کیمیا اسدی

خانواده,سرگرمی,ازدواج

کیمیا اسدی

خانواده,سرگرمی,ازدواج

خانواده,سرگرمی,ازدواج

  • ۰
  • ۰

 

نشانه ها و راه های درمان اختلال کمبود توجه و بیش فعالی در بزرگسالان چیست؟

اختلال کمبود توجه و بیش فعالی فقط مشکل دوران کودکی نیست. بیاموزید که علائم و نشانه‌های اختلال کمبود توجه و بیش فعالی بزرگسالان چگونه به نظر می رسند و چه کاری می توانید در مورد آن انجام دهید.

درک اختلال کمبود توجه و بیش فعالی در بزرگسالان

زندگی می تواند یک روند متعادل کننده برای هر شخصی باشد، اما اگر خود را دائما دیر، بی نظم، فراموشکار، و تحت فشار مسئولیت های خود می بینید، ممکن است به اختلال نقص توجه و بیش فعالی مبتلا باشید که به عنوان ADD شناخته می شد.

اختلال کمبود توجه و بیش فعالی بسیاری از بزرگسالان را تحت تأثیر قرار می دهد. طیف گسترده ای از علائم ناامید کننده آن می تواند مانع همه چیز از روابط تا حرفه شما شود.

در حالی که دانشمندان دقیقاً مطمئن نیستند که چه چیزی باعث اختلال کمبود توجه و بیش فعالی می شود، آندها گمان می کنند که ریشه ی این اختلال از آمیزه ای از ژن ها، محیط و تفاوت های جزئی در نحوه اتصال مغز سرچشمه میگیرد.

اگر تشخیص داده شد که شما مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی یا ADD در دوران کودکی هستید، این احتمال وجود دارد که حداقل برخی از علائم را تا بزرگسالی منتقل کرده باشید.

اما حتی اگر هرگز در کودکی تشخیص داده نشدید، البته این بدین معنا نیست که اختلال کمبود توجه و بیش فعالی نمی تواند شما را به عنوان یک بزرگسال تحت تاثیر قرار دهد.

اختلال کمبود توجه و بیش فعالی اغلب در طول دوران کودکی ناشناخته می ماند. به ویژه در گذشته چنین بود، زیرا در آن زمان که افراد کمتری از آن آگاه بودند. خانواده، معلمان یا دیگران ممکن است به جای تشخیص علائم و شناسایی مشکل واقعی، فرد را رویاپرداز، مسخره، سست، مشکل ساز یا فقط یک دانش آموز بد خطاب می کردند.

متناوباً، ممکن است در دوران جوانی توانسته باشید علائم اختلال کمبود توجه و بیش فعالی را مهار کنید، اما با افزایش مسئولیت‌هایتان در بزرگسالی، با مشکلاتی مواجه شدید. مسئولیت های بیش تری داشته باشید، دنبال کردن شغل، تشکیل خانواده، اداره خانه، تمرکز و حفظ موقعیت ها سخت تر می شود.

این می تواند برای هر کسی چالش برانگیز باشد، اما اگر شما اختلال کمبود توجه و بیش فعالی دارید، ممکن است این کار کاملا غیرممکن به نظر برسد.

خبر خوب این است که مهم نیست چقدر طاقت فرسا باشد، چالش های اختلال کمبود توجه قابل شکست هستند. با آموزش، حمایت و کمی خلاقیت، می توانید یاد بگیرید که علائم اختلال کمبود توجه و بیش فعالی بزرگسالان را مدیریت و حتی برخی از نقاط ضعف خود را به نقاط قوت تبدیل کنید.

برای شکست دادن مشکلات اختلال کمبود توجه و بیش فعالی بزرگسالان و شروع به موفقیت در شرایط خود، هرگز دیر نیست.

باورهای غلط و حقایق در مورد اختلال کمبود توجه در بزرگسالان

باور غلط: اختلال کمبود توجه و بیش فعالی فقط فقدان اراده است.

افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی روی چیزهایی تمرکز می کنند که برایشان جالب است. اگر واقعاً می خواستند می توانستند روی هر کار دیگری تمرکز کنند.

واقعیت: اختلال کمبود توجه و بیش فعالی بسیار شبیه یک مشکل اراده است، اما اینطور نیست. این اساسا یک مشکل شیمیایی در سیستم مدیریت مغز است.

باور غلط: افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی هرگز نمی توانند توجه کنند.

واقعیت: افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی اغلب می توانند روی فعالیت هایی که از آن لذت می برند تمرکز کنند. اما مهم نیست که چقدر تلاش می کنند، زمانی که کار در حال انجام خسته کننده یا تکراری است، در حفظ تمرکز مشکل دارند.

باور غلط: همه افراد علائم اختلال کمبود توجه و بیش فعالی را دارند و هر کسی با هوش کافی می تواند بر این مشکلات غلبه کند.

واقعیت: بیش فعالی بر افراد در تمام سطوح هوش تأثیر می گذارد. و اگر چه همه گاهی اوقات علائم اختلال کمبود توجه و بیش فعالی را دارند، تنها کسانی که دارای اختلالات مزمن ناشی از این علائم هستند، دارای اختلال کمبود توجه و بیش فعالی تشخیص داده می‌شوند.

باور غلط: کسی نمی تواند اختلال کمبود توجه و بیش فعالی داشته باشد و همچنین افسردگی، اضطراب یا سایر مشکلات روانپزشکی داشته باشد.

واقعیت: احتمال ابتلا به اختلال روانپزشکی یا یادگیری در فرد مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی شش برابر بیشتر از سایر افراد است. اختلال کمبود توجه و بیش فعالی معمولاً با سایر اختلالات همپوشانی دارد.

باور غلط: تا زمانی که در کودکی اختلال کمبود توجه و بیش فعالی یا ADD تشخیص داده نشده باشد، نمی‌توانید در بزرگسالی به آن مبتلا شوید.

واقعیت: بسیاری از بزرگسالان در تمام زندگی خود با علائم ناشناخته اختلال کمبود توجه و بیش فعالی دست و پنجه نرم می کنند. آن ها کمکی دریافت نکرده‌اند زیرا تصور می‌کردند که مشکلات مزمن آن ها، مانند افسردگی یا اضطراب، ناشی از سایر اختلالات است که به درمان معمول پاسخ نمی‌دهند.

علائم و نشانه های اختلال کمبود توجه و بیش فعالی در بزرگسالان

در بزرگسالان، اختلال کمبود توجه اغلب کاملاً متفاوت از کودکان به نظر می رسد و علائم آن برای هر فردی منحصر به فرد است. دسته های زیر علائم رایج اختلال کمبود توجه و بیش فعالی بزرگسالان را برجسته می کند. تمام تلاش خود را برای شناسایی مناطقی که در آن مشکل دارید انجام دهید.

هنگامی که مشکل‌سازترین علائم خود را مشخص کردید، می‌توانید تدابیری برای مقابله با آن ها انجام دهید.

مشکل در تمرکز و حفظ تمرکز

“کمبود توجه” می تواند یک برچسب گمراه کننده باشد. بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی می‌توانند روی کارهایی که به نظرشان محرک یا جذاب می‌آید تمرکز کنند، اما در تمرکز روی انجام کارهای روزمره مشکل دارند.

ممکن است به راحتی با مناظر و صداهای نامرتبط حواس تان پرت شود، از یک فعالیت به فعالیت دیگر پرش کنید یا به سرعت خسته شوید. علائم این دسته گاهی نادیده گرفته می‌شوند، زیرا نسبت به علائم بیش فعالی و تکانشگری اختلال کمبود توجه و بیش فعالی کمتر مخرب هستند، اما می توانند به همان اندازه دردسرساز باشند:

  • به راحتی توسط فعالیت های کم اولویت یا رویدادهای بیرونی که دیگران تمایل به نادیده گرفتن آن ها دارند، حواس پرت می شود.
  • داشتن افکار همزمان آنقدر زیاد که پیروی از یکی از آن ها دشوار است.
  • مشکل در توجه یا تمرکز، مثلاً هنگام خواندن یا گوش دادن به دیگران.
  • اغلب بدون اینکه متوجه شوید، حتی در میانه مکالمه، خیال پردازی یا «منطقه بندی» می کنید.
  • تلاش برای تکمیل وظایف، حتی آن هایی که ساده به نظر می رسند.
  • تمایل به نادیده گرفتن جزئیات، که منجر به خطا یا کار ناقص می شود.
  • مهارت شنیداری ضعیف؛ به عنوان مثال، در به خاطر سپردن مکالمات و پیروی از دستورالعمل ها مشکل دارید.
  • به سرعت خسته می شوید و به دنبال تجربیات محرک جدید هستید.

روی دیگر سکه

در حالی که احتمالاً می‌دانید که افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی در تمرکز روی کارهایی که برایشان جالب نیست، مشکل دارند، ممکن است ندانید که جنبه دیگری نیز وجود دارد: تمایل به جذب شدن در کارهایی که محرک و پاداش‌دهنده هستند. این علامت متناقض، هایپرفوکوس نامیده می شود.

تمرکز بیش از حد در واقع یک مکانیسم مقابله ای برای حواس پرتی می باشد: راهی برای تنظیم هرج و مرج. می تواند آنقدر قوی باشد که شما نسبت به همه چیزهایی که در اطراف شما اتفاق می افتد غافل شوید.

به عنوان مثال، ممکن است آنقدر در یک کتاب، یک برنامه تلویزیونی یا رایانه خود غرق شده باشید که به طور کامل زمان را از دست داده و از مسئولیت های خود غافل شوید. تمرکز بیش از حد زمانی می تواند یک دارایی ارزشمند باشد که به فعالیت های مولد هدایت شود، اما در صورت عدم کنترل می تواند منجر به مشکلات در کار یا روابط شود.

بی نظمی و فراموشی

هنگامی که شما در بزرگسالی اختلال کمبود توجه و بیش فعالی دارید، زندگی اغلب آشفته و خارج از کنترل به نظر می رسد. منظم ماندن و قرار گرفتن در رأس امور می‌تواند بسیار چالش برانگیز باشد، مانند مرتب کردن اطلاعات، اولویت‌بندی فهرست کارهایتان، پیگیری وظایف، مسئولیت‌ها و مدیریت زمان. علائم رایج بی نظمی و فراموشی عبارتند از:

  • مهارت های سازمانی ضعیف (خانه، دفتر، میز یا ماشین به شدت نامرتب و به هم ریخته است)
  • تمایل به به تعویق انداختن کارها
  • مشکل در شروع و اتمام پروژه ها
  • تأخیر
  • فراموشی مکرر قرارها، تعهدات، ضرب الاجل ها
  • به طور مداوم چیزهایی را گم می کنید یا جا می گذارید (کلید، کیف پول، تلفن، اسناد، صورتحساب).
  • دست کم گرفتن زمان لازم برای تکمیل وظایف.
  • تکانشگری

اگر از علائم این دسته رنج می برید، ممکن است در مهار رفتارها، نظرات و پاسخ های خود دچار مشکل شوید. ممکن است قبل از فکر کردن عمل کنید یا بدون در نظر گرفتن عواقب واکنش نشان دهید.

