کرده است. در این شرایط از مریم خواسته شد تا فهرستی از ویژگی ها پدر و مادرش را بنویسد.

ویژگی های مادر مریم: زنی انتقاد گر، سختگیر، طعنه زن، دمدمی مزاج، کمال گرا و همواره عصبانی.

با توجه به ویژگی های مادر مریم، مشخص شد مریم به مردانی علاقه دارد که ویژگی های مادرش را دارند و او از این طریق سعی می کند روابط خود با مادرش را بازسازی کند، مریم سعی می کند خودش را فردی باهوش، زیبا و خوب نشان دهد.

او هنوز درگیر با خود درگیر بود و سعی می کرد که به مادرش نشان دهد که او هم خوب است و مادرش دیگر او را سرزنش نکند، در این شرایط مریم نیاز به تایید مادرش دارد چون از زمان کودکی تا حال نتوانسته تایید او را به دست آورد، به همین دلیل دچار سندروم بازگشت به خانه شده است.

او سعی می کند تا در رابطه با شوهرش این کار ناتمام دوران کودکی را به اتمام برساند و از این طریق درگیری ذهنی اش را از بین ببرد. به همین دلیل به مردانی با ویژگی شخصیتی مادرش علاقه مند شده است.

  1. ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج، خشم از والدین و طرد معشوق توسط ضمیر ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه در ازدواج

اگر از دست یکی از والدین خود عصبانی باشید ممکن است زمانی که کسی به شما محبت می کند و عشق می ورزد، هیچ توجهی به او نداشته باشید و او را طرد کنید تا دلش را بشکنید.

از این طریق خشم و عصبانیت خودتان را تسکین داده و طرف مقابل را مجبور می کنید تا برای به دست آوردن شما تلاش بیشتری کند و عشق و توجه بیشتری به شما داشته باشد.

یکی از تاثیرات ذهن ناخودآگاه برای ازدواج را می توان در این مثال بیان کرد. پدر و مادر سارا زمانی که پنج ساله بود از یکدیگر جدا شدند و سارا پیش مادرش ماند و با او زندگی می کرد.

در این مدت پدرش به ندرت به دیدن او اومده و تماس چندانی با او نداشت به طوری تقریبا سارا را فراموش کرده و بیشتر به زندگی شخصی اش توجه داشت.

حال که سارا قصد ازدواج دارد هنگامی که برایش خواستگار می آید تا مرحله که مطمئن شود پسر واقعا دوستش دارد و خواهان ازدواج با اوست پیش می رود و در نهایت به او جواب رد می دهد و با خشم و عصبانیت با او برخورد می کند.

در این شرایط سارا با طرد کردن خواستگارانش در واقع پدرش را به خاطر این که در کودکی او را ترک کرده است را تنبیه می کند. او با این رفتارش پیش خود به آن ها می گوید “متوجه شدید که طرد شدن چه حس بدی دارد حالا من را درک می کنید و می فهمید چه احساسی داشتم.”

  1. جذاب شدن همزادهای والدین برای ضمیر ناخودآگاه

یکی دیگر از تاثیرات ضمیر ناخودآگاه این است به کسی علاقه مند شوید که شبیه یکی از والدینتان باشد و سعی می کنید تا از این طریق زندگی فرد را نجات دهید.

این کار به تلافی کاری که برای پدر و مادرتان نتوانسته اید انجام دهید، سعی می کنید انجام دهید تا کم کاری آن زمان تان را جبران کنید و او را خوشحال نمایید

منبع : ضمیر ناخودآگاه در ازدواج | سندروم بازگشت به خانه

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

نگرش های شما به عنوان والد در تشدید مشکل لجبازی و نافرمانی در کودکتان تاثیر زیادی دارد. همه والدین در مورد فرزندان خود عقاید و نگرش هایی دارند. برخی از این عقاید منطقی و سودمند و برخی دیگر غیر منطقی و بیهوده هستند.عقاید منطقی، عقایدی هستند که دلیلی برای آن ها وجود دارد. انعطاف پذیر هستند و منجر به بروز رفتارها و هیجانات متعادل و مناسب می شوند.

عقاید غیر منطقی عقایدی هستند که دلیلی برای آن ها وجود ندارد. انعطاف پذیر و مطلق هستند،با جهان پیرامون خود هماهنگی ندارند، مانع دستیابی انسانی به اهدافش می گردند و در نهایت به بروز رفتارها وهیجانات نامناسب وناراحت کننده می انجامند.

رفتار والدین احتمالآ مبتنی بر ترکیبی از عقاید منطقی و غیر منطقی در مورد فرزندشان و رفتارهای مقابله جویانه وی است. نگرش های منطقی و غیر منطقی والدین،در حد وسط چهار طیف فکری که در هر فردی وجود دارد، قرار می گیرد. این طیف ها عبارتند از :

۱- پرتوقعی- تفکر ترجیحی- بی توجهی

پرتوقعی نگرشی است که به موجب آن یک پدر یا مادر به شکلی خدا گونه می پندارد فرزند من و دیگران باید به شکلی که من می خواهم رفتار کنند.این طرز فکر بسیار خشک،بزرگ منشانه و غیر منطقی است، زیرا هیچ قانونی در طبیعت وجود ندارد که فرزند شما یا هر فرد دیگری را مجبور به رفتار مطابق دستور شما بکند. این خود خواهی هیچ نقطه ای ندارد جز عصبانیت شما، زیرا کودک نافرمان در بسیاری از مواقع قوانین اعلام شده توسط والدین را نقض خواهد کرد.

۲- احساس شکست خوردگی- احساس نگرانی- بی احساسی.

احساس شکست خوردگی حالتی ذهنی است که به موجب آن پدر و مادر فکر می کند. کارهای فرزند من بسیار نا خوشایند، خیلی بد و بسیار نارا حت کننده است. رفتار های زشت او کاملآ مرا خرد کرده است . این طرز فکر کاملآ غیر منطقی است، زیرا کلمات بسیار نا خوشایند،خیلی بد وبسیار ناراحت کننده به این معنا هستند که چیزی ۱۰۰ درصد بد است، یعنی بدتر از هر چیز بدی که ممکن است برای یک فرد پیش بیاید.

منبع : لجبازی کودک و نگرش های تربیتی نادرست

  • kiimiya asadi