ممکن است متوجه شوید که حرف دیگران را قطع می‌کنید و نظرات خود را به زبان می‌آورید، بدون خواندن دستورالعمل‌ها در انجام وظایف عجله می‌کنید. اگر مشکلات تکانه ای دارید، صبور ماندن بسیار دشوار است. چه خوب و چه بد، ممکن است در موقعیت‌هایی غوطه‌ور شوید و در شرایط بالقوه خطرناکی قرار بگیرید. علائم عبارتند از:

  • مکرراً حرف دیگران را قطع می کنید.
  • خودکنترلی ضعیف، تمایلات اعتیاد آور
  • اقدام بی پروا یا خود به خود بدون توجه به عواقب
  • مشکل در رفتار اجتماعی مناسب (مانند بی حرکت نشستن در طول یک جلسه طولانی)
  • مشکلات عاطفی

بسیاری از بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی به سختی می توانند احساسات خود را مدیریت کنند، به خصوص وقتی صحبت از احساساتی مانند عصبانیت یا ناامیدی باشد. علائم عاطفی رایج اختلال کمبود توجه و بیش فعالی بزرگسالان عبارتند از:

  • به راحتی دچار اضطراب و استرس می شوند
  • تحریک پذیری یا خلق و خوی ناپایدار
  • عزت نفس پایین و احساس ناامنی یا عدم موفقیت
  • مشکل در حفظ انگیزه
  • حساسیت به انتقاد
  • بیش فعالی یا بی قراری

بیش فعالی در بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی ممکن است مانند کودکان ظاهر شود. شما ممکن است بسیار پرانرژی باشید و همیشه “در حال حرکت” که گویی توسط یک موتور هدایت می شوید.

با این حال، برای بسیاری از افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی، علائم بیش فعالی با افزایش سن، ظریف تر و درونی تر می شوند. علائم شایع بیش فعالی در بزرگسالان عبارتند از:

  • احساس بی قراری درونی، آشفتگی
  • سریع خسته شدن، هوس هیجان، تمایل به ریسک کردن
  • بیش از حد صحبت کردن، انجام یک میلیون کار در یک زمان
  • مشکل در نشستن، بی قراری مداوم

برای داشتن اختلال کمبود توجه و بیش فعالی لازم نیست بیش فعال باشید

بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی بسیار کمتر از همتایان جوان خود بیش فعالی نشان می دهند. تنها بخش کوچکی از بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی در واقع از علائم واضح بیش فعالی رنج می برند.

به یاد داشته باشید که نام‌ها می‌توانند فریبنده باشند و اگر یک یا چند مورد از علائم بالا را داشته باشید، حتی اگر بیش‌فعالی ندارید، ممکن است به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی مبتلا باشید.

منبع : اختلال کمبود توجه و بیش فعالی در بزرگسالان

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

استرس مفید یا یوسترس

یوسترس چیست؟ همه استرس ها یکسان نیستند. برخی از استرس‌هایی که در زندگی با آن مواجه می‌شوید می‌تواند برای سلامتی شما مضرتر باشد و برخی از انواع استرس در واقع می‌توانند سالم باشند. یکی از انواع استرس های مفید به نام Eustress شناخته می شود.

یوسترس چیست؟

یوسترس به استرسی اشاره دارد که منجر به پاسخ مثبت می شود. این برعکس پریشانی است و می تواند به هر نوع استرس مفید اعم از جسمی یا روانی اشاره داشته باشد. تمایل به کوتاه مدت دارد و اغلب احساس هیجان دارد. مردم این نوع استرس را قابل کنترل و حتی انگیزه می دانند.

از نظر فیزیکی، یوسترس اغلب می تواند از بسیاری جهات شبیه پریشانی باشد. ممکن است عصبی شوید. قلب شما ممکن است تند بزند افکار شما ممکن است مسابقه دهند تفاوت در نحوه درک این احساسات فیزیکی است.

با پریشانی، آنها ممکن است احساس ناراحتی و غرق شدن کنند. با یوسترس، ممکن است احساس هیجان یا حس انتظار داشته باشید.

یوسترس می تواند مفید باشد و در واقع برای رفاه کلی ضروری است. این نوع استرس “مثبت” می تواند به احساس خوش بینی و هیجان در مورد زندگی کمک کند.

نمونه هایی از یوسترس

Eustress با نتایج مثبت همراه است. برای درک این نوع استرس مفید، در نظر گرفتن چند مثال مختلف از زمان وقوع آن می تواند مفید باشد. بر خلاف پریشانی، eustress به طور معمول با احساس هیجان و چالش به جای اضطراب یا ترس همراه است.

  • تغییرات زندگی : تغییرات عمده زندگی می تواند باعث ایجاد eustress شود. نمونه هایی از تغییراتی که می تواند این نوع استرس مفید را ایجاد کند شامل شروع یک شغل جدید، درگیر شدن در یک رابطه و تربیت فرزندان است.
  • چالش های کوچکتر : هیجان یک ترن هوایی، یک فیلم ترسناک یا یک چالش سرگرم کننده همگی نمونه هایی از eustress هستند. حتی یک تمرین بسیار سخت نیز می تواند نمونه ای از این نوع استرس باشد.
  • تجربیات جدید : سفر همچنین می‌تواند باعث ایجاد eustress شود. این می تواند ناراحتی و ناآشنایی قابل توجهی را به همراه داشته باشد، اما اکتشافات زیادی را نیز به همراه دارد. انتظار اولین قرار ملاقات، اولین روز کاری جدید، یا سایر اولین های هیجان انگیز نیز زیر چتر eustress قرار می گیرد.

در برخی موارد، پریشانی می تواند به eustress تبدیل شود. برای مثال، از دست دادن شغل یا جدایی در ابتدا ممکن است ناراحت کننده باشد، اما ممکن است به عنوان فرصتی برای تغییر و رشد در طول زمان تلقی شود.

تاثیر یوسترس یا استرس مفید

Eustress نوعی استرس است که در واقع برای ما مهم است که در زندگی خود داشته باشیم. Eustress می تواند اثرات مثبت مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال، ممکن است:

  • کمک به تمرکز و تمرکز
  • شما را تشویق می کند تا چالش های جدیدی را انجام دهید
  • به شما انگیزه می دهد تا اهداف خود را دنبال کنید ،
  • به شما کمک می کند در مواجهه با چالش ها انعطاف پذیری بیشتری داشته باشید
  • به زندگی خود معنا و هدف بدهید
  • به شما کمک می کند تا احساس سلامتی و شادی بیشتری داشته باشید

مقدار معینی از استرس می تواند در مورد انگیزه و عملکرد مفید باشد. در واقع، قانون یرکس-دادسون پیشنهاد می کند که سطوح بهینه برانگیختگی (یعنی استرس) به بهبود عملکرد کمک می کند، اما فقط تا یک نقطه خاص. و وظایف مختلف ممکن است از سطوح مختلف استرس و برانگیختگی بهره مند شوند.

Eustress اغلب به عنوان یک نوع استرس مفید در نظر گرفته می شود زیرا می تواند تأثیر مثبتی بر زندگی شما بگذارد. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که eustress هنوز هم نوعی استرس است. به همین دلیل، eustress می تواند به پریشانی یا حتی استرس مزمن تبدیل شود، اگر خیلی شدید شود یا برای مدت طولانی ادامه یابد.

 

منبع : استرس مفید یا یوسترس

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

اختلال شخصیت مرزی (BPD)

 

در اختلال شخصی مرزی همه چیز ناپایدار به نظر می رسد: روابط، خلق و خو، تفکر، رفتار و حتی هویت شما. اما امیدی وجود دارد و آشنایی با علائم، درمان و بهبودی می تواند به شما کمک کند.

اختلال شخصیت مرزی (BPD) چیست؟

اگر به اختلال شخصیت مرزی (BPD) مبتلا هستید، احتمالاً احساس می‌کنید که در یک ترن هوایی هستیدنه تنها بخاطر احساس ناپایدارتان  بلکه به دلیل احساس متزلزل بودن. تصور شما از خود، اهداف و حتی کارهای مورد علاقه و ناپسند ممکن است به گونه ای تغییر کند که گیج کننده و نامشخص باشد.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) به شدت حساس هستند. برخی این اختلال را مانند داشتن اختلال عصبی آشکار توصیف می کنند.

در این اختلال چیزهای کوچک می توانند واکنش های شدیدی را ایجاد کنند و هنگامی که ناراحت می شوید، در آرام شدن با مشکل مواجه می شوید. درک اینکه چگونه این نوسانات عاطفی و ناتوانی در تسکین خود منجر به آشفتگی در روابط و رفتارهای تکانشی می شود، آسان است.

وقتی در گیرودار احساسات شدید هستید، نمی توانید درست فکر کنید یا تمرکز کنید، ممکن است چیزهای آزاردهنده ای بگویید یا به شیوه های خطرناک یا نامناسب رفتار کنید که بعدا در مورد آن  احساس گناه یا شرمندگی کنید.

این امر یک چرخه دردناک است که فرار از آن غیرممکن به نظر می رسد. اما اینطور نیست. درمان های موثر اختلال شخصیت مرزی و مهارت های مقابله ای وجود دارد که می تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید و دوباره کنترل افکار، احساسات و اعمال خود را در دست بگیرید.

اختلال شخصیت مرزی قابل درمان است

در گذشته، بسیاری از متخصصان سلامت روان درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD) را دشوار می‌دانستند، بنابراین به این نتیجه رسیدند که راه های کمی وجود دارد. اما اکنون می دانیم که BPD قابل درمان است. درمان اختلال شخصیت مرزی نیاز به یک رویکرد تخصصی دارد.

شکستن الگوهای ناکارآمد تفکر، احساس و رفتار که باعث ناراحتی شما می شود و تغییر عادات مادام العمر کار آسانی نیست.

تأمل و سپس اقدام به روش‌های جدید در ابتدا غیرطبیعی و ناراحت‌کننده خواهد بود. اما با گذشت زمان عادات جدیدی ایجاد خواهید کرد که به شما کمک می کند تعادل عاطفی خود را حفظ و کنترل کنید.

تست اختلال شخصیت مرزی رایگان

آیا با عبارات زیر در مورد شما درست می باشد؟

  • من اغلب احساس “خلا” می کنم.
  • احساسات من خیلی سریع تغییر می کند و اغلب غم، عصبانیت و اضطراب شدید را تجربه می کنم.
  • من دائماً می ترسم افرادی که به آن ها اهمیت می دهم مرا رها یا ترک کنند.
  • من روابط عاشقانه ام را شدید، اما بی ثبات توصیف می کنم.
  • احساس من نسبت به افراد زندگی ام می تواند از لحظه ای به لحظه دیگر به طرز چشمگیری تغییر کند و من دلیل آن را نمی فهمم.
  • من اغلب کارهایی را انجام می‌دهم که می‌دانم خطرناک یا ناسالم هستند، مانند رانندگی بی‌احتیاطی، رابطه جنسی ناایمن، نوشیدن زیاد الکل، استفاده از مواد مخدر یا ولخرجی کردن.
  • من سعی کرده ام به خودم صدمه بزنم و رفتارهای خودآزاری مانند بریدن یا تهدید به خودکشی داشته ام.
  • وقتی در یک رابطه احساس ناامنی می کنم، تمایل دارم برای نزدیک نگه داشتن طرف مقابل، او را سرزنش کنم یا حرکات تکانشی انجام دهم.

اگر با چند مورد از جملات بالا در مورد شما صدق می کند، ممکن است از اختلال شخصیت مرزی رنج ببرید. البته، برای تشخیص رسمی به یک متخصص سلامت روان نیاز دارید، زیرا اختلال شخصیت مرزی می تواند به راحتی با سایر مسائل اشتباه گرفته شود.

اما حتی بدون تشخیص، ممکن است نکات خودیاری در این مقاله برای آرام کردن طوفان عاطفی درونی و یادگیری کنترل تکانه‌های آسیب‌رسان مفید باشد.

 
 

علائم و نشانه ها

اختلال شخصیت مرزی (BPD) به شکل های مختلفی ظاهر می شود، اما برای تشخیص، متخصصان سلامت روان علائم را به ۹ دسته اصلی دسته بندی می کنند. برای تشخیص اختلال شخصیت مرزی، باید حداقل پنج مورد از این علائم را نشان دهید. علاوه بر این، علائم باید طولانی مدت باشد (معمولاً در نوجوانی شروع می شود) و بر بسیاری از بخش های زندگی شما تأثیر می گذارد.

۱۶ نشانه اختلال شخصیت مرزی

  1. ترس از رها شدن افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اغلب از رها شدن یا تنها ماندن وحشت دارند. حتی چیزی بی ضرر مانند دیر رسیدن یکی از عزیزان به خانه یا مسافرت آخر هفته ممکن است باعث ترس شدید آن ها شود. این می تواند باعث تلاش های دیوانه وار برای نزدیک نگه داشتن طرف مقابل شود. ممکن است با التماس، دعوا و رفتارهای فیزیکی شخص را کنار خود نگه دارد اما متأسفانه این رفتار تأثیر معکوس دارد.
  2. روابط ناپایدار افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تمایل به داشتن روابطی شدید و کوتاه مدت دارند. ممکن است به سرعت عاشق شوند، اما به سرعت ناامید می شوند. روابط آن ها وحشتناک به نظر می رسد. دوستان یا اعضای خانواده آن ها ممکن است احساس کنند که در نتیجه نوسانات اخلاقی  آن ها دچار ضربه عاطفی می شوند.
  3. نامشخص یا تغییر تصویر از خود.  احساس این افراد به طور معمول ناپایدار است. گاهی اوقات ممکن است نسبت به خودشان احساس خوبی داشته باشند، اما گاهی از خود متنفر هستند یا حتی خود را شیطان می بینند. احتمالاً تصور روشنی از اینکه چه کسی هستند یا در زندگی چه می خواهند ندارند. در نتیجه، ممکن است مرتباً شغل، دوستان، معشوق، مذهب، ارزش‌ها، اهداف یا حتی هویت جنسی را تغییر دهند.
  4. رفتارهای تکانشی و خود ویرانگر. ممکن است در فعالبت های ناسالم شرکت کنند، به خصوص زمانی که ناراحت هستند. ممکن است به طور ناگهانی پولی را خرج کنند که توانایی پرداخت آن را ندارند، پرخوری کنند، با بی احتیاطی رانندگی کنند، از مغازه دزدی کنند، درگیر رابطه جنسی پرخطر شوند یا در مصرف مواد مخدر یا الکل زیاده روی کنند. این رفتارهای مخاطره آمیز ممکن است به آن ها کمک کند در لحظه احساس بهتری داشته باشند، اما در درازمدت به آن ها و اطرافیان شان آسیب می رسانند.
  5. خودآزاری. رفتار خودکشی و خودآزاری عمدی در افراد مبتلا به BPD رایج است. رفتار خودکشی شامل فکر کردن به خودکشی، انجام حرکات و تهدید به خودکشی یا در واقع اقدام به خودکشی است. خودآزاری شامل تمام تلاش های فرد برای صدمه زدن به خود بدون قصد خودکشی است. اشکال متداول خودآزاری شامل بریدن بدن و سوزاندن است.
  6. نوسانات عاطفی شدید احساسات و خلق و خوی ناپایدار در اختلال شخصیت مرزی رایج است. ممکن است یک لحظه احساس شادی کنید و لحظه ای دیگر ناامید باشید. چیزهای کوچکی که دیگران از آن ها دوری می‌کنند، می‌تواند شما را به سمت بحران عاطفی سوق دهند. نوسانات خلقی شدید هستند، اما نسبتاً سریع از بین می روند (برخلاف نوسانات عاطفی افسردگی یا اختلال دوقطبی)، معمولاً فقط چند دقیقه یا چند ساعت طول می‌کشند.
  7. احساس پوچی مزمن افراد مبتلا به BPD اغلب در مورد احساس پوچی صحبت می کنند، گویی یک سوراخ یا یک فضای خالی در داخل آن ها وجود دارد. در نهایت، ممکن است احساس کنند که «هیچ» یا «هیچکس» نیستید. این احساس ناراحت کننده است، بنابراین ممکن است سعی کنند جای خالی را با چیزهایی مانند مواد مخدر، غذا یا رابطه جنسی پر کنند. اما هیچ چیز واقعاً رضایت بخش نیست.
  8. خشم انفجاری اگر اختلال شخصیت مرزی دارید، ممکن است با عصبانیت شدید و خلق و خوی انفجاری دست و پنجه نرم کنید. همچنین ممکن است پس از عصبانی شدن در کنترل خود دچار مشکل شوید. توجه به این نکته مهم است که عصبانیت همیشه به سمت بیرون نمی باشد بلکه ممکن است زمان زیادی را صرف احساس عصبانیت از خود کنید.
  9. احساس مشکوک بودن یا عدم ارتباط با واقعیت. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اغلب با پارانویا یا افکار مشکوک در مورد انگیزه های دیگران دست و پنجه نرم می کنند. هنگامی که تحت استرس هستند، حتی ممکن است ارتباط خود را با واقعیت از دست بدهند.
  10. ترس شدید از رها شدن، حتی اقدامات شدیدی برای جلوگیری از جدایی یا طرد انجام م یدهند.
  11. تغییرات سریع در هویت و تصویر از خود که شامل تغییر اهداف و ارزش‌ها می باشد.
  12. دوره های پارانویای مرتبط با استرس و از دست دادن ارتباط با واقعیت که از چند دقیقه تا چند ساعت طول می کشد.
  13. رفتارهای مخاطره آمیز، مانند قمار، رانندگی بی احتیاطی، رابطه جنسی ناایمن، ولگردی، پرخوری یا سوء مصرف مواد، یا خراب کردن موفقیت با ترک ناگهانی یک شغل خوب یا پایان دادن به رابطه مثبت.
  14. تهدید به خودکشی یا آسیب رساندن به خود، اغلب در پاسخ به ترس از جدایی یا طرد شدن
  15. نوسانات خلقی شدید از چند ساعت تا چند روز طول می کشد، که می تواند شامل شادی شدید، تحریک پذیری، شرم یا اضطراب باشد.

اختلالات رایج همزمان

اختلال شخصیت مرزی به ندرت به تنهایی تشخیص داده می شود. اختلالات مشترک رایج عبارتند از:

  • افسردگی یا اختلال دوقطبی
  • سوء مصرف مواد
  • اختلالات اشتها
  • اختلالات اضطرابی

هنگامی که اختلال شخصیت مرزی با موفقیت درمان می شود، سایر اختلالات نیز اغلب بهبود می یابند. اما عکس آن همیشه صادق نیست. برای مثال، ممکن است علائم افسردگی را با موفقیت درمان کنید و همچنان با اختلال شخصیت مرزی دست و پنجه نرم کنید.

منبع : اختلال شخصیت مرزی (BPD)

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

وسواس موکنی، تشخیص و نحوه درمان وسواس کندن مو

اختلال وسواس موکنی به تریکوتیلومانیا معروف می باشد و یک نوع اختلال روانی می باشد که در آن فرد تمایل به کندن موهای سر، ابرو، مژه و هر قسمت بدنش را دارد و در برابر این رفتار اجباری نمی تواند مقاومت کند و مانع آن شود.

این اختلال بیشتر در زمان هایی که فرد دچار فشار و تنش می شود شدت می یابد و فرد برای این که به آرامش برسد و احساس لذت کند شروع به کندن موهایش می کند. فرد با اختلال موکنی، بخش قابل توجهی از موهایش را از دست می دهد و با استفاده از ترفندهای مختلف تلاش می کند این مسئله را پنهان نگه دارد.

توجه داشته باشید زمانی که اختلال موکنی با اختلالات دیگر روانی همراه شود بر روی جنبه های مختلف زندگی اثراتی می گذارد و مشکلاتی را برای فرد به وجود می آورد به همین دلیل باید هر چه زودتر این اختلال مورد درمان قرار گیرد.

در این مقاله اختلال موکنی را مورد بررسی قرار می دهیم و در مورد علائم و نشانه ها و علل و راهکارهایی درمانی آن مطالبی را بیان می کنیم.

اختلال وسواس موکنی چیست؟

وسواس موکنی یک اختلال وسواسی می باشد که فرد تمایلی زیادی و اجباری به کندن موهایش دارد بنابراین زمانی که دچار تنش می شود و فشار زیادی را باید تحمل کند برای به آرامش رسیدن و به دست آوردن لذت اقدام به موکنی می کند.

اختلال موکنی در زنان بیشتر می باشد و آمار نشان می دهد که زنان ده برابر بیشتر از مردان به این اختلال دچار می شوند.

موکنی تنها مربوط به  موهای سر نمی شود اگر چه کندن موهای سر امری شایع است و ممکن است قسمتی از سر کم مو یا حتی طاس شود اما فرد موهای قسمت های دیگری مانند ابرو، مژه، موهای بدن مانند موی دست، پا، زیر بغل، بخش شرمگاهی و موهای صورت مانند ریش یا سبیل را نیز می کند.

اختلال وسواس موکنی چه پیامدهایی به همراه دارد؟

اگر به اختلال موکنی مبتلا باشید برای پنهان کردن قسمتی هایی که موهای آن کنده شده است دنبال راه حل می گردید و در مورد این قسمت ها دچار عذاب هستید در این شرایط ممکن است از کلاه، روسری، مژه مصنوعی، آرایش های غلیظ و غیره استفاده کنید.

برخی از افراد تمایل دارند که موهای کنده شده خود را بخورند که این مسئله منجر به اختلالات گوارشی می شود. در کنار آن ممکن است دچار اختلال بدریخت انگاری، اختلالات اضطرابی و مشکلات دیگر شوید به همین دلیل توجه به اختلال موکنی بسیار اهمیت دارد و باید برای درمان آن اقداماتی انجام داد.

 

نشانه های وسواس موکنی، وسواس کندن مو

هر کدام از اختلال ها نشانه ها و ویژگی های مشترک به خودشان را دارند. در ادامه مقاله برخی از ویژگی های اختصاصی اختلال موکنی را بیان می کنیم:

  • کندن افراطی و مداوم موهای سر یا نقاط دیگری در بدن
  • برای کاهش یا قطع رفتار موکنی تلاش های زیادی انجام می دهد.
  • به علت موکنی رو به رو شدن با مشکلات و اختلالات زندگی برای آن ها دشوار می باشد.
  • موکنی یا بی مویی ناشی از بیماری های جسمانی دیگر از مشکلات پوستی نیست.

علل بروز وسواس موکنی چیست؟

اصلی ترین علل ایجاد اختلال موکنی می توان به موارد زیر اشاره نمود:

اختلالات همایند:

در صورتی که اختلال موکنی با اختلال هایی مانند وسواس فکری عملی، اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلال پس از سانحه به صورت همزمان اتفاق بیفتد در به وجود آمدن این اختلال نقش بسیاری دارد.

عوامل ژنتیکی:

یکی از دلایل اختلال موکنی ممکن است عوامل ژنتیکی باشد، بر اساس تحقیقات انجام شده این اختلال ممکن است به خاطر یک نوع جهش ژنتیکی در فرد به وجود آید. در صورتی که نابهنجاری هایی روی کروموزوم شماره ۱، معروف به SL TRKI روی دهد باعث به وجود آمدن اختلال موکنی می شود.

هم چنین ژنتیک بر روی اختلالات وسواس دیگری مانند وسواس فکری عملی بسیار تاثیر می گذارد.

ناتوانی در مدیریت استرس:

افرادی که در مدیریت استرس ناتوان هستند، زمانی که دچار استرس می شوند نمی توانند به خوبی هیجانات و استرس شان را مدیریت کنند به همین دلیل با استفاده از راه های نادرست به کنترل استرس شان می پردازند که یکی از این روشه ها موکنی می باشد.

به طور مثال افرادی که برای کنکور درس می خوانند ممکن است به صورت ناخودآگاه یا ارادی به کندن موهایشان بپردازند. به همین دلیل باید با روش های کنترل استرس آشنا شوید و اطلاعات خود را در این خصوص افزایش دهید تا از شروع و تداوم این اختلال و رفتار جلوگیری کنید.

منبع : وسواس موکنی | تشخیص و نحوه درمان وسواس کندن مو

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

استقلال طلبی در نوجوان، برآورده کردن نیاز به استقلال در نوجوانان

استقلال طلبی در نوجوان یکی از موضوعات مهمی است که ممکن است به چالش و تنش جدی در زندگی تبدیل شود. در سنین نوجوانی افراد نیاز دارند تا هویت شان را پیدا کرده و به عنوان یک بزرگسال شخصیت شان را پیدا کنند. همین مسئله باعث می شود تا به دنبال کشف محیط اطرافشان باشند و از والدین شان فاصله بگیرند.

والدینی که در مورد دوران نوجوانی و مسائل مرتبط با آن دوران آگاهی ندارند این مسئله منجر به نگرانی آن ها   می شود.

در این شرایط باید آگاهی خود را در مورد ماهیت استقلال طلبی در نوجوانان و نحوه برخورد با آن ها افزایش دهید تا بتوانید بهترین ارتباط را با نوجوانتان داشته باشید و به او کمک کنید این دوره را به بهترین نحوه ممکن پشت سر بگذارد.

همچنین می توانید از مشاور روانشناس کمک بگیرید تا در این خصوص به شما کمک کند و عملکردتان بهبود یابد.

استقلال طلبی در نوجوان، چرا فرزندان از والدین فاصله می گیرند؟

استقلال طلبی در نوجوان می تواند نگرانی هایی برای والدین به دنبال داشته باشد و این مسئله تنش هایی میان والدین و فرزندانشان به وجود آورد،

بسیاری از والدین توقع دارند که نوجوانشان مانند دوران کودکی مطیع آن ها باشند و بیشتر اوقات روز را با پدر و مادر سپری کنند.

این در حالی است که دوره نوجوانی یک دوره بسیار مهم می باشد و افراد در این دوران نمی توانند تنها بر اساس انتظارات والدین خود زندگی کنند بلکه آن ها تمایل دارند درک دقیق تری از خود به دست آورند و در واقع به هویت شخصی برسند.

نوجوانان تمایل دارند به هویت یابی مستقل برسند و همین امر باعث فاصله گرفتن آن ها از والدین شان می شود و با این رفتار به پدر و مادرشان نشان می دهند که بزرگ شده اند.

آن ها در این زمان بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند تا با هم سن و سال خود باشند و به گروه  های مورد علاقه شان بپیوندند، زیرا آن ها احساس می کنند اگر به گروه خاصی تعلق داشته باشند می توانند به شکل گیری هویت آن ها کمک شود.

در این دوران اگر والدین با شرایط این چنین رو به رو شوند نباید برای آن ها عجیب باشد زیرا فرزندان در دوران نوجوانی اشتیاقی بسیاری به پیوستن به گروه دوستان دارند.

در این شرایط والدین به جای محدود کردن فرزندشان یا نگرانی زیاد، بهتر است نحوه نظارت غیر مستقیم را یاد بگیرند و به این ترتیب نوجوان را به طور نامحسوس در مسیر سالمی قرار دهند.

استقلال طلبی در نوجوان، نکاتی برای والدین

بر اساس مطالبی که بیان شده است نیاز به استقلال از خانواده در دوران نوجوانی امری طبیعی می باشد و برای رشد روانی اجتماعی فرزندان بسیار ضروری است، در این شرایط آن چیزی که اهمیت دارد چگونگی مدیریت این نیاز، توسط والدین است.

در این مقاله نکاتی را بیان می کنیم که به پدر و مادرها کمک می کند تا در برخورد با این موضوع رفتار سالم و مناسبی داشته باشند. در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم:

  1. در برخورد با استقلال طلبی در نوجوان از واکنش های شدید بپرهیزید

بسیار اهمیت دارد که در این زمان بتوانید واکنش خودتان را به درستی مدیریت کنید و با فرزندتان با صبوری، متانت و آرامش بیشتری برخورد نمایید.

والدینی که در برخورد با فرزندانشان که تمایل دارد با دوستانش به بیرون برود و اوقاتی را بیرون از خانه سپری کند واکنش تندی نشان می دهند به طور ناخواسته فرزندانشان را از خود دور می کنند.

در حقیقت نوجوانانی که والدین شان این طور رفتار می کنند تمایلات بسیار شدید و غیرواقع بینانه ای در مورد استقلال طلبی آن ها شکل می گیرد و این مسئله اوضاع را دشوارتر می کند.

، در این حالت باید والدین روی رفتار و واکنش خودشان کار کنند تا بتوانند خشم، عصبانیت و کنترل گری کمتری نسبت به فرزندشان داشته باشند.

  1. با دوستان فرزندتان ارتباط برقرار کنید

استقلال طلبی در نوجوانان در اغلب موارد به سپری کردن اوقات فراغت با دوستان خود نشان داده می شود در این شرایط بسیاری از والدین نگران هستند که فرزندشان درگیر دوستان ناباب و ناسالم خواهند شد و به سمت آسیب های اجتماعی و انواع رفتارهای پرخطر گرایش پیدا خواهند کرد.

والدین برای پیشگیری از این مشکل باید سعی کنند با روی باز با دوستان فرزندشان برخورد کنند و تلاش کنند با آن ها و خانواده هایشان در ارتباط باشند. به طور مثال گاهی اوقات دوستانشان را به خانه دعوت کنید و با آن ها در تعامل باشید و به طور غیرمستقیم بر روی تعاملات آن ها نظارت داشته باشید.

  1. استقلال طلبی در نوجوان، استقلال خواهی او را تشویق کنید

در دوران نوجوانی ممکن است فرزندتان احساس کند که شما می خواهید مانعی در مسیر رشد آن ها باشید یا نمی خواهید شخصیت بزرگسالشان را بپذیرید،

در این شرایط باید به وضعیت روانی نوجوان تان توجه کنید و به او نشان دهید که از مستقل شدنش استقبال می کنید و از اینکه می بینید فرزندتان روز به روز بزرگتر شده و به خوبی از پس خودش بر می آید خوشحال هستید.

استقلال طلبی در نوجوان

توجه داشته باشید که فرزندتان ممکن است از رفتارهای شما این برداشت را نکند و محتوای دیگری را برای خود در نظر بگیرد در این شرایط شما باید مهارت کلامی خودتان را افزایش دهید و از طریق مهارت ارتباط کلامی بازخورد خود را به فرزندتان نشان دهید، بهترین راه برای حل مشکلات میان جوانان و والدین استفاده از گفتگوی موثر می باشد.

  1. با خودتان کنار بیایید

بسیاری از والدین نمی توانند باور کنند که فرزندشان بزرگ شده است و دیگر آن کودک بازیگوش دیروز نمی باشد و می تواند همانند یک بزرگسال فکر، رفتار و احساس نماید.

در صورتی که والدین به فرزندشان وابستگی شدیدی داشته باشند این موضوع برای والدین بیش از هر زمان دیگری سخت می شود، در این حالت والدین باید بیش از هر چیزی روی خودشان کار کنند تا بتوانند با خودشان کنار بیایند و قبول کنند که فرزندشان بزرگ شده است.

در صورتی که احساس می کنید با فاصله گرفتن از فرزندتان و کم رنگ شدن نظارت های دوران کودکی اضطراب زیادی به شما وارد می شود باید از متخصص روانشناس کمک بگیرید تا برای بهبود اوضاع به شما کمک کند و اطلاعات لازم را در اختیار شما قرار دهد.

  1. استقلال طلبی در نوجوان، نظارت های خود را قطع نکنید

درست است که نوجوانان در این سن به سمت شکل دادن شخصیت یک بزرگسال پیش می رود اما هنوز آسیب پذیر است و نیاز به راهنمایی دارد به همین دلیل حمایت و نظارت های خود را به طور ناگهانی نباید قطع کنید.

سعی کنید نظارت غیرمستقیم را جایگزین آن نمایید و به گونه ای رفتار کنید که فرزندتان با شما راحت باشد و حس کند در هر زمان که مشکلی برای او پیش آید می تواند با شما در میان بگذارد و از شما کمک بخواهد.

در این شرایط داشتن والدین حمایتگر و غیر سرزنشگر از فاکتورهای مهمی می باشد که در دوران نوجوانی به فرزندان کمک می کند تا کمتر درگیر آسیب های اجتماعی شوند، زیرا آن ها والدین شان را مانند رفیق در کنار خود دارند و از راهنمایی های آن ها استفاده می کنند.

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

اختلال بدشکلی بدن (BDD)

آیا دائماً برروی ظاهر خود و «نقایصی» که در خود یافته اید خود تمرکز می کنید؟ با درک علائم و علل عارضۀ بدشکلی بدن، می توانید بیاموزید که اضطراب خود را کاهش دهید و اندام خود را واقع بینانه‌تر ببینید.

این وراژه در انگلیسی Body dysmorphic disorder می باشد.

اختلال بدشکلی بدن (BDD) چیست؟

همه ما وقت‌هایی، در مورد جنبه خاصی از ظاهر خود احساس خوبی نداریم یا فکر می کنیم بهترین ظاهر خود را نداریم.

اما اگر متوجه شدید که زمان زیادی را صرف وسواس، مخفی کردن یا تلاش برای تصحیح آنچه به عنوان نقص می بینید، می گذرانید، ممکن است به اختلال بدشکلی بدن (BDD) مبتلا باشید.

فقط شما این مشکل را ندارید، زیرا از هر ۵۰ نفر ۱ نفر اختلال بدشکلی بدن دارند. اگرچه این اختلال اغلب موارد در اوایل نوجوانی شروع می شود اما این عارضه می‌تواند هم مردان و هم زنان را در سنین مختلف تحت تأثیر قرار می دهد.

اگر به اختلال بدشکلی بدن مبتلا هستید، ممکن است احساس کنید که بین درک شما از بدنتان و آنچه خانواده و دوستانتان به شما می گویند فاصله زیادی وجود دارد.

شما جنبه‌های خاصی از ظاهر خود را غیرطبیعی یا زشت می بینید، ولی واقعیت این است که دیگران شما را به آن شکل نمی بینند. باوجود اینکه باور دارید عزیزانتان راست می گویند اما بازهم از تصویر بدنتان خجالت می کشید.

اگر این احساسات را تجربه می کنید دیوانه، خود شیفته یا احمق نیستید. اختلال بدشکلی بدن یک مشکل واقعی است که به مرور زمان می تواند با درمان و خودیاری بهبود یابد.

ویژگی های مشترک افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن

در اختلال بدشکلی بدن، هر جنبه ای از صورت یا بدن می تواند به صورت متفاوت درگیر شود، اما رایج ترین چیزی که انسان ها روی آن تمرکز می کنند عبارتند از:

  • اجزای صورت، مانند بینی.
  • پوست (خال، کک و مک، جای زخم، آکنه).
  • اندازه و شکل اندام تناسلی یا سینه ها.
  • مو (شامل موهای صورت و بدن).

ممکن است احساس کنید هیچ کاری نمی توانید انجام دهید تا احساس بهتری در مورد ظاهر خود داشته باشید (بجز جراحی) اما با استفاده از تکنیک‌های مقابله‌ای مناسب، می‌توانید این توانایی را ایجاد کنید که ظاهر خودتان را به شکلی بهتر و مثبت‌تر ببینید.

  • اختلال بدشکلی بدن در dsm 5
  • علل اختلال بدشکلی بدن
  • درمان اختلال بدشکلی بدن
  • سبب شناسی اختلال بدشکلی بدن
    اختلال بدشکلی بدن bdd
  • اختلال در بدن
  • دیسمورفی
  • کدام یک از موارد زیر از نشانه های اختلال

اختلال بدشکلی بدن در مقابل پریشانی‌های عادی

این طبیعی است که هر از گاهی روی یک جوش بزرگ یا اندازه ران خود متمرکز شوید. اما اگر احساس شما نسبت به ظاهرتان باعث ناراحتی شدید شما می‌شود یا در زندگی روزمره‌تان اختلال ایجاد می‌کند، نشانه‌ این است که با مشکل بزرگ‌تری دست و پنجه نرم می‌کنید.

وقتی در آینه نگاه می کنید، آیا ویژگی خاصی وجود دارد که مدام بخواهید آن را تغییر دهید؟ آیا احساس می‌کنید نیاز دارید که دائماً خانواده یا دوستانتان تایید کنند که نقصی ندارید یا حتی وقتی به شما می‌گویند که خوب به نظر می‌رسید باور نمی‌کنید؟

اگر همش در فکر برطرف کردن نقصی در ظاهر خود بوده و بیش از اندازه نگران آن هستید، ممکن است اختلال بدشکلی بدن داشته باشید.

علائم و نشانه های اختلال بدشکلی بدن

اگر از اختلال بدشکلی بدن رنج می برید، احتمالاً زمان زیادی را صرف فکر در مورد قسمتی از بدن می کنید که تصور می کنید نقص دارد و مدام به این فکر می کنید که دیگران در مورد آن چه فکر می کنند.

نگرانی در مورد عیوب خود باعث می شود احساس افسردگی، اضطراب، شرم یا زشت‌بودن کرده و حتی می تواند افکار خودکشی را تحریک کند.

سایر علائم و نشانه های اختلال بدشکلی بدن عبارتند از:

به طور مکرر تصویر خود را در آینه بررسی می‌کنید یا به طور کلی از آینه دوری می‌کنید.

آیا حتی زمانی که تنها هستید، مدام به آینه نگاه می کنید و بدن خود را بررسی می کنید؟ انگار که به این کار مجبورید؟ یا برعکس، آیا از آینه ها دوری می کنید زیرا دیدن تصویرتان باعث ناراحتی شما می شود؟

منزوی می‌شوید تا دیگران قسمت زشت بدن شما را نبینند.

انزواطلبی شامل پرهیز از رفتن به محل کار، مدرسه، رویدادهای اجتماعی یا مکان‌های عمومی به دلیل استرس از دیده شدن توسط دیگران است. حتی ممکن است فقط در شب یا در مواقعی که کمتر افراد دیگر را می بینید از خانه خارج شوید.

صرف انرژی زیاد برای استتار یا پوشاندن نقص

ممکن است با ترفندهایی، از لباس، آرایش یا لوازم جانبی استفاده کنید تا ناحیه مورد نظرتان را پنهان کنید. همچنین ممکن است بدن خود را در حالتی قرار دهید که «نقص» را به حداقل برسانید. آیا سعی می کنید آن را با کلاه، روسری یا شلوار گشاد بپوشانید؟

برای جلوگیری از عکس گرفتن، تلاش زیادی می‌کنید؟ آیا از اجتماعاتی که در آن عکس گرفته می شود اجتناب می کنید؟ آیا عکس‌هایی را که دیگران می‌گیرند و در رسانه‌های اجتماعی ارسال می‌کنند را چک می کنید تا مطمئن شوید که «نقص» شما قابل مشاهده نیست؟

انجام جراحی پلاستیک برای رفع نقص شناسایی شده.

شاید باور داشته باشید که جراحی پلاستیک همه مشکلات شما را حل می کند. یا شاید قبلاً هم یک بار این کار را انجام داده باشید اما با این وجود نتیجه رضایت بخشی به همراه نداشته باشد.

کندن بی‌اختیار پوست که منجر به آسیب می شود.

کندن پوست ممکن است یکی از علائم اختلال وسواس فکری-بی اختیاری (OCD) نیز باشد. با این حال، اگر این کار با هدف بهبود ظاهر انجام شود، به احتمال زیاد ناشی از اختلال بدشکلی بدن است.

مقایسه خود با دیگران.

این کار شامل مقایسه خود با افراد مشهور یا عکس هایی از خود در سنین پایین تر می باشد. در هنگام مقایسه تلاش می کنید متوجه شوید که «نقص» شما در مقایسه با دیگران چقدر بد به نظر می رسد؟

تلاش زیادی برای تغییردادن بدن با ورزش یا برنزه کردن

اگر از اختلال بدشکلی بدن رنج می برید، ممکن است به صورت شدید روی به ورزش یا تغییر رنگ پوست بیاورید تا نقص های ذهنی خود را جبران کنید.

خرید بیش از حد محصولات زیبایی.

شما مقدار قابل توجهی از درامد خود را صرف خرید محصولات و خدماتی می کنید که برای زیبایی ظاهر شما طراحی شده اند. اما به سرعت از این محصولات ناامید شده و به دنبال یک محصول بهتر می گردید.

دیسمورفی عضلانی: یک زیرگروه شایع اختلال بدشکلی بدن

دیسمورفی عضلانی زیرشاخه ای از اختلال بدشکلی بدن است که طی آن تصور می کنید که عضلات شما به اندازه کافی بزرگ نیستند. اگرچه این عارضه می تواند هر دو جنس را تحت تاثیر قرار دهد، اما در مردان شایع تر است.

مانند اختلال بدشکلی بدن به طور کلی، تشخیص بدشکلی عضلانی نیز می تواند دشوار باشد. از آنجایی که مبتلایان به خاطر نظم و تعهدشان در ورزش مورد تشویق قرار بگیرند، ممکن است به نظر برسد که این یک نکته مثبت است.

اما اگر علائم زیر را شناسایی کردید بهتراست به مشاور مراجعه کنید:

  • ورزش بیش از حد و وزنه زدن، اغلب برای ساعات زیادی در روز.
  • عادت به شمارش کالری
  • اجتناب از رستوران رفتن به دلیل عدم کنترل بر مواد غذایی.
  • تنظیم وعده های غذایی برای دستیابی به ترکیبی «عالی» از کربوهیدرات ها، چربی ها، پروتئین ها و ویتامین ها.
  • رعایت برنامه غذایی سفت و سخت.
  • بررسی بیش از حد آینه یا اجتناب از آن
  • پوشیدن چند لایه لباس برای بزرگتر نشان دادن بدن
  • استفاده از استروئیدها یا سایر داروهای افزایش دهنده عملکرد.
  • عزت نفس شما وابسته بر اندازه عضلات شما می باشد.

تفاوت دیسمورفی عضلانی با اختلالات خوردن

اگرچه که گاهی اوقات از دیسمورفی عضلانی با عنوان «بیگورکسی» یا «بی اشتهایی معکوس» یاد می شود، اما این عارضه زیر دسته اختلال خوردن نیست، علیرغم اینکه شباهت هایی با آن دارد.

اگرچه تصور شما از خودتان ممکن است شما را به پیروی از یک رژیم غذایی دقیق و زمان‌بر سوق دهد، اما هدف آن به جای کاهش چربی بدن، افزایش اندازه عضلات است. همچنین همه مبتلایان به دیسمورفی عضلانی اختلال در غذا خوردن ندارند.

علل و عوامل اختلال بدشکلی بدن

علل دقیق اختلال بدشکلی بدن نامشخص است، اما احتمالاً ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در آن نقش دارند.

مطالعات نشان می دهد که ۸ درصد از افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن یکی از اعضای نزدیک خانواده‌شان نیز اختلال بدشکلی بدن داشته است. این آمار نشان می دهد که ارث، شانس ابتلا به اختلال بدشکلی بدن را افزایش دهد.

تحقیقات همچنین نشان می دهد که برخی از افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن سطوح پایینی از انتقال دهنده عصبی سروتونین را دارند، اما ارتباط سروتونین با اختلال بدشکلی بدن هنوز ثابت نشده است.

مطالعات دیگر نشان می دهد که پردازش بصری در مغز ممکن است در افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن متفاوت باشد این امر می تواند نحوه مشاهده تصاویر را تغییر داده یا تحریف کند.

اگر فردی در دوران کودکی آزار جنسی، عاطفی یا فیزیکی تجربه کرده باشد، ممکن است بیشتر مستعد ابتلا به اختلال بدشکلی بدن باشد. عوامل اجتماعی، مانند مسخره شدن توسط دیگران در مورد ظاهر فیزیکی می تواند اثرات طولانی مدت داشته باشد.

بسیاری از ما در دوران کودکی قربانی قلدری یا زورگویی شده‌ایم و می‌دانیم که این موضوع چقدر می‌تواند برای افکار و احساساتمان مضر باشد.

فرهنگی که ما در آن زندگی می کنیم نیز تأثیر قابل توجهی بر درک ما از زیبایی و ظاهر فیزیکی دارد. در جامعه ما تاکید زیادی بر جذابیت ظاهری می‌شود.

ما در تلویزیون، مجلات و در سراسر رسانه های اجتماعی با تصاویر بدن های عالی بمباران شده ایم. تلاش برای مطابقت با این استانداردها می تواند احساساتی منفی در مورد ارزش و عزت نفس شما ایجاد کند، به خصوص اگر تمایلات کمال گرایی داشته باشید.

این می تواند نگرانی شما را در مورد جذابیت خود ظاهری افزایش دهد، زیرا جذابیت دیگران را بیش از حد ارزیابی می کنید. و به همین دلیل اختلال بدشکلی بدن می تواند منجر به احساس اضطراب، افسردگی و شرمندگی شود.

منبع : اختلال بدشکلی بدن (BDD) | تنفر از اندام خودم

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

 

سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد

آیا شما کسی را می شناسید که به مواد مخدر اعتیاد داشته باشد؟ علائم هشدار دهنده را بررسی کنید و یاد بگیرید که چگونه اعتیاد ایجاد می شود.

درک اعتیاد

افراد از تمام اقشار ممکن است بدون در نظر گرفتن سن، نژاد، پیشینه یا دلیلی هنگام شروع به مصرف مواد، مشکلاتی را تجربه کنند.

برخی از روی کنجکاوی یا وقت گذرانی با دوستان یا برای کاهش اختلالات روانی مانند استرس، اضطراب یا افسردگی، داروهای مخدر را تفریحی آزمایش می کنند.

بنابراین، فقط مواد مخدر غیرقانونی مانند کوکائین یا هروئین نیست که اعتیاد آورند، بلکه داروهای تجویزی مانند مسکن ها، قرص های خواب آور و آرام بخش مشکلات مشابهی ایجاد می کنند.

در واقع، بعد از ماری جوانا، مسکن‌های تجویزی بیشترین آمار اعتیاد را در ایالات متحده دارند و مرگ افراد بر اثر مصرف بیش از حد این مسکن ها، بیشتر از تلفات تصادفات رانندگی و با اسلحه است. اعتیاد به مسکن‌های افیونی می‌تواند آنقدر قوی باشد که به سوء مصرف هروئین تبدیل شده است.

زمانی که مصرف مواد مخدر به اعتیاد تبدیل می شود

البته، مصرف مواد مخدر، چه غیرقانونی و چه با نسخه، به طور خودکار منجر به اعتیاد نمی شود. برخی از افراد داروهای تفریحی یا تجویزی مصرف می کنند، بدون اینکه اثرات منفی را تجربه کنند، در حالی که برخی دیگر به آسیب جدی که مواد به سلامت و رفاه آنها وارد می کند، پی برده اند.

اعتیاد کمتر، به نوع و مقدار یا دفعات ماده مصرفی مخدر شما ربط داشته و بیشتر به عواقب آن رابطه دارد،اگر مصرف مواد مخدر باعث ایجاد مشکلاتی در محل کار، مدرسه، خانه یا در روابط شما شده، احتمالاً مشکل سوء مصرف مواد یا اعتیاد دارید.

اگر در مورد مصرف مواد مخدر خود یا یکی از نزدیکانتان نگران هستید، یادگیری نحوه ایجاد سوء مصرف و اعتیاد به مواد مخدر و اینکه چرا چنین تأثیر قدرتمندی دارد، به شما در نحوه برخورد با مشکل کمک می کند.

تشخیص اینکه مشکل دارید، اولین قدم در مسیر بهبودی است، قدمی که شجاعت و قدرت فوق العاده ای می خواهد. رویارویی با مشکل خود بدون به حداقل رساندن موضوع یا بهانه آوردن می تواند ترسناک و سخت باشد، اما ترک مواد شدنی است.

اگرآماده دریافت کمک هستید، این نشانه خوبی است که بیانگر این است که می توانید بر اعتیاد خود غلبه کنید و یک زندگی رضایت بخش و بدون مواد مخدر برای خود بسازید.

عوامل خطر برای اعتیاد به مواد مخدر

در حالی که هر کسی در اثر مصرف مواد مخدر ممکن است دچار مشکل شود، آسیب پذیری در برابر اعتیاد از فردی به فرد دیگر متفاوت است. عوامل خطری که باعث افزایش آسیب پذیری شما می شوند ، عبارتند از:

  • سابقه خانوادگی اعتیاد
  • سوء استفاده، غفلت یا سایر تجربیات آسیب زا
  • اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب
  • استفاده زودهنگام از داروها
  • روش مصرف سیگار کشیدن یا تزریق یک دارو ممکن است اعتیادآور بودن آن را افزایش دهد.

افسانه ها و حقایق در مورد اعتیاد

شش افسانه رایج

افسانه ۱: غلبه بر اعتیاد ارادی است. در صورت تمایل می توانید مصرف آن را متوقف کنید.

واقعیت: قرار گرفتن طولانی مدت در معرض مواد مخدر باعث تغییر مغز می شود که منجر به هوس شدید و اجبار به مصرف می شود. این تغییرات مغزی ترک را حتی با اراده قوی بسیار دشوار می کند.

افسانه ۲: استفاده از داروهایی مانند مسکن های اپیوئیدی بی خطر است زیرا معمولاً توسط پزشکان تجویز می شود.

واقعیت: به عنوان مثال، استفاده کوتاه مدت از مسکن های مخدر باعث کاهش درد شدید پس از تصادف یا جراحی می شود.

با این حال، استفاده منظم یا طولانی مدت از مواد افیونی منجر به اعتیاد می شود. استفاده غلط از این داروها یا مصرف داروهای شخص دیگری عواقب خطرناک و حتی کشنده به دنبال دارد.

افسانه ۳: اعتیاد یک بیماری است، نمی توان آن را درمان کرد.

واقعیت: اکثر کارشناسان موافقند که اعتیاد یک بیماری است که بر مغز تأثیر می گذارد، اما این بدان معنا نیست که لاعلاج باشد. این تغییرات مغزی را می توان از طریق دارو، ورزش و سایر درمان ها، درمان و معکوس کرد.

افسانه ۴: معتادان قبل از اینکه بهبود یابند، باید ناامیدانه به پایان زندگی خود برسند.

واقعیت: بهبودی در هر مرحله از فرآیند اعتیاد می تواند آغاز شود هر چه زودتر، بهتر. هر چه مصرف مواد مخدر بیشتر ادامه یابد، اعتیاد قوی‌تر و درمان آن سخت‌تر می‌شود. منتظر نباشید تا معتاد همه چیز را از دست بدهد.

افسانه ۵: شما نمی توانید کسی را مجبور به درمان کنید. آنها باید کمک بخواهند.

واقعیت: برای موفقیت، لازم نیست درمان و ترک مواد داوطلبانه باشد. افرادی که تحت فشار خانواده، کارفرما یا سیستم حقوقی خود برای درمان قرار می‌گیرند، به اندازه فردی که به تنهایی وارد درمان می‌شود، ترک کنند.

افسانه ۶: درمان قبلاً مؤثر نبود، بنابراین تلاش مجدد فایده ای ندارد.

واقعیت: بهبودی از اعتیاد فرآیندی طولانی است که اغلب با شکست همراه است. عود به این معنا نیست که درمان شکست خورده یا هوشیاری دست نیافتنی است. بلکه راهی است برای بازگشت به مسیر، یا با بازگشت به درمان یا تنظیم رویکرد درمانی.

نحوه ایجاد سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد

مرز باریکی بین مصرف منظم و سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد وجود دارد. تعداد بسیار کمی از مصرف کنندگان می توانند تشخیص بدهند که دچار سوء مصرف یا اعتیاد شده اند.

در حالی که دفعات یا میزان مصرف به معنی سوء مصرف یا اعتیاد به مواد مخدر نیست، اما اغلب نشانه‌ای از مشکلات مرتبط با مواد مخدر می باشد.

اگر دارو درد ی را تسکین می دهد، ممکن است به آن تکیه کنید. ممکن است برای آرام کردن خود یا افزایش انرژی و اعتماد به نفستان از داروهای غیر قانونی استفاده کنید، یا برای تسکین درد، مقابله با حملات پانیک یا بهبود تمرکز در مدرسه یا محل کار، شروع به مصرف داروهای تجویزی کنید.

اگر از مواد مخدر برای پر کردن خلاء زندگی خود استفاده می کنید ، بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار می گیرید. برای حفظ تعادل سالم در زندگی خود، باید تجربیات مثبتی داشته باشید و بدون مصرف مواد مخدر احساس خوبی نسبت به زندگی کسب کنید.

سوء مصرف مواد ممکن است به عنوان راهی برای شروع روابط اجتماعی شود. مردم اغلب برای اولین بار مواد مخدر را در موقعیت های اجتماعی با دوستان و آشنایان امتحان می کنند.

میل شدید برای حضور در گروه ها این احساس را ایجاد می کند که مصرف مواد مخدر با آنها تنها گزینه است.

مشکلات اعتیاد

گاهی اوقات ممکن است مشکلات اعتیاد پنهان شود، زیرا مصرف مواد مخدر شما به تدریج افزایش می یابد.

مثلاً سیگار کشیدن با دوستانتان در آخر هفته، یا داروهای مسکن زمانی که کمرتان درد می‌کند، می‌تواند از مصرف مواد در چند روز در هفته به مصرف هر روز تغییر کند. به تدریج استفاده از دارو برای شما اهمیت بیشتری پیدا می کند.

همانطور که مصرف مواد مخدرتان افزایش پیدا می کند، ممکن است در سرکار یا مدرسه غایب باشید یا اغلب دیر بیایید، عملکرد شغلی شما به تدریج بدتر می شود، و ممکن است شروع به غفلت از مسئولیت های اجتماعی یا خانوادگی کنید.

سوء مصرف مواد مخدر

توانایی شما برای عدم استفاده در نهایت دشوار می شود. چیزی که به داوطلبانه انتخاب و شروع شد به یک نیاز جسمی و روانی تبدیل شده است.

در نهایت سوء مصرف مواد مخدر می تواند زندگی شما را نابود کند و رشد اجتماعی و فکری را متوقف کند، که این امر تنها احساس تنهایی را تقویت می کند.

اعتیاد به مواد مخدر و عملکرد مغز

در حالی که هر دارو اثر فیزیکی متفاوتی ایجاد می کند، همه مواد در یک چیز مشترک هستند: استفاده مکرر نحوه عملکرد مغز را تغییر می دهد. این امر هم شامل داروهای تجویزی و داروهای تفریحی است.

مصرف دارو  سبب ترشح  هورمون دوپامین در مغز می شود که باعث ایجاد حس لذت می شود. مغز شما این احساسات را به خاطر می آورد و می خواهد که آن تکرار شوند.

وقتی معتاد می‌شوید، ماده مخدر اهمیت حیاتی مانند سایر رفتارهای بقا، خوردن و آشامیدن پیدا می کند.

تغییرات مغز شما در توانایی برای تفکر، قضاوت خوب، کنترل رفتار و احساس لذت بدون مواد مخدر اختلال ایجاد می کند.

مهم نیست که به کدام ماده مخدر معتاد هستید، میل غیرقابل کنترل برای استفاده از مواد مخدر بیشتر از هر چیز دیگری مانند: خانواده، دوستان، شغل و حتی سلامتی و خوشبختی برایتان مهم می شود.

میل به مصرف آنقدر قوی است که ذهن شما برای انکار یا منطقی کردن اعتیاد راه های زیادی پیدا می کند. ممکن است مقدار دارویی که مصرف می‌کنید، تأثیر آن بر زندگی‌تان و میزان کنترلی که بر مصرف مواد دارید را به شدت دست کم بگیرید.

با درمان و حمایت مناسب، می توانید با اثرات منفی مصرف مواد مخدر مقابله و کنترل زندگی خود را دوباره به دست آورید. اولین مانع و قدم این است که بپذیرید مشکل دارید، یا به کسانی که دوستشان دارید گوش دهید که اغلب بهتر می توانند اثرات منفی مصرف مواد مخدر بر زندگی شما را ببینند.

علائم و نشانه های سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد

اگرچه داروهای مختلف اثرات متفاوتی دارند، اما علائم اعتیاد مشابه است. اگر علائم و نشانه‌های زیر را در خود می بینید، در مورد مصرف مواد مخدر با کسی صحبت کنید.

علائم رایج سوء مصرف مواد

  • نادیده گرفتن مسئولیت ها در مدرسه، محل کار یا خانه (مثلاً حواس پرتی در کلاس ها، نادیده گرفتن کار، بی توجهی به فرزندان).
  • استفاده از مواد مخدر در شرایط خطرناک یا ریسک کردن در مصرف زیاد، مانند رانندگی در حین مصرف مواد، استفاده از سوزن های کثیف، یا داشتن رابطه جنسی ناسالم.
  • تجربه مشکلات قانونی، مانند دستگیری به دلیل رفتار نابهنجار، رانندگی خطرناک و پر سرعت یا سرقت برای مصرف مواد مخدر.
  • مشکلات در روابط شما، مانند دعوا با شریک زندگی یا اعضای خانواده، یک صاحبکار ناراضی، یا از دست دادن دوستان.

منبع : سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

 

ازدواج زودهنگام مسئله ای رایج در برخی از جوامع به خصوص ایران می باشد، البته این مسئله چالش برانگیز مخالفان و موافقانی دارد که به بررسی و نقد آن می پردازند. به ازدواج های زیر 18 سال ازدواج زود هنگام می گویند که به علل مختلفی در ایران رواج یافته است. 

از جمله مسائل فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و فردی از عوامل سوق دهنده افراد به سمت ازدواج در سن پایین می باشند. متاسفانه در برخی از مناطق و به اعتقاد برخی از افراد ازدواج زودهنگام به خصوص در مورد دختران نوعی فضیلت به شما می آید. اما این پدیده باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای فرد، جامعه و خانواده می شود. 

در این شرایط باید افراد سطح آگاهی خود را در مورد ازدواج زودهنگام افزایش دهند تا با پیامدهای منفی آن آشنا شوند و تا حد امکان از این اتفاق پیشگیری کنند. کمک گرفتن از مشاوره ازدواج در این زمینه موثر می باشد و می تواند آگاهی لازم را در اختیار شخص بگذارد.

ازدواج زود هنگام| پیامدهای ازدواج زودهنگام

سن ازدواج به طور قانونی در ایران، 13 سالگی می باشد البته سنین پایین تحت شرایط خاص با بررسی قاضی، اجازه ازدواج صادر خواهد شد، اما سن رسمی ازدواج در سطح جهان 18 سال در نظر گرفته می شود در واقع منظور از ازدواج زودهنگام، سن پایین تر از 18 سال می باشد. 

در جوامع مدرن مبنای ازدواج هر فرد تمایل و انتخاب خودش می باشد یعنی هر فردی خودش می تواند انتخاب کند و ازدواج یک انتخاب شخصی است که فرد بالای 18 سال در مورد آن تصمیم می گیرد. 

به طور معمول در این جوامع ازدواج زیر 18 سال غیرقانونی می باشد و خود افراد تمایلی برای آن ندارند هم چنین ازدواج امری تحمیلی در  نظر گرفته نمی شود و خانواده ها در مورد آن تصمیم نمی گیرند. در کشورها غربی خانواده ها در ازدواج نقش موثری ندارند و  نقش خانواده در ازدواج چندان پررنگ نمی باشد.

در مقایسه با کشورهای غربی، ازدواج در ایران برای والدین بسیار مهم است و یک سرنوشت قطعی برای فرزندان در نظر گرفته می شود و والدین از سال ها قبل برای آن برنامه ریزی می کنند. حتی در انتخاب فرد مناسب برای ازدواج با فرزندشان تصمیم گیری می کنند و این عامل در برخی از مواقع باعث می شود تا فرد معیارهایی برای انتخاب همسر در نظر نگرفته و با تصمیم خانواده تن به ازدواج دهد.

ازدواج زودهنگام، علل و پیامدهای ازدواج در سن پایین

شیوع ازدواج زود هنگام

ازدواج زود هنگام یعنی زیر سن 18 سال، که در ایران شیوع بالایی دارد. بر اساس آمارها شیوع کودک همسری برای دختران زیر سن قانونی حدود 65 درصد و برای پسران 35 درصد می باشد. متاسفانه حدود 20 درصد از این افراد تحصیلات زیر دیپلم دارند و عدم تحصیلات کافی به معنی ناآگاهی آن ها در مورد ازدواج و بروز مشکلاتی در این زمینه می شود، زیرا اطلاعات آن ها در این زمینه بسیار کم می باشد.

علل ازدواج زود هنگام چیست؟| عوامل موثر بر ازدواج زودهنگام

ازدواج زودهنگام در بسیاری از مناطق کشور به خصوص در روستاها و شهرهای کوچک امری طبیعی می باشد و اصولا مورد تشویق و تائید قرار می گیرد. برای ازدواج در سنین پایین علل متعددی وجود دارد که در ادامه مقاله آن ها را بیان کرده و به بررسی آن می پردازیم:

1. علل فرهنگی

در برخی از فرهنگ ها، ازدواج زودهنگام یک فضیلت و ارزش به حساب می آید، این مسئله بیشتر در مورد زنان صادق است تا مردان. فرهنگ غالب جامعه بیشتر جوانان را تشویق می کند تا در سنین پایین ازدواج کنند و آمادگی روحی آن ها را برای ازدواج در نظر نمی گیرند. 

 در صورتی که به این امر توجه نکنند از نظر اجتماعی فشار زیادی به زنان وارد می شود. هم چنین در برخی از خرده فرهنگ ها دختران هر چه زودتر ازدواج کنند، بهتر است و تحصیل و اشتغال زنان ارزش پنداشته نمی شود. والدین فکر می کنند که اگر دختر در سن بالا و دیر ازدواج کند حرف شنوی او از والدین کاهش می یابد و والدین نمی توانند او را کنترل کنند. البته در مورد پسران هم این نگرانی وجود دارد اما آزادی پسران در خانواده بیشتر می باشد.

2. علل فردی | عوامل موثر بر ازدواج زودهنگام

برخی از نوجوانان در ارتباط با جنس مخالف و به خاطر وابستگی عاطفی شدیدی که به طرف مقابل شان دارند تصمیم به ازدواج می گیرند. 

در واقع انگیزه آن برای ازدواج وصال به معشوق می باشد و هیچ آگاهی یا پیش زمینه ای در مورد مهارت های لازم برای ازدواج موفق ندارند و بدون آگاهی تصمیم می گیرند تا زندگی مشترک شان را آغاز کنند. در این شرایط ممکن است خانواده ها با تصمیم او مخالفت کنند اما او در امر ازدواج پافشاری می کند و علیرغم مخالفت های خانوادگی، تصمیم به ازدواج می گیرد.

3.علل مذهبی

یکی از نگرانی های اصلی جوامع مذهبی، به گناه افتادن جوانان و وارد شدن به روابط نامشروع و افکار گناه آلود می باشد. بسیاری از افراد به خاطر صیانت نفس جوانان، یعنی زمانی که میل جنسی آن ها فعال می شود، ازدواج زودهنگام را توصیه می کنند. 

ازدواج زودهنگام به طور معمول در دوران نوجوانی و بلوغ است و بسیاری از والدین به خاطر همین تفکر و ترس از به گناه افتادن فرزندشان او را به سمت ازدواج سوق می دهند. این مسئله باعث می شود که حتی دوران نامزدی کوتاه تر از زمان معمول برای آشنایی زوجین باشد.

در صورتی که می توانند این دوران را کمی طولانی کنند تا به شناخت برسند زیرا این مدت زمان مناسبی برای شناخت پیش از ازدواج می باشد.

4.علل اقتصادی

فشار اقتصادی در خانواده های پر جمعیت باعث می شود تا والدین تصمیم بگیرند دخترشان را هر چه سریع تر به منزل شوهر بفرستند تا بار هزینه زندگی شان کاهش پیدا کند. همین امر عامل ازدواج با مرد سن بالا نیز می شود. بسیاری از خانواده هایی که وضعیت معیشتی مناسبی ندارند ترجیح می دهند دخترشان را به مردهای سن بالا بدهند زیرا در برخی موارد تمکن مالی افراد مسن بهتر است.

تغییرات فرهنگی در مورد ازدواج زود هنگام

خوشبختانه در سال های اخیر تغییراتی در نگرش افراد در مورد ازدواج ایجاد شده است و بیشتر به تحصیلات توجه می شود، این روزها دختران و همینطور پسران سالیان زیادی را به تحصیلات می پردازند و به تدریج وارد بازار کار می شوند. هم چنین به خاطر مسائل اقتصادی و اجتماعی، سن ازدواج بالا رفته و فشار اجتماعی روی دختران و پسران برای تن دادن به ازدواج اجباری در سنین پایین بسیار کاهش یافته است.

از طرف دیگر جامعه به سوی مدرن بودن پیش رفته است و در کشور حق انتخاب فردی یک اولویت در نظر گرفته می شود و ازدواج را به زمانی موکول می کنند که دختران و پسران آمادگی لازم برای ازدواج را داشته باشند. البته این مسئله در مورد همه شهرها و همه جمعیت صدق نمی کند و در برخی از مناطق ازدواج زودهنگام یک نوع تفاخر و ارزش به حساب می آید.

پیامدهای ازدواج زودهنگام| آسیبهای ازدواج زودهنگام

ازدواج زودهنگام در ابتدا ممکن است باعث کاهش اضطراب خانواده ها شود، هزینه ها را کاهش دهد یا نگرانی شان بابت این که فرزندشان به گناه آلوده شود را از بین ببرد. اما پیامدهای منفی بسیاری برای فرد و جامعه به همراه خواهد داشت. در ادامه این مقاله برخی از پیامدهای ازدواج زودهنگام را بررسی می کنیم:

پیامدهای فردی| مزایا و معایب ازدواج زودهنگام

1.بحران هویت

روانشناسان تا حدود سن 18 سالگی را نوجوانی در نظر می گیرند، یعنی افراد زیر 18 سال هنوز وارد دوران بزرگسالی نشده اند. نوجوانی دوران بحران هویت و هویت یابی بوده و این دوران آغاز شکل گیری هویت در نوجوانان می باشد اما هنوز به ثبات فکری و هیجانی نرسیده است و نمی داند از خود و دنیا چه چیزی می خواهد. در این شرایطی نمی تواند معیارهای درستی برای ازدواج در نظر بگیرد و در انتخاب همسر به درستی عمل کند.

2. تغییر سلیقه| مزایا و معایب ازدواج زودهنگام

به طور معمول بعد از چند سال که از 18 سالگی می گذرد فرد وارد دنیای بزرگسالی شده و تمام تصورات نوجوانی اش تغییر می کند، هم چنین سلیقه او در مورد ازدواج عوض می شود. یعنی ازدواج زودهنگام ممکن است باعث شود که رضایت زناشویی فرد در آینده کاهش یابد و از زندگی زناشویی اش راضی نباشد.

3. بازماندن از تحصیل

یکی از پیامدهای ازدواج زودهنگام، بازماندن از تحصیل می باشد. ازدواج زودهنگام می تواند به فرزندآوری ختم شود و در این شرایط امکان ادامه تحصیل به ویژه برای دختران از بین برود. این به معنی محدود شدن فرصت های رشد فردی و نداشتن مهارت های لازم برای فرزندپروری می باشد زیرا دختران در سن کم آگاهی لازم را ندارند.

4. ازدواج مسئولیتی بزرگ

مزایا و معایب ازدواج زودهنگام، پذیرفتن و یا تحمیل یک مسئولیت بزرگ به فردی می باشد که احتمالا توانایی و ظرفیت پذیرش چنین مسئولیتی را ندارد. چنین اتفاقی باعث می شود تا فرد به طور ناگهانی از زندگی کودکی اش وارد بزرگسالی شود. برخی از افراد در مواجهه با این شرایط فشار روانی زیادی را تحمل می کنند و اختلالات سازگاری نشان می دهند هم چنین بعضی از افراد از کودکی نکردن خود شکایت می کنند.

منبع : تفاوت کودک همسری و ازدواج در سن پایین| ازدواج زودهنگام

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

افسردگی یا ملانکولیک  نوعی از افسردگی می باشد که در آن تمام علائم افسردگی اساسی وجود داشته باشد اما علائم آن در بعضی از موارد شدیدتر می شود. روانشناسان این نوع افسردگی را  افسردگی زیستی نیز می نامند.

این افسردگی می تواند در اثر تغییر ترشح انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند سروتونین به وجود بیاید و به مرور باعث ایجاد نشانه هایی مثل صبح زود بیدار شدن، کاهش وزن، احساس گناه شدید یا لذت نبردن از فعالیت های سرگرم کننده شود. این عوامل بر تمام ابعاد زندگی تاثیر منفی می گذارند.

همان طور که گفته شد افسردگی مالیخولیایی باعث ایجاد علائم شدید افسردگی می‌شود بنابراین درمان آن از اهمیت زیادی برخوردار است.

افسردگی ملانکولیک به عنوان زیر مجموعه ای از افسردگی اساسی شناخته می شود و روانشناسان آمریکایی آن را به عنوان یک اختلال نمی شناسند در حالی که آن را به عنوان افسردگی مالیخولیایی تشخیص داده اند. در ادامه این مقاله به بررسی افسردگی ملانکولیک، نشانه ها، چگونگی تشخیص و درمان آن می پردازیم. و این افسردگی را به طور کامل مورد بررسی قرار می دهیم.

افسردگی ملانکولیک، افسردگی مالیخولیایی

افسردگی نوعی بیماری می باشد که به شکل فواصلی از غم و ناراحتی بروز پیدا می کند. این اختلال انواع مختلفی دارد که در دلیل ایجاد شدن، شدت و پایداری با یکدیگر متفاوت می باشند. یکی از این انواع افسردگی ملانکولیک می باشد که به عنوان یکی از شدیدترین انواع افسردگی شناخته می‌شود.

افسردگی مالیخولیایی بیشتر در افرادی که نشانه های افسردگی اساسی را دارند دیده می شود، افسردگی یک نوع بیماری روانی می باشد که با احساسات منفی و ناکام کننده نشان داده می شود، افرادی که دچار افسردگی می شوند بی انگیزه می شوند و نسبت به هیچ چیز ذوق و شوق نشان نمی دهند و بیشتر تمایل به گوشه گیری و خودکشی دارند.

فردی که به این بیماری افسردگی مبتلا می شود کل زندگی او درگیر شده و بر روی جنبه های زندگی فرد اثر می گذارد و آن ها را نابود کند، در صورت ابتلا به افسردگی ممکن است فرد موقعیت شغلی خود را از دست بدهد و وضعیت تحصیلی اش به صورت قابل ملاحظه ای افت کند، هم چنین اختلال در روابط و ارتباطات اجتماعی  یکی دیگر از پیامدهای افسردگی می باشد.

مهم ترین ویژگی افراد افسرده لذت نبردن از کارهای روزمره و دیگر تفریحات می باشد، زمانی که فرد به افسردگی مبتلا می شود دچار حس بی لذتی شده و به طور معمول میل به خودکشی و حس ناامیدی به دنیا در او ایجاد می شود.

بیماری مالیخولیا چیه

نشانه های افسردگی ملانکولیک | علائم افسردگی مالیخولیایی

افراد با افسردگی ملانکولیک یا مالیخویا می تواند شامل معیارهای زیر باشند:

  1. برای مدت زمان طولانی دچار افکار ناراحت کننده و غمگینی می شوند.
  2. در انجام فعالیت های مورد علاقه گذشته، انگیزه لازم را ندارند و هیچ لذتی از انجام آن فعالیت نمی برند.
  3. فقدان انرژی یا احساس خستگی
  4. تغییر در الگوی خواب
  5. احساس اضطراب و تحریک پذیر شدن
  6. بهم ریختن عادات غذایی ( خوردن زیادتر یا کمتر)
  7. بهم ریختن عادات خوب ( خواب زیاد یا کم) از نشانه های افسردگی ملانکولیک
  8. به دلیل تحریک پذیری یا اضطراب دچار تغییرات جسمانی می شوند.
  9. مشکل در تمرکز، حافظه و صحبت کردن
  10. حرف زدن و فکر کردن راجع به مرگ و خودکشی
  11. تلاش برای خودکشی

اختلال افسردگی مالیخولیایی  برخی از نشانه های افسردگی را شدید تر از انواع دیگر افسردگی دارد، به طور مثال احساس غم و ناراحتی، ناتوانی خواب رفتن و بیدار شدن صبح زود، احساس خستگی و بی انرژی بودن، مشکل در اعتمادبه‌نفس و همچنین فکر به مرگ و آسیب رساندن به خود.

یازده معیار بالا که بیان شده است نشانه هایی از افسردگی اساسی هستند، در زیر هفت ویژگی بیان شده است که تنها مربوط به مدل مالیخولیایی افسردگی می باشد:

  1. بی لذتی شدید در اکثر فعالیت های روزانه و عدم انگیزه برای انجام آن فعالیت ها
  2. بدبینی و بد گمانی درباره اتفاقات و اخبار ( تفسیر تمام مسائل به شکل ناامید کننده و پوچ گرایانه)، دچار منفی بافی شدید می شوند.
  3. احساس شدید ناامیدی و بی ارزشی از نشانه های افسردگی ملانکولیک
  4. اختلالات خواب
  5. کاهش وزن
  6. احساس شدید و نامتناسب گناه و تقصیر به صورت نابجا
  7. حالت های افسردگی اساسی که در اول صبح بعد از بیدار شدن به صورت شدید در فرد نشان داده می شود.

تشخیص افسردگی ملانکولیک ( تشخیص افسردگی مالیخولیایی)

بر اساس مطالبی که بیان شده است افسردگی ملانکولیک ( مالیخولیا) از نظر انجمن روانشناسی آمریکا یک تشخیص مجزا نمی باشد و به عنوان یکی از زیر مجموعه های افسردگی نشانه گذاری می شود، برای این که روانشناس افسردگی اساسی با خصایص ملانکولیک ( مالیخولیا) را شناسایی کند به طور معمول سوالات زیر را می پرسد:

  1. آیا برای شما صبح بلند شدن سخت می باشد و شروع روز برای شما اذیت کننده است؟
  2. آیا حال شما به صورت کلی در صبح ها بدتر است؟
  3. خوابتان چگونه است؟
  4. آیا در چرخه خواب شما مشکل و اختلالی به وجود آمده است؟
  5. یک روز معمولی برای شما به چه صورت است؟
  6. آیا اخیرا ریتم زندگی روزانه شما تغییر کرده است؟
  7. آیا هم چنان از سرگرمی های گذشته تان لذت می برید؟
  8. آیا نسبت به قبل تمرکزتان دچار تغییر شده است؟

دلایل افسردگی مالیخولیایی| علت بیماری مالیخولیا

باوجود این که اساسی ترین دلیل ایجاد افسردگی ملانکولیک کاهش انتقال‌دهنده‌های عصبی می باشد اما باید توجه داشته باشیم که همه زیر دسته های اختلال افسردگی اساسی زمینه‌های یکسانی در فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی دارند. در ادامه مقاله به دلایل ایجاد این نوع افسردگی بجز کاهش سطح سروتونین که در ابتدا به آن اشاره شد، می پردازیم.

تجربیات تلخ زندگی

تجربیات تلخ مانند طلاق، مرگ عزیزان، شکست، تغییر محل زندگی و مسائل دیگر می تواند باعث ایجاد افسردگی شود. با وجود این که به نظر می رسد می توان بر این تجربیات غلبه کرد، این شرایط می تواند باعث شود که افراد دچار افسردگی شوند یا به خودشان آسیب برسانند.

افکار ناکارآمد

افکار منفی یکی از دلایل اصلی ایجاد افسردگی در فرد می باشد. سه مورد از رایج ترین افکار منفی در ادامه ذکر شده است: 

  1. تلاش زیادی برای راضی نگه داشتن دیگران زیرا فرد احساس می کند که دوست داشتنی نیست.
  2. احساس بی ارزشی، ناتوانی و اعتماد به نفس پایین
  3. ناتوانی در کنترل شرایط و محیط

این افکار می تواند باعث ایجاد یا تشدید افسردگی شود ؛ زیرا فرد به جای جست و جو برای راهکارهای درمانی احساس ناتوانی پیدا می کند.

روابط اجتماعی نامناسب

سعی کنید شبکه ای از دوستان و اطرافیان داشته باشید که به شما در روند درمان کمک کنند. تنهایی می تواند آسیب های زیادی به روحیه شما وارد کند. در این راه می توانید در جلسات درمانی گروهی شرکت کرده و با افراد دیگری که مشکلاتی مانند شما دارند آشنا شوید.

 

منبع :  افسردگی مالیخولیایی، نشانه ها، نحوه تشخیص و درمان

  • kiimiya asadi
  • ۰
  • ۰

کانابیس ها ( مشتقات شاهدانه، ماده مخدر گل، ماریجوانا و حشیش)

کانابیس ها طبقه ای از مواد اعتیاد آور می باشند و از جمله شناخته ترین این مواد می توان به ماریجوانا و حشیش اشاره کرد، این مواد از گیاه شاهدانه به وجود می آیند و توهماتی را در فرد ایجاد می کنند و به همین دلیل به عنوان مواد توهم زا شناخته می شوند.

از چند هزار سال پیش در چین از گیاه شاهدانه به عنوان مصارف دارویی استفاده می کردند و امروزه در برخی از کشور ها از مشتقات شاهدانه به صورت قانونی استفاده می شود.

کاناپیس ها

اما این گیاه باعث وابستگی های شدیدی جسمانی و روانی می شود و توهم زا می باشد و به همین دلیل در برخی از کشورها استفاده از آن ممنوع می باشد، در صورتی که در مورد کانابیس اطلاعات بیشتری را می خواهید کسب کنید باید این مقاله را مورد مطالعه قرار دهید.

کانابیس چیست؟

کانابیس ها دسته از مواد اعتیاد آوری می باشند که از گیاه شاهدانه به دست آمده اند.

تمامی مشتقات این گیاه داراری ماده موثری به نام THC می باشد که با انجام دادن تست ماری جوانا در بدن قابل شناسایی هستند.

ماده THC بر روی سیستم اعصاب مرکزی اثر می گذارد و باعث به وجود آمدن تغییراتی در ادراک و تفکر فرد می باشد و کانابیس ها در مقدار THC با یکدیگر متفاوت می باشند.

انواع فرآورده های کانابیس

گیاه شاهدانه شکل های مختلفی دارد که در ادامه اطلاعاتی را در مورد آن ها بیان کرده تا بیشتر با آن آشنا شوید.

  1. گل یا ماریجوانا

مصرف کننده ها ماریجوانا را به نام وید می شناسند، ماریجوانا از خشک کردن سرشاخه ها و برگ های گیاه شاهدانه به دست می آید و در دسترس ترین شکل از این ماده می باشد.

بسیاری از افراد گل را به عنوان ماده بی خطر می شناسند اما تفاوت آن با سایر کانابیس ها در میزان کمتر ماده THCمی باشد.

اما THC ماده ای خطرناک با اثرات روان گردان می باشد و به همین دلیل مصرف ماده ماریجوانا مانند مواد مخدر دیگر با خطرات و عوارض جسمی و روحی و روانی بسیاری همراه می باشد.

از جمله این عوارض به مرور زمان خودش را نشان می دهد و در آینده خطراتی خواهد داشت که احتمال بروز علائم سایکوز و یا اختلالات روانی مزمن بسیار زیاد می باشد.

  1. حشیش و روغن حشیش

یکی از قدیمی ترین انواع کانابیس ها ماده حشیش می باشد که از صمغ گیاه شاهدانه و خشک کردن آن به دست می آید، و با استفاده از برخی حلال ها مثل بوتان می توان از صمغ گیاه شاهدانه روغن حشیش به دست آورد.

ماده ای که به وسیله بوتان به دست می آید BHO نام دارد و میزان THC حشیش بالا می باشد و به همین خاطر میزان تاثیرگذاری آن ۷ تا ۱۰ برابر بیشتر از ماری جوانا است.

انواع فرآورده های کاناپیس

  1. تنتور

با استخراج الکل از گیاه شاهدانه، تنتور حاصل می شود و تنتور مواد مفید موجود در شاهدانه را شامل می شود و به عنوان دارو مورد استفاده قرار می گیرد اما چون کانابیس های دیگر غیرقانونی شده اند مورد استفاده قرار نمی گیرد.

  1. سایر فرآورده های گیاه شاهدانه

مواردی که ذکر شد به صورت دخانی و یا خوراکی مورد استفاده قرار می گیرند اما برخی از فرآورده های کانابیس ها با روش های دیگری مثل قرار گرفتن بر روی پوست مورد مصرف قرار می گیرند.

به صورتی که مواد شیمیایی THC و CBD که در کانابیس های موجود می باشد به محصولاتی مانند لوسیون، اسپری، شامپو و صابون اضافه شده و در نتیجه به صورت پوستی جذب می شوند.

روش های استفاده از کانابیس ها

برای فرآورده های شاهدانه روش های متفاوتی وجود دارد که در زیر پرکاربردترین روش های مصرف کانابیس ها را بیان می کنیم.

  1. تدخینی ( کشیدن)

یکی از ساده ترین روش های مصرف ماریجوانا، کشیدن می باشد.

برای این کار یک برگ کاغذ سیگار( پیپر) و مقداری ماده گل به سادگی نیاز مصرف کننده را برآورده می کند برخی از افرادی که ماریجوانا را توزیع می کنند کار را بسیار ساده تر می کنند و آن را آماده مصرف توزیع می کنند و به اصلاح رول شده به فروش می رسانند.

تجربه اجتماعی و مصرف با دوستان و دست به دست کردن گل، وجه مهمی برای مصرف کنندگان به شمار می آید و آن ها علاوه بر کاغذ سیگار از روش های دیگر مصرف تدخینی مانند پایپ نیز استفاده می کنند.

  1. روش خوراکی

ماری جوانا به شکلی که مرسوم می باشد مورد استفاده خوراکی قرار نمی گیرد بلکه با روش هایی ماده THC از آن استخراج شده و مورد استفاده قرار می گیرد.

 

یکی از مرسوم ترین روش های مصرف خوراکی ماریجوانا کیک گل می باشد، که در این روش استخراج مواد با مواد چرب مانند روغن، کره و شکلات صورت می گیرد.

فرآورده هایی مانند روغن و تنتور قابل نوشیدن می باشند و در روش خوراکی THC از طریق دستگاه گوارش جذب می شود و به همین دلیل اثرگذاری بیشتری دارد و به مدت طولانی تری در بدن باقی می ماند.

  1. سایر روش ها

علاوه بر دو روش تدخینی و خوراکی روش های دیگری مانند دستگاه ویپر که مشابه آن چه در سیگار الکتریکی موجود است مورد استفاده قرار می گیرد.

هم چنین برخی از فرآورده ها از طریق پوست جذب می شود که برای مصرف کانابیس ها موجود می باشند، برخی از فرآورده های کانابیس ها به روش زیر زبانی مورد استفاده قرار می گیرند.

منبع : کانابیس ها (مشتقات شاهدانه، ماده مخدر گل، ماریجوانا و حشیش)

  • kiimiya asadi